بار
دیگر روز جهانی صلح 30 شهریور (21 سپتامبر) فرارسید، این در حالی است که سال به
سال از مفهوم صلح بیشتر فاصله می گیریم. تاریخ گذشته و معاصر، گویای آن است که
همواره بنیآدم، درگیر جنگها و خشونت بوده است.
35 سال پیش، بنا بر تصمیم سازمان ملل مقرر شد که از آن پس در چنین روزی تمام جنگها و درگیریها مشمول آتشبس قرار بگیرند، سلاحها به زمین گذاشته شوند و از خشونت پرهیز شود.
35 سال پیش، بنا بر تصمیم سازمان ملل مقرر شد که از آن پس در چنین روزی تمام جنگها و درگیریها مشمول آتشبس قرار بگیرند، سلاحها به زمین گذاشته شوند و از خشونت پرهیز شود.
صلح
از آب آشامیدنی ضروریتر است، صلح یعنی استراحت، آرامش، آسودگی، انسان ها به صلح نیاز
دارند. هر جا که جنگ و درگیری و ناامنی است مردم حتی حاضر می شوند سرزمین عزیز خود
را ترک کنند و به جای امن برسند. اما امروز در کجای این کره خاکی می توان امنیت و
صلح یافت ؟ در بسیاری از مناطق جهان جنگ ادامه دارد، شهروندان مورد خشونت و بی
عدالتی قرار می گیرند، زندان، شلاق، شکنجه های قرون وسطایی در بسیاری از کشورها از
جمله ایران اجرا می شود، بسیاری از کشورهای آسیایی و افریقایی و آمریکای جنوبی در
لیست مناطق بحرانی یا مناطق پرخطر هستند و هر روز هم بر شمار این لیست اضافه می
گردد. فقر گسترده و فساد، جرم و جنایت در بسیاری از کشورها بیداد می کند و دامنه
آن امروزه حتی به کشورهای امن اروپایی هم کشیده شده و امنیت مردم این کشورها را هم
تهدید می کند. زنان و کودکان در مقابل
خشونت های خانگی و جامعه در امان نیستند و مرتب اخبار دهشتناک تجاوز و خشونت علیه
آنان در رسانه های سراسر دنیا انتشار می یابد. با نگاه به اوضاع و اخباری این چنین،
باید گفت به راستی دنیای منهای صلح، قبرستانی بیش نیست! قبرستانی که تمام امید ها
و آرزوهای بشر را در خود دفن می کند.
در
این روز یک بار دیگر به یاد بیاوریم که هر گونه قساوت و خشونتی، صلح را نابود می
کند:
خشونت
و ناسازگاری با طبیعت امروز واکنش قهرآمیزش را به ما برگردانده است و ما در گوشه
گوشه جهان، شاهد طوفانها و فجایع طبیعی هستیم که نتیجه اعمال خشونت و نامهربانی
انسان ها بر طبیعت و زمین سخاوتمند می باشد. امروز زمین که تنها مامن و مهد آسایش
بشراست، دیگر توان بر آوردن نیازهای بشر را ندارد.
در
روابط بین انسان ها، سو تفاهم و سو ظن، جرقه نابود کننده صلح و صفا است وسوءبرداشتها
و از بین رفتن دوستی ها را در پی میآورد. در جامعهای که همواره خودخواهی و
خردگرایی و خودپسندی باشد، صلح هیچ جایگاهی ندارد. صلح با وجدان عمومی تقویت میشود
و وجدان نیز با آموزههای معنوی، بارور میگردد.
مذهب،
در ابتدا قرار بوده است که پل ارتباط بشر با فضائل و مناقب باشد، تا بشر به هدایت
جمعی برسد و جامعه از شرارتها، در امان بماند، ولی "دیانت" با کمال
تأثر خود عامل هرج ومرج شده و به هیچ وجه قابلیت مدیریت بحران را ندارد، چرا که
امروزه مذهب خود بحران ساز است. وقتیکه در قوانین شرعی دین، احکام تهاجمی و جهادی
آمده و متون دینی به بهانه اختلاف اعتقادی حمله به دیگران را تجویز میکند، چگونه
انتظار صلح را دارید؟
آموزههای مذهبی، تندروها را تأیید میکند و خشونتطلبان
را تشویق میگرداند. عملیات انتحاری و استشهادی، در زیر لوای مناسک مذهبی، امنیت
جهانی را به خطر انداخته و تمامی زحمات صلح جویان را خنثی مینماید و وجهه زشتی را
از معنویات به جهان، عرضه میدارد.
روز
جهانی صلح زمان مناسبی است که بشر با خودش آتش بس اعلام کند. در سایه این سکوت لختی
بیاندیشد که تا هنوز فرصت اندکی باقی است، هم مردم و هم دولت ها، رفع خشونت به طور
مطلق و برقراری صلح به معنای واقعی اش را در اولویت قرار دهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر