ما شادیم یا ناشادیم؟ همه مردم در برابر این سوال پاسخگوی عملی هستند!
شادی چیست؟ معارض شادی کدام است؟ شاد کسی است که منحیثالمجموع، با همه وجود، احساس،
افکار، اخلاق، اعصاب و اعمالش رضایت او را حاصل کند، ناشاد کسی است که سیستم اعصابش
او را در همه موارد به کنکاش میکشد، شادی در این عالم طبق فاکتور نهایی و حقیقی و
بدست آمده از تجارب، یک مورد مجازی و گذری و غیر واقعی است.
در موقعیتی که اختیار انسان
در زندگی خصوصی او در زمام تقدیرنگار است و او به میل خود میکشاند هر جا بخواهد می
برد، چگونه انسان می تواند راضی به قضا باشد؟! ناشادی مرکزش در دل قرار دارد، و آثارش
در بیرون قابل مشاهده است، ما که به قضا و
قدرمان معترضیم، اگر خندان هم باشیم به خودمان خندیده ایم، مثلا در یک جمع، دو نفر
که کنار هم نشستند و می خندند، بقیه میگویند جریان چیست؟ آیا به ما میخندید؟ در حالیکه
ما به خودمان میخندیم! به نداشته ها، به ضعف ها و به وعده های نافرجام! ما تلاشمان
بر این است که به شادمانی برسیم، همه مردم عالم کوشششان این است که یک رضایتمندی از
شب و روز به دست بیاورند و هیچکداممان هم موفق نیستیم، نه طیف منتظران، نه آنهایی
که زندگی معمولی و عادی و روزمره دارند، آنچه که خیلی مهم است تکیهگاههای اعتقادی
ما است، همه، با اهل زمین همدردیم، اما فردا از آنِ ماست. فردایی که به همه پیروان
مذاهب و ادیان در طی هزاران سال وعده دادند، اما وعدهشان بهشت و جهنم بود اما ما وعدهگاه
را با چشم باز از روی تحقیق و از مجاری تخریب پلهای کاذب گذشته، دریافتهایم. و آنچه
که امروز بدرد ما میخورد تسکین نسبی است، یعنی وقتی که ما مطمئن شدیم از غیبت آبی
گرم نمیشود و همه عمرمان تحت سلطه آزار مقدّر است، بنابراین از همین جا با خودمان
کنار آمدیم و به نقطه آخر در تفکرات و محاسبات رسیدیم که تلاش ما بر پایه اراده اوست،
یعنی هر جا که کوششمان، همتمان، جهشمان به بنبست رسید بدانیم او به بنبست کشانده،
دیگر از پا در نیاییم، ناراحت نشویم و هر جا هم که دیدیم راه باز است بدانیم او ابزار
و اسبابش را فراهم کرده، این خودش حالت آرامش را ایجاد میکند،" الا بذکر الله
تطمئن القلوب " این است. یعنی ما واقعیتهای پنهان را در امر ذات شناسی متذکر شدیم و الان دارای آرامش
نسبی هستیم.
خدانگهدار
بروجردی، کاشف توحید بدون مرز
خرداد 99
از اینجا بشنوید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر