۱۳۹۶ تیر ۱, پنجشنبه

به مناسبت پنجم تیر، روزجهانی حمایت از قربانیان شکنجه


در تاریخ 10 دسامبر  1984 کنوانسيون منع شکنجه و رفتار يا مجازات خشن، غير انساني يا تحقير کننده طی قطعنامه ای به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید و در تاريخ 26 ژوئن 1987 این کنوانسیون قدرت اجرایی پیدا کرد. به همین مناسبت اجلاس عمومی سازمان ملل در سال 1997 تصميم گرفت که روز 26 ژوئن، روز جهانی حمایت از قربانيان شکنجه اعلام شود تا توجه جهانیان به پدیده ناپسند شکنجه جلب گردد، با وجود تلاشهای فراوان برای از میان رفتن شکنجه، این پدیده هنوز هم به اشکال مختلف در دنیا وجود دارد.
با امید به این که روزی شاهد جهانی عاری از شکنجه و رفتارها و مجازات های خشن را داشته باشیم، توجه شما را به قسمتی از یادداشتهای آقای کاظمینی بروجردی در زندان جلب می کنیم. یادآوری می شود آقای سید حسین کاظمینی بروجردی، به جرم دفاع از آزادی اندیشه و عقیده، قریب به یازده سال در زندان در معرض انواع شکنجه ها قرار گرفتند که هنوز پس از ماهها مداوا و تلاش پزشکان نتوانسته است اندکی از درد و رنج ایشان را التیام بخشد.
 "شکنجه، درندگی است، خُلق حیوانی را به خوی انسانی، جاری می سازد، شکنجه در لسان عربی، مُثله کردن است یعنی، اعضا و جوارح را از همدیگر جدا کردن، مانند، کشیدن ناخن و دندان و کوبیدن به صورتی که امعا و احشا، تکّه تکّه شوند، این عبارت در قرآن، به واژۀ عذاب آمده که البته صد افسوس که مبدع و مبتکر آن را، خداوند، معرفی می کنند به نصّی که در آیات حدود و تعزیر آمده است.
شکنجه‌گر، کم‌کم به‌عنوان یک شغل معمولی، به آن نگاه می‌کند، این جنایت، اول در جنگل، رخ داد، حیوانات قوی‌تر، موجودات ضعیف‌تر را می‌گرفتند و زنده ‌زنده، گوشت و خون قربانی خود را می‌خوردند. 
این فاجعه از ده‌ها هزار سال قبل، وارد فرهنگ انسان شد و در مقوله‌های زدن و داغ کردن و زندانی نمودن و ترساندن، به محوریت جامعۀ مستبدّین، در آمد و امروز، مخلوط با تکنیک شده و شکنجه‌های نامحسوس و غیرقابل ردیابی را به بازار حکومت‌های خودکامه وارد نموده است.
شکنجه، عمل زشت و قبیحی است که ارمغان دیکتاتوری بشر بوده و ضعیفان اجتماع را در خود فرو می برد، شکنجه موارد بسیاری دارد که هر بخش آن، فی‌نفسه، تکان‌دهنده و هول‌انگیز می‌باشد، زندان‌های حکومت‌ها، موزۀ شکنجه‌های متنوّع و گوناگون است.
شعار زندانبانان زندان اوین در تهران، این است که، حبس نمی‌کُشد، ولی دیوانه می‌کند.
این جنون، ناشی از سلول‌های انفرادی است که آدمی را در سکوت مرگبارش، له می‌کند، همچنین، هم بند بودن با زندانیان شرور و بدرفتار، که بسیار استرس آور است.
در اسلام هم، شرایعی وجود دارد که مصداق بارز شکنجه است، ازجمله، قطع دست و سنگسار و شلّاق سنگین که غالباً پوست و گوشت را باز می‌کند و آثارش، مدّت‌ها باقی می‌ماند، اعتراف گیری در بند سپاه که 2-الف است و در پشت قرنطینه قرار دارد و بخش 209 وزارت اطلّاعات، باعث مرگ‌های تدریجی و سکته‌ و انواع سرطان‌ می‌شود.
"زندان اوین بند 325 ویژه روحانیت، سید حسین کاظمینی بروجردی"

هیچ نظری موجود نیست: