پیام
نوروزی نمایندگان معلم کبیر، زندانی سياسي عقیدتی یازده ساله٬ با بیست
و پنج سال سابقه مبارزاتی علیه اسلام حکومتی و دین دولتی و مذهب خشونت و
قساوت.
سال ۱۳۹۵ در
حالی به پایان می رسد که ملت ایران، در حال جان کندن در مسير روزمرگی
قرار دارند، صاحبان همان مملکتی که حرف اول را در
ثروت های طبیعی و سرمایه های ملی می زند! این در حالی است كه
به اعتراف مقامات مسئول که در جراید سانسوری داخلی ثبت گردیده، سی درصد
مردم مظلوم ما نان خالی هم در سفره هایشان ندارند.
سال های سیاه و پردرد، بر این رعیت فلک زده بی پناه می گذرد و افسوس که دادرسی ندارد، نه مقدسات مذهبی به فریادشان رسید و نه عناوین دینی و نه هیاهوگران سیاسی و نه مدعیان حقوق بشر و نه ابر قدرت ها و نه نهادهای سازمان ملل و نه اپوزیسیون خارج نشین! هرکسی از در خیرخواهی آمد، قسمتی از گوشت بدن فرزندان این آب وخاک را کند و رفت! اینک که استاد مصدوم و معلول ما دوران درمان خود را سپری می کند، در شرایط بدتر از زمان زندان قرار دارد، زیرا که از سویی، با حصر امنیتی رژیم، قادر به پیگیری های پزشکی نبوده و از سوی دیگر با کارشکنی های مداوم و ستیزه جویی های گوناگون برخی از سران معارضین بیرون از ایران روبرو است.
سال های سیاه و پردرد، بر این رعیت فلک زده بی پناه می گذرد و افسوس که دادرسی ندارد، نه مقدسات مذهبی به فریادشان رسید و نه عناوین دینی و نه هیاهوگران سیاسی و نه مدعیان حقوق بشر و نه ابر قدرت ها و نه نهادهای سازمان ملل و نه اپوزیسیون خارج نشین! هرکسی از در خیرخواهی آمد، قسمتی از گوشت بدن فرزندان این آب وخاک را کند و رفت! اینک که استاد مصدوم و معلول ما دوران درمان خود را سپری می کند، در شرایط بدتر از زمان زندان قرار دارد، زیرا که از سویی، با حصر امنیتی رژیم، قادر به پیگیری های پزشکی نبوده و از سوی دیگر با کارشکنی های مداوم و ستیزه جویی های گوناگون برخی از سران معارضین بیرون از ایران روبرو است.
چه
کسی جواب فلج شدن او را که نتیجه شکنجه های روحی و جسمی بند ۲۰۹ زندان وزارت
اطلاعات است، می دهد؟ هیئت حاکمه دیکتاتور؟! یا آنهایی که ۱۱ سال
قبل به او وعده های دروغ دادند و فقط از ایشان استفاده های ابزاری کردند؟!
در
چنین شرایطی، ما باید عید نوروز را به این خواهران و برادران محصور در
حبس بزرگ ایران زمین، تبریک بگوییم یا تسلیت؟
وقتی
که هموطنانمان ما در کمال معصومیت و بی گناهی٬ دردهایشان بی علاج است،
سفره هایشان خالی است، جیب هایشان پاره است، رنگ هایشان پریده است، خانه هایشان بی
رمق است، روابطشان تیره است، طلاق چون موریانه خانواده ها را متلاشی می کند،
اعتیاد همچون خوره پیکر نحیف جوانان مان را نابود می کند، ناامیدی و یأس از آینده،
دختران و پسرانمان را بی انگیزه می کند، بیمارستان ها پُر از بیمار، قبرستان
ها مملو از امواتی که هنوز به سن پیری نرسیده اند و ترک تحصیل در
بین عاشقان دانش به خاطر عدم استطاعت مالی فراگیر شده است، غبار
شکست را بر آیینه تاریخ معاصر می بارد. اقتصاد ما فوق افتضاح،
اعتقاد توحیدی کلاً بر فنا و اخلاق دستخوش تخریب
اعصاب است.
اکنون شما
بگویید که به اکثریت قاطع این مردم مستضعف باید نوروز را شادباش گفت یا
تعزیت؟
به
امید سال ایده آل برای هم میهنان خوبمان
17 مارس
2017
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر