سلام
رسانه دارای معجزه است که حداقل آن انتقال اخبار
از اقصی نقاط جهان به دیگر نقاط می باشد. رسانه می تواند مددکار بشریت باشد و دردهای
جوامع انسانی را به دیگر آحاد بشریت برساند.
رسانه خدمتگزار بنی آدم است، ولی متاسفانه نه تنها
از این بلندگوی خدمتگزار به بشریت استفاده بهینه نشد، بلکه بعضا و غالبا در خدمت سیستم
های مافیایی قرار گرفت و اخبار به طور هدف دار پخش شد و اطلاعات راز و رمز داری در
اختیار مردم عالم قرار گرفت.
بایکوت خبری، سانسور اخبار، وارونه نویسی تاریخ
و سیاه نمایی تقویم، همه از بد یُمنی های رسانه است. مثلا اکنون که وجود ویروس کرونا
سرتاسر دنیا را تهدید می کند، برخورد حکومت ها با آن حساب شده است و برطبق بُرش مصالح
انجام می شود.
انسان ها تشنه خبرهای ضروری هستند، بشر معطل است
در این که چه کند، فردا چه خبر است و چه اتفاقاتی بر سر راه او است؟ تمام این
موارد را یک رسانه سالم، صحیح، مردمی و بشردوستانه می تواند بنیانگذاری کند.
ما بدون رسانه هستیم. در حالی که خدمتی که به بشریت
کرده ایم، تاکنون هرگز کسی نکرده است. یعنی لایه برداری از چهره واقعی دیانت و سیاست
و هویدا کردن حقیقت پنهان دیانت و سیاست که همانند دو لبه قیچی بُرش، همواره رگ های
حیاتی مردم را در طی هزاران سال قطع کرده اند.
ما آمده ایم و از متن و بطن مذهب، واقعیت ها را بیرون
کشیده ایم و در برابر آیینه وجدان مردم گذاشته ایم، بدون این که در آن دخل و تصرفی
کنیم. ولی چون وابسته به جریانات جهانی نبودیم، همواره حرکت تحقیقی و علمی ما بایکوت
و مسکوت بوده است.
نه اکنون، بلکه از روز اولی که ما در صحنه سیاست
ظاهر شدیم. آن روز و آن سال ها هم مورد خفقان بودیم، در حالی که خیلی ها بسیار کمتر
از ما هزینه دادند، ولی مورد اقبال و استقبال سیاسیون جهان قرار گرفتند.
شاید مشکل من این بود که نان را به نرخ روز نخوردم
و اهل باج دادن نبودم و نمی خواستم که انصاف و مروت و شرف خود رو با مدارج دنیوی معاوضه
کنم. آن زمان ها که من در سیاست بودم، برخورد های رسانه های معروف با من در جهت کوبیدن
و سرپوش گذاشتن بر روی زحمات من بود. آنها مجاهدات من را هیچ می انگاشتند و اکنون
هم که در موضع علمی قرار دارم، به صلاح آنها نیست که مسیر من را تبلیغ نمایند. یکی
از دلایل آن این است که من اساسا مذاهب و ادیان را مخل آسایش بشر می دانم، گرچه این
رسانه ها هم از مذاهب حاکم بر غرب می هراسند و دلیل دیگر این است که آنها در حرکت
من منفعتی نمی بینند. بلکه فعلا منافع آنها در این است که باند بازی کنند، گروه گرایی
کنند و سوژه هایی به دست بیاورند تا به اصطلاح خرشان از پل بگذرد و داد و فریاد و
هیاهویی بیهوده ایجاد نمایند.
اکنون می توان دید و قضاوت کرد که این همه سیاسیون
به اسم مبارزه با رژیم، در طی چهل و یکی دو سال هیاهو کردند و فتنه کردند، نتیجه
آن چه شد؟ آب از آب تکان نخورد! به دلیل این که حقیقت را نمی گفتند و مواضع آنها واقعی
نبود، بلکه برای رسیدن به پول و مقام، مردم را به بازی می گرفتند و البته هم مردم خوب
آنها را شناخته اند.
مردم اگر چه ناراضی هستند، ولی از آنها هم نفرت دارند.
نشان این نفرت این است که هر بار جریانی پیش می آید، مردم به آن پشت می کنند. آنها
با انواع تبلیغات و تشریفات پیش می آیند، ولی مردم بی اعتنا هستند، چرا که آنها از
رسانه برای رسیدن به اهداف شخصی استفاده کردند.
خدا نگهدار
بروجردی، فروردین 99
از اینجا بشنوید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر