۱۳۹۶ اردیبهشت ۳, یکشنبه

 مسئولیت جان زندانی شکنجه شده با چه کسی است ؟


 آقای سید حسین کاظمینی بروجردی، زندانی عقیدتی سیاسی که در4 ژانوبه 2017، در پی وخامت شدید وضعیت جسمی، به طورموقت و با سپردن وثیقه سنگین و تعهدات متعدد به نهادهای امنیتی، قضایی به مرخصی درمانی آمده است، به شدت در حصر امنیتی و اطلاعاتی است و امکان تماس با مردم و هرگونه فعالیت و کار را ندارد. 
 تاکنون توسط متخصصین شامل پزشکان ارتوپد، جراح مغز و اعصاب، متخصص قلب و عروق، چشم پزشک و پزشک کلیه و مجاری ادراری مورد معاینه قرار گرفت. پزشکان پس از بررسی سوابق و شرح حال ایشان، آزمایش های متعدد تشخیصی شامل آزمایش خون، ادرار و نظایر آن، عکسبرداری، ام آر ای و سی تی اسکن از بخش های مختلف گردن، قفسه سینه و کمر، زانو و ساق هر دو پا و نیز نوار قلب و اکو، نوار عصب از اندامها بعمل آوردند. نتیجه آزمایشات نشان دهنده وخامت حال ایشان و لزوم اقدامات درمانی متعدد می باشد. پس از انجام کلیه آزمایش ها و عکسبرداریها و تشخيص‌های متعدد پزشکی، تصمیماتی جهت درمان ایشان  گرفته شد که حاکی از وخامت وضعیت جسمانی وی می باشد. طبق نظر پزشکان، انجام چندین عمل جراحی برای ایشان ضروری است، اما به دلیل وضعیت بد جسمی و عدم تحمل قلب و بدن، در کنار مشکلات اقتصادی و هزینه های بالای درمانی، فعلا انجام جراحی برای ایشان مقدور نمی باشد. در حال حاضر به طور روزانه دهها قرص مصرف می کند. 
این زندانی قدیمی سیاسی اعتقادی، قادر به ادامه یک زندگی طبیعی و معمولی نیست. ما گروه نمایندگان آقای کاظمینی بروجردی، مسئولین نظام ستمدینی ایران و در راس آنها، شخص خامنه ای را  در نابودی جسم ایشان مقصّر و مسئول می دانیم، زیرا که به اصطلاح دادگاه ویژه روحانیت، مستقیما زیر نظر مستقیم رهبری، قرار داشته و احکامش، به اجازه او اجرا می شود. لذا با اشاره به سوال شش نماینده محترم پارلمان اروپا، در مورد نگرانی از روند درمانی و نحوه برخورد با این زندانی سیاسی عقیدتی، همچنان تقاضای توجه مدافعین آزادی و عدالت و حقوق بشر به این مسئله و وضعیت ایشان هستیم. نگذارید جنایتهای رژیم یکی پس از دیگری به فراموشی سپرده شود، مسئولین قضایی و حکومتی رژیم ایران باید برای این اعمال خود و شکنجه ها و جنایتهایی که بر مردم بیگناه وارد می سازند پاسخ گو باشند سکوت در مقابل این جنایتها هم نوعی همراهی با رژیم است لذا از همگان درخواست می کنیم که سکوت و بایکوت علیه کاظمینی بروجردی را شکسته و در مقابل بی عدالتی های انجام شده در مورد ایشان ، عکس العمل نشان دهند

گروه نمانیدگان آقای کاظمینی بروجردی

گزارش زیر نتیجه بررسی های سه ماهه اخیر در مورد بیماریها و وضعیت جسمی و روحی آقای کاظمینی بروجردی است :
الف- وضعیت استخوان ها: ایشان در ناحیه کمر و گردن دچار درد شدید شده و حرکت گردن به راست وچپ با درد همراه است. همچنین ایشان در هر دو زانو و پا به ویژه پای راست دچار درد شدید می باشد و اکنون نمی تواند حتی با عصا نیز راه برود که باید دیگران به او کمک کنند تا بتواند حداکثر چند قدم حرکت کند. از این گذشته ایشان نمی تواند روی پاهایش بایستد و در هنگام شب به دلیل درد شدید پاها قادر به استراحت نیست و با هر حرکت بدن به طرفین، رگ های وی دچار گرفتگی شده و عملا خواب را از چشم هایش می گیرد. پای راست ایشان دچار انحراف شده و هر دو پایش ورم کرده است، به طوری که ایشان قادر به پوشیدن لباس نیست. با آن که ایشان در سن 58 سالگی است، ولی در راه رفتن حتی از انسان های صد ساله نیز ناتوان تر می باشد.
 شرایط جسمی ایشان به حدی وخیم است که پزشکان ارتوپد و مغز و اعصاب پس از مشاهده نتایج  ام .آر. آی و عکس های رادیولوژی، از معاینات بالینی وی صرف نظر نمودند. بر اساس نتایج عکسبرداری و ام آر آی، بیماری های دیسک شدید گردن و کمر و آرتروز شدید تشخیص داده شد. همچنین بیرون زدگی دیسک ها، منجر به تنگی کانال عصبی و فشار بر اعصاب اندام ها شده است. بنابراین ایشان نیاز به جراحی  دیسک کمر دارد که به خاطر وخامت وضعیت جسمانی وی، فعلا درمان دارویی و آب درمانی و فیزیوتراپی تجویز شده، ولی تاکنون نتیجه ای در پی نداشته است.
هر دو زانو متورم می باشد و ایشان دچار انکیلوز یا جمود مفصلی شده است، به طوری که مفصل زانو محدودیت حرکت دارد و به شدت درد می کند. همچنین دردهای پا هم در ساق و هم در زانو و هم در کف پا می باشد. درطی دو سال اخیر، دردهای اساسی در سراسر بدن که کاملا غیر طبیعی است، آغاز شده که به تدریج رو به تکامل و گستردگی است، به طوری که با مشاهده عکس های ام آر آی زانو، پزشکان  اظهار داشتند که ایشان دچار آرتروز و سائیدگی شدید استخوان ها می باشد و زانو به کلی تخریب شده و غضروف و مینیسک زانو به طور کامل نابود شده است. بنابراین درمان دارویی و آب درمانی و سایر جراحی ها پاسخ گو نیست و با توجه به شدت پیشرفت علائم و ناتوانی در راه رفتن، تنها تعویض مفصل زانو لازم می باشد، چرا که در واقع هر دو مفصل لولایی پا شامل مینیسک و غضروف نابود شده و نیز قاپ یا تالوس مچ پاها آسیب شدید دیده است.
پزشکان در ادامه بررسی ها به این نتیجه رسیدند که تعویض مفصل زانو با وجود سایر بیماری ها از جمله بیماری های قلبی و غیره امکان پذیر نمی باشد و در صورت انجام با عوارض شدید همراه خواهد بود. هر دو پای ایشان به شدت ورم دارد که حاکی از عوارض عروقی از جمله لخته در عروق پا  و بیماری های کلیوی است.

ب- وضعیت بینایی: هر دو چشم آب مروارید دارد، چشم چپ دچار پارگی قرنیه شده است و دید هر دو چشم بسیار کم می باشد که بنا بر نظر متخصص چشم، فعلا به دلیل ضعیف بودن توان جسمی ایشان، امکان عمل حراجی وجود ندارد و تنها جهت درمان ایشان دارو تجویز شده است. 

ج- معاینات دندانپزشکی انجام شده مشخص شد که یک سوم دندان ها از بین رفته است و نیاز به درمان تخصصی دارد. 

د- وی که از ناراحتی ریوی مزمن رنج می برد مکررا دچار تنگی نفس می شود. همچنین ایشان دچار گرفتگی صدا به دلیل آسیب به حنجره و گلو شده است و در هنگام سخن گفتن مشکل دارد. 

ه-  بررسی نتایج آزمایش های خون نشان می دهد، سطح آهن خون بطور عجیبی پایین است. همچنین در اثر سو تغذیه در زندان، دچار کمبود مواد معدنی و ویتامین هاست

و - ناراحتی های عصبی: هر دو دست ایشان لرزش شدید دارد. در بهداری زندان به ایشان می گفتند این در اثر فشار عصبی است اما اکنون با گذشت سه ماه استراحت در بیرون از زندان این لرزش ها همچنان ادامه دارد.

این صدمات سنگین جسمی به دلیل شرایط حبس و شکنجه به شرح زیر است:
حضور شش ماه از دو سال اول حبس در بند اطلاعات 209 زندان اوین که با شکنجه های شدید همراه بود، به عنوان مثال در یک مورد ایشان را در راستای گرفتن اعترافات و پذیرش اجباری ارتباط با جورج بوش و تونی بلر، رهبران وقت آمریکا و انگلیس، با ابزار ایذایی کتک می زدند و حتی مخچه اش را مصدوم کردند که دچار چند روز بیهوشی مستمر گردید. در پی آن، مقامات رژیم از ترس متهم شدن به قتل ایشان، وی را در نیمه شب با آمبولانس وزارت اطلاعات به بیمارستان جم بردند و با نام جعلی به عنوان مجروح تصادفي به اورژانس بیمارستان بردند. البته پس از مشاهده مجدد علائم حیاتی، ایشان تنها مورد عکس برداری های سر و صورت و گردن و کمر قرار گرفت و به زندان بازگردادنده شد.
همچنین ایشان در هنگام حبس در بند وزارت اطلاعات، مورد تزریقات مشکوک  قرار می گرفت. اکنون نابودی وسیع جسم او می تواند نتیجه ورود سمومی باشد که در طول یازده سال حبس از راه هایی مانند تزریق آمپول و خوردن و آشاميدن و آلوده کردن رختخواب، به بدن وی وارد کرده اند.
وضعیت بهداشت و تغذیه در زندان ها بسیار نامطلوب است در توضیح وضعیت بد غذای زندان همین کافی است که بدانیم حتی گربه های زندان هم از خوردن غذایی که به آقای بروجردی می دادند، امتناع می کردند
در درمانگاه داخلی اوین، هیچ گونه تجهیزات تشخیصی پزشکی کارآمد و امکانات درمانی مناسب وجود ندارد. بسیاری از زندانیان در مراجعات مکرر به آنجا به بیماری های ناعلاج مبتلا شدند و فوت کردند. زندانیان بجز در موارد نادر، امکان استفاده از تجهیزات پزشکی خارج از زندان را ندارند.
در طول یازده سال زندان مستمر و بدون مرخصی، ایشان را دو بار همراه با اسکورت نظامی و اعمال کلیه اقدامات حفاظتی و امنیتی به بیمارستان مدرس تهران بردند و در هر دو مورد بدون هیچ گونه درمان و معاینه پزشکی به زندان باز گرداندند.
ایشان در طول یازده سال دوران حبس، به دلیل اعتراض به عدم توجه به حقوق اولیه و قانونی خود و همچنین حقوق مردم ایران،  چندین بار دست به اعتصاب غذا زد که به وخامت وضعیت جسمی وی منجر شد. ضمنا علیرغم پیگیری های نمایندگان ایشان و برخی از نهادهای مدافع حقوق بشر در سطح بین المللی، به هیچ پزشک مستقلی اجازه دیدار و معاینه این زندانی داده نشد. و پاسخ به پی گیری ها و سوالات گزارشگران ویژه سازمان ملل بدون ارائه مدارک پزشکی و مستنداتی که نشان دهنده سلامتی و وضعیت ایشان باشد، تنها به جواب های غیرواقعی و دروغ، اکتفا شده است.
 میزان صدمات جسمی و روحی به ایشان آنقدر عمیق و وسیع است که وضعیت سلامتی ایشان در طی سه ماه و نیم گذشته که به طور موقت به بیرون از زندان آمده، بهبودی حاصل نشده است، و حتی  با بهتر شدن شرایط بهداشتی و تغذیه و مراقبت های خانواده متاسفانه ایشان از ناراحتی ها و دردهای بی شماری رنج می برند


هیچ نظری موجود نیست: