یاد و خاطره هشتم مرداد، سالروز حمله
نیروهای سرکوبگر و گارد ویژه به منزل آقای کاظمینی بروجردی در سال 1385، گرامی
باد.
حضور جمعیت در خیابان اوستا و کوچه سرو مانع از انجام
هرگونه اقدامی توسط ماموران حکومتی گردید، هر لحظه بر انبوه جمعیت افزوده میشد،
حتی خشونت ماموران نتوانست ایستادگی مردم را در هم شکند مامورین حکومتی که انتظار
مواجهه با چنین جمعیتی را نداشتند پس از ساعت ها تلاش بی ثمر
مجبور به عقب نشینی شده و سردار طلایی رییس پلیس وقت تهران با اعلام این مطلب که
این تهاجم کار نیرو های خودسر بوده وعده ازادی بازداشت شدگان را داد.
در پی وعده آزادی بازداشت شدگان و درخواست متفرق کردن جمعیت
از آقای سید حسین کاظمینی بروجردی ایشان سخنرانی کوتاهی ایراد نمودند و ضمن ابراز تاسف از برخورد خشونت آمیز با ایشان و طرفدارانشان، مردم را به آرامش دعوت کردند.
سید حسین کاظمینی بروجردی فرزند محمدعلی متولد 10 مرداد
1337، پدر معنوی و معلم توحیدی که شاگردان بسیاری در محضرش کسب فیض کرده اند. از
ایشان کتاب های زیادی چاپ گردید که در حال حاضر ممنوع می باشند چون بارانی در کویر
سوخته ، مناظرات اینترنتی، حکیم، و کتاب دایره المعارف ظهور که در زندان نگاشته
اند.
فعالیت های علمی، فرهنگی و توحیدی خود را از اوایل دهه
هفتاد اغاز نمودند، روحیه استبداد ستیزی، ایشان از یک طرف و
گرایشات عمومی و توجهات مردمی رفته رفته نسبت به اندیشه صلح طلبانه و تراوشات
فکری آزادیخواهانه اش بیشتر گردید و عاملی شد تا توده عظیمی از مخالفین حاکمیت
دینی به گرد او جمع شوند و به رغم تنگناها و بایکوت شدید خبری ايشان تجمع های بی نظیری از اجتماع معترضین و مخالفین دین
حکومتی را تشکیل دهد که به باور بسیاری، خود به مثابه یک رفراندوم غیر رسمی در
اعتراض به حکومت ملاها و حرکتی زیبا و مسالمت آمیز در مخالفت مدنی برعلیه
دیکتاتوری ولایت فقیه تلقی می شد.
ترس کاملا اشکار حاکمیت دیکتاتور از تجمعات بی نظیر مردم در
جلسات تدریس وهمچنین مراسم مذهبی ایشان رعشه بر اندام نظام انداخت.
شکوه
و عظمت این اجتماعات که نوعی اعلام انزجار از حکومت
دینی بود باعث شد نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي مانع برپائي این اجتماعات
شوند و ایشان را از برگزاری جلسات سخنرانی و حتی مراسم مذهبی
محروم نماید. علی رغم این ممانعتها، ایشان مبارزه مسالمت آمیز خود را ادامه دادند
تا آنجا که بر حکومتیان مسجل گشت که ایشان با تطمیع و تهدید دست از اهداف خود
برنخواهند داشت و در نتیجه عزم بر بازداشت وی جزم کرده و در تاریخ 8مرداد ماه
1385به منزل این روحانی سازش ناپذیر حمله ور گردیده و با شكستن قفل دربها
وارد منزل ایشان شدند
حمله به منزل اقای سید حسین کاظمینی بروجردی که از محبوبیت
بسیاری نزد اقشار جامعه برخوردار بودند باعث شد که مردم به صحنه امده و مانع رسیدن
مامورین رژیم به خواست خود شوند
در ابتدا همسایگان و نزدیکان ایشان مانع شدند و در کوتاه
زمانی خیابان اوستا مملو از جمعیت غیر قابل وصفی شد که دربرابر حکومت صف کشیدند
هم زمان با این تهاجم به منزل پدرشان نیز حمله نمودند مرجع عالی قدر شهید آیت الله آقا سيد محمد علي كاظميني بروجردی، ایشان از معدود مراجعی بودند که رای به ایت الله شدن خمینی ندادند و به این سبب بعد
از انقلاب بسیار مغضوب حکومت واقع شدند ایشان که شدیدا مخالف حکومت دینی بودند از آن
پس ، گوشه نشینی اختیار کرده و تنها در مراسم نماز حضور پیدا میکردند از ایشان بیش
از 33 جلد کتاب ارزشمند موجود است چون جواهرالولایه ، فیوضات ربانی، عدلگسترجهان و
مجموعه دانش و....
در حمله وحشیانه به
منزل آقای سيد محمد
علي كاظميني بروجردی پس از شکستن درب منزل ایشان وهتک حرمت منزل یک مرجع، بسیاری از کتب خطی نفیس و اسناد و مدارک با
ارزش که همه اموال شخصی و میراث نسل های قبل متعلق به این خاندان بوده و از کتب
مرجع شیعه محسوب میگردید را ربودند. همچنین در این حمله منشی ایشان آقای علی ده
هجده را که در منزل ایشان بود، بازداشت کرده و به بند 209 اوین بردند
و در همان زمان
به منزل خانم منصوره سادات کاظمینی بروجردی خواهر آقای سید حسین بروجردی و همچنین
منازل جمعی از یاران ایشان حمله نموده و پس از تفتیش منزل ، بسیاری از وسایل ایشان را ضبط کردند
در آن روز، خانمها
منصوره سادات کاظمینی و نرگس غفارزاده و آقایان مجتبی مقدسی ، نادر خدادادی و علی
ده هیجده بازداشت گردیدند
مجموعه حملات برنامه
ریزی شده آن روز با حضور مردم در خیابان اوستا با شکست مواجه شد و پس از آن سردار طلایی از ایت الله بروجردی خواهش کرد این جمعیت
حامی متفرق شوند
ایشان با اعلام اعتراض به چنین رفتاری از سوی حکومتی اسلامی با درخواست از مردم به این تجمع پایان بخشید/ اما 8 مرداد آغازی بود بر
70 روز تحصن واعتراض به حاکمیت دیکتاتوری مذهبی
که نهایتا به دستگیری او و خانواده و یارانش انجامید. حبسی طولانی و شکنجه و رنج
های بیکران اما ثبت مبارزه ای بی نظیر بر دفتر تاریخ ایران.
و اکنون در 8 مرداد 1396 این مبارز نستوه با
وجود اینکه چند ماهی است برای درمان جراحات شدید حاصل از زندان 11 ساله به مرخصی
درمانی آمده است، اما همچنان در حصر و بند است. او در سکوت و بایکوت خبری و رسانه
ای است، محروم از حقوق شهروندی و انسانی، محروم از ملاقات دوستان و شاگردانش، ممنوع
از انتشار کتابهایش و از تدریس و اشتغالات اعتقادی اش می باشد. در حالی که گرچه او را سالهاست به بند کشیده اند
اما هرگز نتوانستند افکار بلند او را به بند کشند. مکتبی که اجداد بزرگوار ایشان
با نام "مکتب نور" بنا نهادند نوری است خاموش نشدنی در ظلمت جهل و ظلم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر