سلام عرض می کنم
درود خداوند مهربان بر همه هم میهنانم در همه
جای عالم
امروز به عنوان روز عید است، عید باستانی
ما کاری نداریم که این عید ملی است یا مذهبی یا
هر دو!
آنچه که برای ما مهم است، شادی ملت ایران است و
به ویژه آن پاره های تن مردم که به زور و از روی ناچاری از کشور بریده شدند و به
خارج رفتند و پناهنده شدند.
عید باید روزی باشد که ایرانی از صمیم دل خوشحال
باشد. نه این که یک ترانه ای هم گذاشته شود، همراه با رقص و نوشیدن چند جام و دیگر
هیچ! این ها موقت است. عید آن روزی است که ایرانی شب ها در خواب خود کابوس نداشته
باشد، چه کنم چه کنم نداشته باشد. اکنون خیلی از برادران و خواهران ما که به آن
سوی مرزها رفته اند، گرفتار، در به در و حتی محتاج نان هستند.
چگونه می توان گفت عید؟ این که سعدی می گوید بنی
آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند؟
چطور توجیه می شود که عید نوروز برای یک ایرانی
چه در ایران یا خارج، حامل شادی، شعف، شور، نشاط، خوشحالی و انواع و اقسام دلبستگی
های آن باشد و در عین حال ایرانی های دیگر چه در داخل یا خارج باشند که در ترس و لرز
زندگی می کنند، گرفتار هستند، بیمار هستند، یا ندارند که خرج درمان کنند یا برای
بهبود آنها از دست علم طب کاری ساخته نیست.
من کلا عید را عید نمی دانم، نه فقط عید نوروز،
بلکه هیچ روزی را روز شادی نمی دانم! در عین این که عید نوروز محترم است و یادگار
نیاکان ماست.
ولی مجموعا اگر عید به معنای شادی باشد، نباید
در حوزه شخص یا خانواده او محدود شود. امروز ایرانی جماعت بیچاره، گرفتار و بدبخت
است.
واقعا اکثریت قاطع مردم ایران چه در داخل و یا
در خارج، در نکبت و ذلت زندگی می کنند.
ما در اینجا می بینیم و برخورد داریم و مورد
مراجعه آنها هستیم.
دختران جوان زیر بیست سالی که نه به خاطر عیش و
نوش، بلکه به دلیل نداری خانواده خود، خودفروشی می کنند. دل انسان کباب می شود که
این بانوان مبتلا به زگیل تناسلی شده اند که می دانید قابل بهبود نیست. ناموس این
کشور مانند دسته گل در اثر نداری به این روز افتاده است. در بسیاری از موارد، پدر
خانواده از کار افتاده است، تهیدست و بیکار است و فرزند آنها از روی دلسوزی یا به
دلیل فشار خانواده مجبور می شود به دنبال کار برود.
نتیجه این شرایط اسف بار همین است.
من آرزو
می کنم که عید نوروز برای همه وابستگان به این روز در همه نقاط کشور و جهان روز
شادی دائمی باشد. حال اگر فقط امروز را شاد باشیم و تمام شود، آیا این شادی محسوب
می شود؟
نوروز سرآغاز یک سال است، اگر انسان مثلا یک روز
به مسافرت رود یا یک هفته لذت ببرد و سپس کل ماه های این سال در فلاکت و نداری و
بیچارگی باشد، این هرگز شادی نیست.
من برای همه شما دعا می کنم. متاسفم که از دست
من کاری ساخته نیست، جز این که تاسف بخورم و مانند شما زندگی کنم و رتبه زندگی خود
را به موقعیت طبقه پایین بیاورم تا شما را حس کنم و درک کنم.
من هم دردمند هستم و هزار مشکل دارم. من هم کشورم
را دوست دارم و هرگز این کشور را ترک نکرده ام. من نوروز را هم دوست دارم، ولی نمی
توانم جلوی وجدانم و فریاد نَفْسم را بگیرم که التماس میلیون ها ایرانی و بلکه ده
ها میلیون ایرانی برای استغاثه و امدادخواهی بلند است، آن را نشنیده بگیرم.
برای شنیدن پیام اینجا کلیک کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر