سروش ایزدیار، تهران
در تقویم ایران و جهان بیشمار روزهای به ظاهر
سیاه و سفید وجود دارد که هر کدام به بهانه ورود یا خروج یا تولد یا مرگ چهره شاخص
یا کشور قدرتمندی ثبت و پر رنگ شده اند تا از میان دیگر روزهای عادی تفکیک شوند
اما در این میان گویا نابرابری و بی عدالتی، تقویم تاریخ را هم بی نصیب نگذاشته و
صفحات تقویم جاری را به دفعات با برخوردهای سلیقه ای و نشات گرفته از رذایل اخلاقی
یا سیاست های ظالمانه آلوده به بی عدالتی کرده است .آری با ورق زدن تقویم به نام
هایی بر میخوریم که در راه اعتلای آزادی و
حقوق بشر و علیه تبعیض نژادی، اختلاف طبقاتی، سانسور و ... مبارزه کرده و پاس
داشته شده اند اما تقویمی که به این صفحات افتخار می کند
خود دچار تبعیض و بی عدالتی و سانسور گشته است.
امروز سالروز ولادت بزرگمردی است که آقای پروفسور اروین کاتلر او را ماندلای ایران نامیده است. آقای کاتلر که سالها پیش وکیل نلسون ماندلا قهرمان مبارزه با آپارتاید بود با مطالعه و بررسی مبارزات سید حسین کاظمینی بروجردی علاوه بر قبول وکالت داوطلبانه ایشان تصمیم گرفت ایشان را ماندلای ایران بنامد گرچه میان ماندلای ایران و نلسون ماندلا تفاوت بسیار است ، اگر نلسون ماندلا در زندان آپارتاید مدرک حقوقش را گرفت، ماندلای ایران در زندان عقیده از تمام حقوقش محروم شد.زندان برای نلسون ماندلا چنان بود که تا سن نود و پنج سالگی در کمال سلامت زیست اما ماندلای ایران در زندان عقیدتی چنان شکنجه شده که هنوز به سن شصت سالگی نرسیده توان ایستادن بر پاهایش را ندارد و به انواع بیماری ها دچار گشته است.اگر نلسون ماندلا فقط بعد از آزادی از زندان دم از صلح و مبارزه با خشونت زد ماندلای ایران قبل از زندان و در حین زندان نیز اشاعه دهنده صلح و دوستی وعدالت طلبی بود.اگر نلسون ماندلا در طول چند روز دیدار از ایران دست سردمدار دین حکومتی را فشرد ماندلای ایران عمری را در زندان ایران سپری کرد اما حاضر به فشردن دست استبداد دینی نشد.به راستی مقایسه این بزرگمرد نه تنها با نلسون ماندلا بلکه با هر کدام از مبارزین عدالت طلب قیاس مع الفارق بوده و لحظه لحظه زندگی ایشان گواه بر این مدعاست.و بیهوده نیست که محسود اکثر به اصطلاح مبارزین و روشنفکران گردیده و این قشر به ظاهر مبارز هر جا که فرصتی دست داده به دشمنی با ایشان پرداخته و تیشه به ریشه آزادی و عدالت طلبی زده اند.نمونه بارز این دشمنی جلوگیری از اهدا صلح نوبل به ایشان توسط یکی از ذی نفوذین ایرانی این نهاد می باشد.. جایی که قشر روشنفکر چنین دابی دارد از عامه چه انتظاری می توان داشت؟
امروز سالروز ولادت بزرگمردی است که آقای پروفسور اروین کاتلر او را ماندلای ایران نامیده است. آقای کاتلر که سالها پیش وکیل نلسون ماندلا قهرمان مبارزه با آپارتاید بود با مطالعه و بررسی مبارزات سید حسین کاظمینی بروجردی علاوه بر قبول وکالت داوطلبانه ایشان تصمیم گرفت ایشان را ماندلای ایران بنامد گرچه میان ماندلای ایران و نلسون ماندلا تفاوت بسیار است ، اگر نلسون ماندلا در زندان آپارتاید مدرک حقوقش را گرفت، ماندلای ایران در زندان عقیده از تمام حقوقش محروم شد.زندان برای نلسون ماندلا چنان بود که تا سن نود و پنج سالگی در کمال سلامت زیست اما ماندلای ایران در زندان عقیدتی چنان شکنجه شده که هنوز به سن شصت سالگی نرسیده توان ایستادن بر پاهایش را ندارد و به انواع بیماری ها دچار گشته است.اگر نلسون ماندلا فقط بعد از آزادی از زندان دم از صلح و مبارزه با خشونت زد ماندلای ایران قبل از زندان و در حین زندان نیز اشاعه دهنده صلح و دوستی وعدالت طلبی بود.اگر نلسون ماندلا در طول چند روز دیدار از ایران دست سردمدار دین حکومتی را فشرد ماندلای ایران عمری را در زندان ایران سپری کرد اما حاضر به فشردن دست استبداد دینی نشد.به راستی مقایسه این بزرگمرد نه تنها با نلسون ماندلا بلکه با هر کدام از مبارزین عدالت طلب قیاس مع الفارق بوده و لحظه لحظه زندگی ایشان گواه بر این مدعاست.و بیهوده نیست که محسود اکثر به اصطلاح مبارزین و روشنفکران گردیده و این قشر به ظاهر مبارز هر جا که فرصتی دست داده به دشمنی با ایشان پرداخته و تیشه به ریشه آزادی و عدالت طلبی زده اند.نمونه بارز این دشمنی جلوگیری از اهدا صلح نوبل به ایشان توسط یکی از ذی نفوذین ایرانی این نهاد می باشد.. جایی که قشر روشنفکر چنین دابی دارد از عامه چه انتظاری می توان داشت؟
کاش مبارزین و روشنفکران این مرز و بوم به اندازه
ذره ای از حس حق طلبی و عدالت جویی و انصاف پروفسور کاتلر بهره مند بودند آنگاه
شاید در زادروز این رادمرد هر چند در بی عدالتی تقویم و بی وفایی ایام، بارقه ای
از امید در دلهای کسانی که در انتظار فراگیر شدن تمامی خوبی ها هستند می درخشید و
بشریت را نوید صلحی جاوید شادمان می کرد، چرا که مکتب فکری این اسطوره پایداری می
توانست کام تشنه صلح و عدالت را سیراب کرده و مرهمی بر جراحت های کهنه ستمدیدگان
باشد. اما افسوس که با آمدن هر زاد روز سالی بر سال های عمر این بزرگمرد افزوده
شده و امیدهای مبارزین و حق خواهان واقعی را کم رنگ تر میکند . ادامه این رویه ،تاریخ
مبارزات عدالت خواهانه را به قضاوت خواهد نشاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر