هر چیزی که بخواهد به زور و قوه قهریه جایگاه
اخلاقیات را پر کند، به شکست منجر می شود. اگر شرایع دینی جنبه هدایتی داشته باشد،
نصحیت مدارانه باشد، مواضع تربیتی را اعمال کند یا آزادی انتخاب را اعمال کند،
موفق خواهد بود. ولی اگر تحت استبداد دینی بخواهند یک فرضی، قانونی و یا فرعی را دیکته
کنند، گر چه ممکن است به ظاهر موفق باشد، ولی در باطن شکل نخواهد گرفت.
در سده قبل (میلادی)، برداشتن حجاب مورد استقبال
قرار نگرفت و اکثریت زنان به خاطر برنداشتن چادر خانه نشین شدند و حتی ساختن حمام
در منزل از آن زمان باب شد تا بانوان به حمام عمومی بیرون از خانه نروند.
الان می بینیم که برعکس شده است، آن زمان می
خواستند به زور چادر نباشد، حجاب نباشد و اکثریت قاطع مردم مقاومت می کردند و این
زمان می خواهند حجاب باشد، هزار تبلیغ می
کنند که چادر باشد، مانتو هایی را الگو قرار می دهند که شبیه به چادر است، ولی
مورد پذیرش قرار نمی گیرد، چون روح انسان با تحمیل عقیده مخالف است.
متاسفانه تفتیش عقیده در ادیان باب هست و این
نقص فنی ادیان و مذاهب می باشد. سین جین کردن دیگران تخت هر عنوان و جدا ساختن
مردم به شهروند درجه یک و خودی و درجه دو و غیر خودی تحت عنوان مسایل مذهبی و دینی
کار اشتباهی است که نتیجه اش لوث شدن احکام دینی و پاک شدن ذهن مردم از احساسات
مذهبی است.
غیر از این مسئله، اصلا در کل مستندات حجاب چیست؟
اولا تاریخ نشان می دهد که خود چادر یادگار زرتشتیان است، ایرانیان قدیم قبل از
اسلام چادر به سر می کردند. خود حجاب هم پایه و اساسی در آیات و احادیث ندارد،
بلکه تمام آن به شکل اشاره است. تحلیل دانشمندان دینی در مورد کتاب قرآن این است
که آیات این کتاب "قطعی الصدور و ظنی الدلاله" هستند، یعنی فهم یا
برداشت شنونده از منظور آیات قرآن احتمالی است و نه قطعی. ضمن این که از رجال دینی
مستندات زیادی داشته ایم که آیات قرآن را قابل تقسیم به معانی، مفاهیم و اشارات بسیار
دانسته اند (پس ممکن است تنها یک برداشت خاص از هر آیه صحیح نباشد).
پس این که انسان یک اشاره از آیه را در نظر بگیرد
یا یک کنایه از آن را اقتباس کند، درست نیست. در قرآن نه تنها حجاب، بلکه سایر
احکام هم همین طور است. مثلا قرآن در زمینه مشروب یا در مورد هم جنس بازی و لواط
به شدت حرمت زنا که قرآن گفته "ولاتقرب الزنا"، حکم صادر نکرده است،
بلکه می گوید این گناهی است که دیگران می کردند و قابل توجیه است. ببینید لواط را
دیگران یعنی امت های هزاران سال قبل می کردند، خب چه ربطی به ما دارد؟ قرآن دارد
گزارش می دهد یا داستان آن را تعریف می کند. در باب مشروب هم همین طور می گوید این
عمل شیطان است، خب خیلی چیزها عمل شیطان است، ولی اگر می گفت "و لاتقرب"
یا "و لا تکن" ، آنگاه خیلی نهی مستقیم داشت. به هر ترتیب مسئله مهم این
است که در کل، مناسک و شرایع دینی قطعیت ندارد و از طرفی اِعمال زور در احکام، خلع
آزادی های فردی و اجتماعی است.
بروجردی، دی ماه 97
ایران- تهران- حصر خانگی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر