روز آزادی است و آزادی قشنگ ترین کلمه است که در همه نهاد های زندگی راه دارد و مظلوم ترین جمله است و غریب ترین موضع است. از این آزادی سابقه بدی وجود دارد، یعنی اینکه هم برای جلوگیری از آزادی تاریخ بشریت کارنامه های سیاه و سنگین دارد و هم در اِعمال آزادی؛ چون به نام آزادی، به نام اینکه می خواهیم آزادی را اِعمال کنیم، آزادی را به سلیقه خود، به عقیده خود، به تفکر خود، به مذهب خود محدود می کردند.
گفتند آزادی این است که ما می گوییم، این آزادی است! مثلاً فرض کنید، وقتی صد سال قبل در ایران می خواستند نظراتشان را در کشف حجاب اعمال کنند، به زور چادر را بر می داشتند و می گفتند این آزادی است، باید زن آزاد باشد! بعد از صد سال به عنوان آزادی تعریف شده خاص از زن، باز هم زن را محدود می کنند و می گویند آزادی زن اینگونه تأمین می شود!
در کشورهای غربی هم آزادی به معنای واقع کلمه وجود ندارد، به خاطر اینکه اگر یک نفر در یکی از ممالک بخواهد برود و در آنجا آزادانه به نفع مردمش فعالیت کند باز نمی گذارند، کما اینکه خیلی از نزدیکان ما اینگونه بودند و برای خود من نیز همین را گفتند. چند سال قبل گفتند که: " فلان کشور اروپایی حاضر است از ایشان پذیرایی کند ولی به شرطی که ایشان حرکتی نداشته باشد"، خُب این سرکوب آزادی است. آزادی اندیشه مستحق انسان است و خیلی وقت ها در خیلی از مذاهب، آزادی فکر سرکوب می شد و می گفتند که این خط قرمز است، این نقطه ممنوعه است. اینکه قدرت ها آزاد باشند تا نَفَس ملت ها را حبس کنند، این برای ظالم می شود آزادی و برای مظلوم می شود خفقان و به عکس میشود در تفسیر وارونه!
آن ها می گویند که ما می خواهیم اِعمال آزادی کنیم، آن آزادی که چهارچوبش را استبداد مشخص می کند. درهمه ادیان غالباً تکالیف شرعی سلب آزادی انسان را کرده و همیشه پیروان مذاهب مختلف در رنج و عذاب بوده اند، برای همین خروج از دین آباء اجدادی متداول است و گاهی وقت ها هم زیاد می شود.
آزادی در انتخاب شغل، آزادی در انتخاب مذهب، آزادی در رأی دادن، مثلاً در انتخابات، هزار نفر می آیند، همه را از بین می برند، ده نفر می مانند، می گویند آزاد هستید که به این ده نفر رأی بدهید، خب این چطور میشود، این آزادی عین همان "شیر بی یال و دم و اشکم " مولوی در مثنوی است، گزینه ای است.
امروزه گاهی در بعضی از کشورها یک نفر را مطرح می کنند که به این رأی دهید یا اینکه وقتی می خواهند یک سیستم حکومتی را عوض کنند، فقط دو گزینه بیشتر نداری، این سیستم بیاید یا نه؟ آری یا نه؟ یعنی اجازه نمی دهند که ده تا گزینه روی میز باشد و مردم انتخاب کنند! در کل تاریخ بشر همواره آزادی مورد بمباران قرار گرفته است. انسان نیاز به آزادی دارد، همین تنفس هوا که اکنون آلوده شده است و اکسیژن ندارد، این آزادی شهروندان را در نفس های دلخواه سلب کرده است، یعنی برخورداری از انرژی برای زنده ماندن و یا آبی که آلوده شده است و یا وجود ندارد، تقسیمات آب عادلانه نیست یا اینکه ذخایر زیرزمینی، معادن طبیعی و ثروت های ملی، در یک جا جمع شده و به میل یک شخص مصرف می شود، در یک مکتب خاص با یک دیدگاه و تفکر می رود، یعنی بیت المال مورد بهره برداری گروه اندکی می شود و الباقی آزاد نیستند از ثروت خودشان استفاده کنند، اجازه ندارند که یک زندگی راحتی داشته باشند!
سلب آزادی، سلب اکسیژن است. آزادی از آب و هوا و غذا که مثلث نیازهای اولیه انسان می باشد، ضروری تر است؛ چون انسان وقتی آزاد نباشد، آن سه مورد هم نمی تواند دریافت کند، همانگونه که غذا لازمه انسان است که استفاده کند، لذا آنگاه که اموالش را به او ندهند و حقش را نپردازند، پس در اصل او آزاد نیست، آزادی ندارد که غذا بخورد! همه چیز در تصرف آزادی است. به امید روزی که انشاءالله آزادی عمومی باشد، جهانی باشد و بدون تهاجمات ظالمین و خشونت گرایان باشد.
بروجردی- نوامبر 2018
تهران، ایران، حصر خانگی
تهران، ایران، حصر خانگی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر