که نظر صریح آقای بروجردی را در مورد "قرآن راستین" جویا شده بودند
توضیح اینکه سهراب چمن آرا قرآن را به زبان پارسی و به ترتیب تاریخ نزول آیات و سوره ها مرتب کرده است و آن را قرآن راستین نام نهاده است
"هر کاری که از دست شما دانشمندان،
اندیشمندان، محققین، مدبرین، علما، فقها، کاوشگران، اصلاح طلبان، آزادی خواهان،
عدالت جویان برمی آید، که ملل عالم را از توهمی که ادیان و مذاهب در طول هزاران
سال به آن ها داده اند خلاص کنید، اگر واقعا فرستنده کتابهای آسمانی و پیامبران
بزرگ، گرداننده هستی است، باید هر مطلبی که پیامبران گفته اند، محقق شود، نه تنها
برای آینده، که می گویند قیامت، بهشت، و جهنمی هست، بلکه مثلا پیامبران گفته اند:
"راست بگویید تا پیروز بشوید"، خود انبیاء راستگوترین مردم اهل زمین
بودند اما بیچاره ترین آدم ها بودند، هر چه به نام خدا گفتند، تخیلات و توهمات بود.
البته مجموعاً پیامبران، اولیا و اوصیا مردان
خوبی بودند، آدم های وزینی بودند و نمی شود در صداقتشان شک کرد، ولی این چیزی که همه
انبیا پیش مردم ودیعه گذاشتند، این یک چیز هچل هفتی ست، هر چیزی که گفتند بدون
پایه و اساس بود و نمی توانستند آن را ثابت کنند، هر دینی را که بررسی کنید، یک
سری وعده هایی برای همین زمان دارد که هیچ کدامشان محقق نشده است، خودِ آورندگانِ
ادیان، شرایع دینی و کتب آسمانی، مورد تایید مدیریت عالم نبودند، اگر بودند از
آنها دفاع می کرد! چطور یک حکومتی از سفیر خودش با تمام قدرت و با تمام وجود دفاع
می کند و کسی حق ندارد به سفیر آن کشور اهانت کند، پس چگونه انبیا که سفرای خدا هستند
توسط مردم عصرشان، آزار و اذیت زیادی شدند و پوستشان کنده شد -که اسناد و مدارک
زیادی در همین رابطه در قصص انبیا موجود است- پس خدا کجا بود؟ ما الان باید در این
دو راهی عدم تطابق ثبت با سند، راه را از چاه پیدا کنیم، باید یا خدای واقعی را رد
کنیم که غیرممکن است، چون فرمانروای آفرینش قابل رد کردن نیست، هستی ما، حیات ما،
عمر ما، در گروی فرمان اوست، پس می ماند این که مجبوریم بگوییم کتابهای آسمانی وصل
نبودند!
البته پیامبران،
آدمهای دروغگو، شیاد و کلاه بردار نبودند، بلکه یک چیزهایی، یک خطوراتی، به ذهنشان
می رسید یا توی خواب می دیدند، می آمدند اعلام می کردند این را خدا گفته است! خب
کدوم خدا؟ حالا این قرآن را شما به فارسی آوردید و در آن دخالت های علمی، تحقیقی و
اعتباری کردید، جای سپاس است، ولی کلا ما فراتر را نگاه می کنیم، همین قرآن آیا به
داد ملت اسلام رسیده است یا نه؟ آیات بسیاری در قرآن هست که خودش را محکوم می کند،
از جمله همین "ادعونی استجب لکم" (بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را)، که
هر چه مردم مسلمان می خوانند، جز بدبختی نصیبشان نمی شود یا اینکه "و إذا
سألک عبادی عنی فإنی قریب أجیب دعوة الداع إذا دعان" (خدا نزدیک شماست
بخوانید تا جواب بدهد)، مردم نزدیکند به شر، نحوست، فقر، فلاکت و درد، اما به خدا
نزدیک نیستند، اگر به خدا نزدیک بودند خدا به فریادشان می رسید، شما با یک رئیس
جمهور رفیق باشید، آیا می گذارد که شما مورد آزار قرار بگیرید، همیشه ازشما دفاع
می کند، بعد خدا به ما نزدیک است؟ ولی جهان را در حوادث بد قرار داده است در نفرت
و تهدید و جنگ ها، جنایات و فجایع، پس خدا چه جوری به بشر نزدیک است؟ چه جوری او
را دوست دارد؟ یا می گوید که "وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ"
قرآن را سلیس و شفاف و روان و آسان آفریدم برای این که بتوانید خوب استفاده کنید، اما
کجای قرآن شفاف است؟ اگر بود که دیگر تفسیر قرآن نمی خواست که الان صد جلد دوره
تفسیری داریم از شیعه و سنی، پس شفافیتش کجاست؟ اگر شفاف بود، همگان آن را می
فهمیدند نه این که به دنبال لغتنامه، قاموس
و تفسیر باشند، این که گفته می شود، قرآن قطعی الصدور و ظنی الدلاله است، یعنی دلالتش
بر اساس شک و ظن است، همین نشان می دهد و دلیلی است بر این که این کتاب کلام خدا
نیست، کلماتی است که در ذهنیت پیامبر و در تصور و تجسم او وارد می شده و نهایتا این
شد که می بینید!
از همه افرادی که دلسوز مردم هستند، تقاضا می
کنم به خاطر وجدان، عدالت، انصاف، مروّت و مساوات، در آنچه که به عنوان ادیان و
مذاهب در جهان حاکم و جاری است یک تجدید
نظری بکنید و به داد ملت ها برسید، مردم امروز گیرکرده اند، از یک سمت می دانند خبری نیست
و از سویی دیگر، به خاطر القائات جهنمی یا واکنش های دنیوی، می ترسند."
موفق باشید
بروجردی، فوریه 2019
ایران، تهران ، حصر خانگی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر