آن کلمه ظهور که مد نظر ماست، با آنچه که در فرهنگ دینی تعریف شده، بسیار متفاوت است.
فرهنگ دینی می گوید که ظهور یعنی یک امام یا
پیشوا با سن هزار و خرده ای سال می آید و بشریت را نجات می دهد، البته آن طور که
طول و عرض حکومت او شامل پایتخت، محل قیام، محل خروج و محل تلاقی با دشمن را نشان
می دهند، منظور آنها بیشتر در منطقه خاورمیانه است.
ولی آنچه که در مفهوم دروس ما هست، ظهور به
معنای ظاهر شدن تمام خوبی ها، محسنات و به یک معنی خلاف غیبت است. غیبت یعنی پوشاننده
خوبی ها، پس ظهور به معنی ظاهر کننده و علنی کننده لطایف و زیبایی های پنهان شده
می باشد.
در ظهور انسان به خوشی زندگی می کند، له نمی شود،
برده نمی شود و تحت استثمار قرار نمی گیرد. در ظهور انسان به خواسته هایش می رسد،
خواسته هایی که در زمان غیبت از آن دور بوده و دستش به آنها نمی رسیده است.
کتاب قرآن می گوید ”و فی السما رزقکم و ما توعدون“، یعنی روزی شما و آنچه وعده داده شده، در آسمان است! یعنی دست شما
به روزی و به وعده گاهت نمی رسد. آن در آسمان است و تو در زمین هستی! نه نردبانی
است که از زمین به آسمان بروی و نه پر و بالی داری که پرواز کنی!
آنچه که ما می گوییم همین است که ظهور به معنی به
دست آوردن روزی های از بین رفته، رزقی که بر ما حرام شده و نعمت هایی که کتمان شده
می باشد. ظهور تجلی راحتی، شادمانی و شادی بشریت است. انسان در ظهور معنای زندگی
را می فهمد. حتی کتاب قرآن می گوید ”یحی الارض بعد موتها“، انسان بعد از مرگ زمین به حیات طیبه می رسد. وقتی که زمین می
میرد، یعنی غیبت می میرد و به این معناست که ما بعد از غیبت به ظهور می رسیم، آن
ظهوری که دست ما را می گیرد، به خوشی ها می برد و ما را نوازش می کند.
در ظهور فقر و فلاکت، نداری و بیچارگی، بیماری و
سرگشتگی، حیرت و زمین خوردگی و ورشکستگی وجود ندارد. در ظهور تمام آنچه که آبا و
اجداد شما از خوبی ها می خواستند و به آن نرسیدند، تعبیه شده و ما به دست خواهیم
آورد.
خدا نگهدار
بروجردی، کاشف توحید بدون مرز
تیر99
از اینجا بشنوید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر