قابل توجه افراد و سازمانهایی که وضعیت آقای بروجردی را دنبال می کنند:
به این وسیله به اطلاع شما می رسانیم که وبلاگ
انگلیسی بام آزادی تغییر آدرس داده است و از این پس میتوانید مطالب انگلیسی وبلاگ
بام آزادی را از طریق لینک زیر دنبال کنید:
در ضمن بعنوان آخرین آپدیت از وضعیت
ایشان ، علاوه بر مواردی که دربیانیههای مورخ سوم اردیبهشت ۹۶ و ۲۱ مهر
ماه ۹۹ (لینکهای زیر) بیان شد،
http://www.bamazadi.net/2017/04/blog-post_23.html#more
http://www.bamazadi.net/2020/10/blog-post_12.html
به اطلاع می رساند، احوال ایشان روز به روز بجای بهبودی رو به وخامت است. ایشان همچنان از دردهای گذشته حاصل از تحمل شکنجهها و شرایط نامناسب دوران یازده ساله زندان رنج می برند مانند کمر درد و زانو درد بطوری که شب ها از درد نمی توانند بخوابند، هر دو زانوی ایشان دچارعارضه انکلیوز یا جمود مفصلی شده و متورم می باشد جدیدا هم گرفتگی و کشیدگی تاندون ها و رگ های پشت زانو اضافه شده است به تعبیر خودشان شدت درد به حدی است که نمی توانند کوچکترین حرکتی بکنند. مشکلات تنفسی ایشان هم افزایش یافته است که البته بخاطر زندگی در یک منطقه آلوده شهر در مرکز شهر تهران بدتر شده است و لازم است ایشان به منطقه یا شهر دیگری با هوای عاری از آلودگی منتقل شوند. هر دو دست ایشان به شدت می لرزد بررسی های پزشکی، گمانه پارکینسون را که سالها پیش بهداری زندان تشخیص داده بود، رد کرده اند و در اوایل دوران مرخصی درمانی که از ۴ ژانویه سال ۲۰۱۷ شروع شده است، بررسی های پزشکان پس از گرفتن ام آرآی نشان داد که به اشکالی در یک منطقه ای از مغز مربوط می شود، شرایط اعصاب مربوط به دست به حدی خراب است که ایشان قادر به خوردن و آشامیدن نیستند و محتوای لیوان یا قاشق خالی می شود. وضعیت دستگاه گوارش دیگه الان معده ام مشکل دارد که دکتر صادقی پزشک داخلی تشخیص داد که سرطان خوش خیم است که به دلیل سو تغذیه و داروهای مشکوکی که به ایشان در طی یازده سال حبس خورانده شده است میباشد.
به دلیل تهدیدها و دخالتهای وزارت
اطلاعات اغلب پزشکان از دادن نتایج بررسی های پزشکی به خانواده آقای بروجردی
امنتاع می کنند و وقتی که اصرار می کنند، میگویند پرونده مفقود شده است.
همچنین به دلیل سو قصدهای مکرری که به
ایشان شده است (سه بار خوراندن سم و دو بار تصادف ساختگی برای کشتن ایشان و تحت
فشار گذاشتن کادر درمانی و ربودن پرونده های پزشکی، عوض کردن و دادن داروهای جعلی
به ایشان) ایشان عملا نمی تواند در بیمارستان
بستری شود و امنیت ندارد. برای مثال مورد آیت الله سید کاظم شریعتمداری حالش خوب
بود و خیلی هم جوان بود در قائله خلق مسلمان، به بیمارستان مهراد مراجعه کرد اما
با وجود اینکه حالش وخیم نبود و سن زیادی هم نداشت ولی فردای آن روز خبر مرگش پخش شد. لذا خانواده
آقای بروجردی نگران ایشان هستند و حتی در مورد تزریق واکسن به ایشان دچار تردید و
نگرانی هستند و ممانعت می کنند و اینگونه است که جو زندگی بروجردی و خانواده اش
به شدت استرس زاست. همین شرایط روحی و عصبی هم مزید برعلت است و مانع از بازپروری
و معالجه دردهای ایشان می باشد.
ایشان از داشتن بیمه درمانی و کمک
هزینه دولتی هم محروم است. یادآوری می شود که بروجردی و همسر و فرزندانش از داشتن
شغل در ادارات دولتی محرومند و این فرزندان سالها پیش از حق تحصیل در دانشگاههای
دولتی هم محروم شده بودند و در لیست دانشجویان ستاره دار بودند، این شرایط وضعیت
اقتصادی این خانواده را به شدت وخیم کرده است. ایشان همچنان از حقوق شهروندی خود
محروم است، اجازه برگزاری کلاس، جلسات اعتقادی و ملاقات با شاگردانش را ندارند.
اجازه مسافرت به برخی استانهای کشور را ندارند از جمله استان خراسان، زنجان،
کردستان، خوزستان و.... حتی برای سفر به شهر زیارتی مشهد هم یک بار اقدام کردند
ولی اطلاعات سپاه فرودگاه، ایشان را چند ساعت بازداشت کرد و مورد بازجویی و تهدید
قرار داد.
با وجود تمام مشکلات جسمی، روحی،
خانوادگی، اقتصادی، امنیتی که برایشان وجود دارد، آقای بروجردی(۶۳ ساله)، همچنان
به مبارزه برای رفع تبعیضهای دینی و گردآوری و بیان عدم تطابق های دینی میکوشند
اقدامی شجاعانه که برای شکستن پارادایم تقدس سازی و ابقای حاکمیت دینی بر ذهن
مردمان باورمند بسیار کاربردی و لازم است. ایشان حزب و فعالیت سیاسی ندارند اما در
همین مورد هم که بعنوان یک کارشناس و محقق، اعتقادات اسلامی را به چالش میکشند هم
بارها با ایشان تماس گرفته می شود و تهدید و هشدار می دهند. چنین فعالیتی در کشوری
تحت سلطه یک حکومت تمامیت خواه اسلامی، برای احقاق حقوق انسانها، شجاعانه و کم
نظیر است و سازمانهای حقوق بشری با حمایت از چنین افرادی که جان و مال و خانواده و
زندگی خود را هزینه می دهند برای کمک به احقاق حقوق بشر و عدالت و آزادی و صلح،
تلاش می کنند، با حمایت از این چنین مبارزانی، سازمانهای مدافع حقوق بشر میتوانند
از دستاوردهای این انسانهای شجاعی که داخل کشور مانده اند و می توانند در بین مردم
عادی جامعه، تاثیرگذار باشند بهره فراوان ببرند. اما عدم حمایت سازمانها و افراد
مدافع حقوق بشر برای ایشان، قطعا هزینه ها را بالاتر می برد و تحمل شرایط را سختتر
میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر