در پی تلاش اخیر عوامل رژیم برای مسموم کردن آقای بروجردی که به وخامت
حال ایشان انجامید، بسیاری از عوارض و بیماری های جسمی که ریشه در دوران زندان
دارد تشدید گردیده است. این وضعیت به گونه ای است که ایشان پیوسته از دردهای شدید
مربوط به ناحیه لگن، پاها و ستون فقرات که کاملا تغییر شکل یافته، رنج می برد. در
اثر عوارض مغزی و اعصاب، حافظه ایشان تحلیل رفته و در هنگام حرکت بارها به زمین می
خورند. لرزش بدن به ویژه دستان ایشان که گمان می رفت ناشی از بیماری مزمن
پارکینسون باشد به حدی شدید شده که حتی امکان غذا خوردن و نوشیدن آب را از ایشان
سلب کرده است.
به همین دلیل ایشان به تازگی توسط پزشک متخصص مغز و اعصاب مورد معاینات
پزشکی قرار گرفت و بر اساس نتایج آزمایش ها و مشاهدات پزشکی، مشخص شد که آسیب های
مغزی و لرزش دستان ایشان ناشی از داروهای مشکوکی است که عوامل رژیم در قالب پزشک
زندان به وی خورانده و یا تزریق کرده بودند. یادآوری می شود ایشان در طی مدت حبس یازده
ساله خود در زندان های اوین و یزد، از
حق درمان و مرخصی درمانی محروم بود و به داروی مناسب و موثر برای التیام عوارض
ناشی از شکنجه ها دسترسی نداشت. ضمنا تقاضای خانواده برای رساندن دارو به ایشان و
یا اعطای مرخصی نیز همواره با مخالفت حکومت مواجه می شد. بنابراین اکنون می توان
دریافت که طرح حکومت و عوامل آنها از همان ابتدا، ترور آرام و مرگ بی صدای آقای بروجردی
بوده است. بنابراین پزشکان زندان این امکان را یافته بودند که هر نوع دارو یا مواد
شیمیایی مرگباری را که بخواهند به ایشان تزریق نمایند که بدن و به ویژه سیستم عصبی
ایشان را رو به نابودی برده است.
از این گذشته این روند در دوران حبس در منزل که از دو سال و نیم پیش
آغاز شده، ادامه یافته است و با توجه به جلوگیری از درمان موثر ایشان در طی دوران
حبس در منزل، داروهای لازم به طور مستقیم از داروخانه معتبر تهیه نمی شود و به
دلیل شرایط حصر و محدودیت های فراوان اعمال شده، داروها از چند دست واسطه عبور می
کند تا به خانواده می رسد. و از این طریق، رژیم ، برای از بین بردن بروجردی حتی به دست افرادی که تحت
عنوان پزشک یا داروساز به منزل ایشان مراجعه می کنند و بین اقوام و معتمدین
بروجردی هم نفوذ کرده اند، توطئه های خود را اجرا کرده است.پزشکان مذکور شناسایی
شده و به زودی نام و مشخصات آنها منتشر خواهد شد.
همچنین دخالت های اطلاعات ویژه در روند درمان ایشان مانند تهدید
پزشکان معالج ایشان و ضبط پرونده های پزشکی از مطب پزشکان و یا بیمارستان های مورد
مراجعه، باعث شده که پزشکان نتوانند به درمان عوارض و دردهای ناشی از شکنجه های
زندان بپردازند و وضع ایشان روز به روز وخیم تر می شود.
نکته مهم و قابل تفکر این است که شرایط و محدودیت ها و وضعیت وخیم این
زندانی رنج کشیده بارها به سازمان های مدافع حقوق بشر مانند عفو بین الملل، هرانا
.....اطلاع داده شده است.
همچنین گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت و شرایط ایشان پیوسته
اطلاعات به روز شده را دریافت کرده اند و می کنند، اما در کمال تعجب تنها به طرح
پرسش از جزییات وقایع و علت زنده ماندن آقای بروجردی اکتفا کردند و علیرغم وعده ای
که داده شد، هیچ گزارش در مورد وضعیت ایشان منتشر نگردید و حتی نام ایشان از گزارش
های دوره ای گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران حذف گردید. پس از
سرکوب بروجردی و سپس حصر وی برای به سکوت کشاندن او و ممانعت از نشر اندیشه های
روشن گرایانه و ژرف این اندیشمند شجاع از
سوی جمهوری اسلامی و در پی آن بایکوت خبری بروجردی از سوی رسانه های داخلی و خارجی
در سطح بین المللی، این سکوت سنگین و معنی دار بسیار شگفت آور و ناامید
کننده است.
آیا توجیهی برای سکوت و بی توجهی به حصر و سرکوب یک آزادی خواه که
تمام زندگی و جان و داشته هایش را برای اهداف انسانی و دفاع از حقوق انسانها هزینه
کرده است، وجود دارد؟ این روزها و ماجرای مبارزات بروجردی و عکس العمل های این
چنینی قسمتی از تاریخ معاصر و آینده را تشکیل می دهند که ثبت خواهد گردید و قضاوت
آیندگان را در پی خواهد داشت.
مهر 1398
نمایندگان بروجردی، کاشف توحید بدون مرز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر