سلام بر اهل جمعه
این ایام برای گرامیداشت شخصیت های خاصی است که یکی از آنها هم کارگر است. شما
همه کارگر هستید، چه آن که در خانه کار می کند یا آن کسی که در بیرون کار می کند، همه
کارگر محسوب می گردند. اگر فقط یک روز را برای بزرگداشت کارگر تعیین کنند، این
خلاف توسعه دادن به موقعیت و مقام کارگر است.
در نظام توحیدی ما هم کار وجود دارد و هم کارفرما و کارگر! کار عبارت
است از آفرینش هستی، آنچه که مشاهده می کنید و نقل و انتقالی را که در محدوده ای
عامل و عارض می شوید. البته می توان گفت حتی خوردن و خوابیدن هم کار است، یا رانندگی
کار است، اشتغال علمی کار است، ولی مهم این است که کار فایده داشته باشد، شاید
انسان چند ساعتی از وقت خودش را صرف دیدن یک فیلم کند و فقط وقت بگذرد، در حالی که
هیچ عایدات آموزه ای نداشته باشد یا ترانه ای گوش کند که لذت آن فقط در یک محدوده زمانی
باشد.
همه کارگر هستیم. در واقع خدا خودش را فعال معرفی می کند، «فعال لما
یشاء»، «فعال لما یرید»، فعال صیغه مبالغه فاعل است یعنی خیلی کار می کند، هیچ کس
به اندازه خدا کار نمی کند. البته این برداشت که خدا کارگر است و کار می کند، باز
در ادبیات زمینی است و در حد فکر و فهم ما است. یک کارفرما داریم، کارفرما همان
آمر است، یک آمر داریم، یک عامل داریم، یک عمل داریم. یعنی این سه واژه آمر، عامل
و عمل در برابر آن سه عنوان کارفرما، کارگر و کار تداعی می گردد. خدا هم فاعل است،
هم آمر است و هم کارفرما است، ولی با زوایای مختلف باید آن را بررسی کرد. هنگامی
که درباره ذات اقدس کبریایی (یعنی همان فرماندهی کل هستی) فکر و بحث می کنیم، باید
خیلی با احتیاط قدم برداریم. همانند این که در جاده ای پر از پوست خربزه، پوست
موز، خرده شیشه، سرنیزه، آتش، حیوانات درنده حرکت می کنیم. از آنجا که ما نمی شناسیم،
لذا باید خیلی با احتیاط عمل کنیم. اگر شما شب هنگام در یک جاده فرعی خاکی با
ماشین حرکت کنید، در جایی که نه تابلوی راهنمایی رانندگی دارد که بگوید چطور حرکت
کنید، نه علایمی دارد که شبرنگ داشته باشد تا چراغ ماشین بیفتد و راهنمایی کند،
ناگهان می بینی که درست کنار تو گود و دره است، شما در چنین جاده ایی چه طوری پیش
می روی؟ با سرعت یکی دو متر در ساعت، با دنده یک، با وحشت! دقیقا مشابه همین است
که وقتی انسان در همه موارد می خواهد درباره ذات اقدس کبریایی سخن بگوید یا قضاوت
کند، خیلی باید احتیاط کند.
همین قدر که ما از یک دور، یک دورنمایی را می بینیم که آمری هست که
امر می کند، یعنی همین کُن و مبدا وجود، و عاملی وجود دارد که عمل می کند، اگر در
چنین شرایطی برسیم به مقطع «لا موثر فی الوجود الا هو»، یعنی بدانیم همه کاره خود
او است، یعنی او هم عامل است و هم آمر و هم کار و هم کارگر و هم کارفرما، همه چیز
خودش است، در حالی که ما هیچ هستیم. به قول امیر: «انت الحی و انا المیت»، اصلا
میت چیزی ندارد که بخواهد بگوید این قسمت آن مال من است، یا بگوید این من هستم!
امروز روز معلم است و دیروز هم روز کارگر بوده. فراموش نکنید که همه ما
موظف هستیم کار کنیم. از بیکاری فتنه در می آید، همه باید مشغول بشویم. آن کسی که
سن او اقتضا می کند درس بخواند یا اقتضای کار دارد، باید خودش را مشغول کند، همه
باید خودمان را مشغول کنیم. چون ساعت غیبت خیلی سنگین می گذرد و ثانیه های غیبت هر
کدامش یک سر نیزه است به قلب منتظر، «الانتظار اشد من الموت»، به همین دلیل است!
به دلیل این که روزگار بد می گذرد، سخت می گذرد، دیر می گذرد، همواره می گویی که کِی،
کجا، چرا نشد، چرا دیر شد؟ این ها همان روزمرگی است، اگر شرایط به ما خوش بگذرد که
هرگز نمی گوییم چرا دیر شد، چرا نیامد، چرا بداء شد. پس حتما بد می گذرد، به همه به
ویژه به منتظر بد می گذرد. چون منتظر یک قلک دارد به نام ظهور، یک بانک دارد به
نام وعده گاه، الباقی جامعه جهانی فقط ضرر و زیان را ملاحظه می کنند. گرچه ما در
ضرر و زیان با آنها مشارکت داریم، ولی آن وجه امتیاز ما همین است که ما به یک
واقعیتی دست یافته ایم و رسیده ایم و دیده ایم که امیدوارم به آن برسیم.
من این روز را به همه کارگران که کل جامعه را در بر می گیرد، تبریک می
گویم، به خانم های خانه دار که در خانه کارگر، کارفرما، آمر و عامل می باشند و
آقایان که به نحوی بیرون یا داخل خانه کار می کنند. من این روز را به همه هموطنان تبریک
می گویم، هر کس که به صنعت کشور و به اشتغال زایی خدمت می کند، هر کس که دلسوز
اقتصاد جامعه است و قصد زالو صفتی ندارد، رباخوار نیست، نزولخوار نیست، می خواهد
خدمت کند به خلق بیچاره به همه آن ها که نیت شان کار است و کارگری و کارفرمایی
تبریک می گویم.
دوستتان دارم، عشق من هستید
خدانگهدار
بروجردی، تهران، حبس خانگی، اردیبهشت 99
از اینجا بشنوید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر