کرب و بلای تاریخ، تمامی ندارد.
در هر زمان و مکانی، مکروبات مختلف و ابتلائات گوناگون، بشریت را از پای در آورده
است. حسین، رمزگشای روزمرگی غیبت است. او معلم اعصار گذشته و حال می باشد. در
دانشگاه عاشورا، آموختیم که وجدان و انسانیت مقدم بر دین و مذهب است که
فرمود: اگر دین ندارید، لااقل وجدان داشته باشید. حسین، جان داد تا توحید حقه و
واقعی تا به امروز نفس بکشد.
امروز
عاشورای 1439 هجری است، حکومت دینی با نام همان حسینی که در راه مبارزه با تشکیل
حکومت دینی به خمیر شدن استخوان هایش تن داد، مراسم عزاداری به راه
انداخته، بر طبل های بزرگ جهل می کوبد و ترویج خرافات می کند و صد عجب که از
نام همین حسین برای بقای حکومت دینی اش بهره ها می برد!
چهل سال است که به بركت نظام ولایت مطلقه فقیه به
انواع زشتی ها، خرافه ها و بیدادگری ها آلوده و اسیر شده ایم و در منجلاب یک دین
تحمیلی حکومتی، به نام اسلام سیاسی گرفتار گشته ایم، این استثمار مذهبی
برجای مانده از انقلاب 57، دلایلش هر چه باشد، نقش اصلی و اساسی را غفلت جامعه
شیعی بازی می کند که به واسطه دوری از جوهره تفکر و تعقل، بازنده این
جریان شوم است.
امروز اما، هر کجا که ناله مرغ بال و پر کنده ای از میان
قفسی می رسد، داستان حسین است که تازه می شود. معلم توحیدی، سید حسین بروجردی که
هر سال در روز عاشورا جلسات پرشور در تدریس علوم دینی داشتند، با
جمعیتی فراوان که با عشق به سرچشمه هستی و انسانیت گرد هم می آمدند، سال ها در
تدریس توحید منهای سیاست و شائبه های انسانی و خداشناسی خالی از تعصبات و تقدس
سازی، تلاش نمود.
"حسین"
امروز"باید" اعلام کند: "با کمال تأسف به علت تهدید گروه فشار، از
برگزاری مراسم مذهبی خودداری می شود." باشد تا جبارالجبابره بین ما و ایشان
حکم نماید.
نمایندگان معلم توحیدی، سید حسین بروجردی
"آنگاه كه عدالت در كاخ هاي استبدادی زمان دفن می شود، خون های به ناحق ریخته شده، از جويبار تاريخ جاری می گردد" *سيد حسين بروجردي، دی ماه 1387
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر