برخی رسانه‌ها می‌خواهند کاظمینی بروجردی سانسور شود

گفت‌وگوی خودنویس با نماینده آیت‌الله کاظمینی‌بروجردی

مریم موذن‌زاده نماینده آيت‌الله کاظمینی بروجردی معتقد است بسیاری از رسانه‌های خارج از ایران از اطلاع‌رسانی درباره وضعیت این روحانی زندانی اجتناب می‌ورزند.

منابع نزدیک به آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی، می‌گویند که این روحانی منتقد حکومت از زندان اوین به مکان نامعلومی منتقل شده است. گفته می‌شود مقام‌های زندان، بیش از یک هفته پیش به وی گفته بودند که کیفرخواست اعدام وی صادرشده است. خانواده آیت الله بروجردی معتقدند پس از اعدام محسن امیراصلانی، بیم آن می‌رود که وی نیز در شرف اعدام قریب الوقوع باشد. خودنویس با مریم موذن‌زاده، یکی از شاگردان و نماینده این روحانی زندانی گفتگویی انجام داده است که درپی می‌آید.

خانم موذن‌زاده، آشنایی شما با آیت الله کاظمینی بروجردی به چه سالی بازمی گردد؟

سال ۱۳۷۸ از طریق همکاری با ان‌جی‌او آقای بروجردی با ایشان آشنا شدم و از آن زمان ایشان و خانواده‌شان را می‌شناسم. ایشان دارای یک خواهر و سه برادر هستند که همگی در ایران زندگی می‌کنند. البته یکی ازبرادرهای ایشان بعد از بازگشت از ملاقات با آقای بروجردی به طرز مشکوکی کشته شد. برادر دیگر آقای بروجردی نیز مدتی در زندان بود. آقای بروجردی دارای دو دختر و دو پسر هستند که همگی در دادگاه ویژه روحانیت دارای پرونده هستند. ما همه اخبار مربوط به آقای بروجردی را پیوسته با خانواده کنترل می‌کنیم و هر روز با خانواده‌شان در ارتباط هستیم.

چه اطلاعاتی از آخرین وضعیت این زندانی در اختیار دارید؟

اول مهرماه سال جاری، فردی به نام محمد موحد، رئیس دادگاه ویژه روحانیت به داخل سلول آقای بروجردی وارد شد. با توجه به اینکه آقای بروجردی پیش از آن، بار‌ها از رفتن به دادگاه ویژه روحانیت خودداری کرده بود این بار، رئیس دادگاه ویژه روحانیت به داخل سلول آمده و گفت: «من برای تو کیفرخواست اعدام دارم. بعد یک سری جزوه به او نشان می‌دهد که این جزوه‌ها و کتاب‌ها، تفسیر نادرستی از قران است و صحبت‌های تو مخالف نظر رهبری است.»‌‌ همان زمان این مساله را به اصحاب رسانه اطلاع دادیم. هفته بعد، روز چهارشنبه نهم مهرماه، به گزارش هم‌بندی‌های ایشان، یک نفر از اجرای احکام زندان به همراه یگان ویژه با ایجاد رعب و ترس دوباره به سلول آقای بروجردی آمد و به او گفت بیا برویم، حکم اعدامت ابلاغ شده، سپس ایشان را به بیرون سلول منتقل کردند و از آن زمان اجازه تماس تلفنی به خانواده را نداشتند. در آن زمان، خانواده از وضعیت آقای بروجردی بی‌اطلاع بودند به ویژه بعد از ماجرای اعدام اصلانی شرایط روحی بدی داشتند.

تماس خانواده از چه زمانی با ایشان قطع شد؟

از‌‌ همان روز نهم مهرماه که از بند خودشان به نقطه دیگری منتقل شدند تماس‌های تلفنی ایشان با خانه قطع شد. ایشان هر هفته با خانواده از پشت شیشه تماس تلفنی و دیداری داشتند و یک هفته در میان هم، همسرشان از پشت شیشه با ایشان تلفنی صحبت می‌کرد. البته آقای بروجردی روز، جمعه کمتر از یک دقیقه با خانه تماسی تلفنی داشتند. به نظر می‌رسید که بیش از آن، اجازه داده نشده بود که صحبت کند. آقای بروجردی در این تماس تلفنی از همسرشان پرسیده بوده که شما‌ها هستید؟ چند بار پرسیده بودکه خوبید خوبید؟ همسر ایشان به ما گفته بود که در آن تماس تلفنی، صدای آقای بروجردی به شدت گرفته بود و به نظر می‌رسید به سختی صحبت می‌کنند. ایشان تنها این کلمه را گفته بود که «خوبم، خوبم» ما با برخی از خانواده‌های زندانیانی که ممکن بود ایشان را در زندان دیده باشند تماس گرفتیم، آن‌ها گفتند که ما ایشان را داخل سلول‌شان ندیده‌ایم ممکن است ایشان را به یک بند اطلاعاتی برده باشند. طی تماس خانواده با ما آن‌ها قرار بود روز شنبه جلوی درب زندان بایستند. آن‌ها خواستار اطلاع رسانی مقام‌های زندان در رابطه با وضعیت آقای کاظمینی بروجردی هستند. روز چهارشنبه هفته گذشته نیز تعدادی از طرفداران آقای بروجردی جلوی درب زندان ایستاده بودند و خواستار روشن شدن وضعیت این زندانی روحانی بودند.

شرایط آیت الله کاظمینی بروجردی در زندان تا پیش از این انتقال، در چه وضعیتی قرار داشت؟

تا روز نهم مهرماه که ایشان را با آن شرایط، به سلول دیگری منتقل کردند در بند ۳۲۵ هفت الف بودند، این بند، بندی است که حدود ده نفر در آنجا زندانی هستند. چندی پیش، در آن بند، یک سانحه آتش سوزی رخ داد که به نظر می‌رسید این آتش سوزی به صورت عمدی بوده باشد. پس از این سانحه، هیچ یک از مسوولان زندان برای رسیدگی به وضعیت زندانیان این بند به آنجا نیامد. بعد از مدتی، این ده نفر را به یک انباری نمور منتقل کردند. این درشرایطی است که آقای بروجردی مبتلا به بیماری تنفسی است و پس از انتقال به این انباری، وضعیت سلامتی‌شان بد‌تر شد.

واکنش خانواده ایشان، نسبت به بروز این شرایط چه بود؟

چند روز پیش، دختران آقای بروجردی به دادگاه ویژه روحانیت در زعفرانیه رفتند و تا پایان وقت اداری در آنجا بودند اما هیچ پاسخی نگرفتند. آن‌ها به دختران آقای بروجردی گفته بودند: «کتاب‌های پدر شما مساله‌دار است او مرتد است و باید اعدام شود.»

آیا در این زمینه اطلاع رسانی انجام دادید؟

همان زمان با رسانه‌ها تماس گرفتیم و خواستیم که اطلاع رسانی کنند. بعضی‌ها گفتند باور نمی‌کنیم، حکم ایشان هشت سال است. چند روز پیش شماره تلفن یکی از اعضای خانواده آقای بروجردی را به یکی از رسانه‌های خارج از ایران دادم، خبرنگار آن رسانه حاضر نشد با خانواده کاظمینی بروجردی مصاحبه کند به من گفت ما تا ندانیم ایشان کجا هستند اطلاع رسانی نمی‌کنیم. وضعیت زندانی حساس است. منبع اطلاعاتی ما هم زندانی و زندان است. نمی‌دانم این شایعات از کجا می‌آیند اما یک زندانی را این‌چنین تخریب می‌کنند، این‌ها دارند با جان یک زندانی بازی می‌کنند.

به نظر می‌رسد برخی از رسانه‌ها نسبت به انعکاس اخبار این روحانی دربند واکنش جدی نشان نمی‌دهند؟

ببینید ما پروپاگاندا نکردیم، خواسته ما این است که صدای این زندانی شنیده شود، حال، برخی رسانه‌ها می‌خواهند سانسور کنند، اشکالی ندارد، ما وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم و اطلاع رسانی می‌کنیم. اگر مقام‌های جمهوری اسلامی اعلام می‌کنند حال این زندانی خوب است، اجازه بدهند، پزشک سلامتی ایشان را تایید کند. اکنون مدت‌هاست که ایشان از خدمات پزشکی محروم هستند. چرا به ایشان دارو نمی‌رسانند؟ چرا به خانواده اجازه نمی‌دهند به ایشان دارو برسانند؟ آقای بروجردی نیازمند مراجعه نزد یک متخصص قلب و ریه هستند، ریه ایشان آب آورده، حکم ایشان یازده سال زندان است، امسال وارد نهمین سال حبس شده‌اند. خودتان را جای این زندانی بگذارید، وقتی زندانی را به جای بیمارستان به جای دیگری آن هم با آن وضعیت جابه جا می‌کنند زندانی که دچار ناراحتی قلبی است به این شکل از زندان منتقل می‌شود و به او می‌گویند کیفر خواست اعدام تو آماده است حالا بعضی‌ها بگویند خنده‌دار است. چطور خنده‌دار است درحالی که ممکن است زندانی در آن شرایط دچار سکته قلبی شود.

هم اکنون شرایط زندگی خانواده آیت الله بروجردی در چه وضعیتی قرار دارد؟

پس از آنکه منزل ایشان را مصادره کردند، خانواده ایشان به منزل پدری‌شان رفتند،‌‌ همان طور که می‌دانید پدر آقای بروجردی در سال ۱۳۸۱ توسط ماموران امنیتی کشته شد و کسی هم به این موضوع رسیدگی نکرد. مدتی بعد از اقامت خانواده ایشان در منزل پدری آقای بروجردی که در آن زمان خواهر ایشان در آنجا ساکن بود ماموران وزارت اطلاعات به سراغ‌شان آمدند و گفتند باید از اینجا بروید اینجا جای شناخته شده‌ای است و مردم به دیدن شما می‌آیند. سپس از آنجا به منزل خواهر همسر آقای بروجردی می‌روند اما باز ماموران به آنجا یورش بردند و آن‌ها را مورد آزار و اذیت قرار دادند. سپس به منزل یکی از دوستان خانوادگی‌شان رفتند اما ماموران، برادران این شخص را به مدت بیست تا سی روز زندانی کردند. در حال حاضر آن‌ها در یک خانه اجاره‌ای زندگی می‌کنند ولی این خانه به شدت تحت کنترل ماموران امنیتی است به طوری که فیلم‌های گرفته شده از ابتدا و انتهای محل استقرار آن خانه به آقای بروجردی نشان داده می‌شود و از اشخاصی که به منزل ایشان رفت و آمد می‌کنند از ایشان در زندان پرس و جو می‌کنند.

با توجه به‌شناختی که از سال‌ها پیش نسبت به آیت الله بروجردی داشته‌اید دیدگاه‌های فکری و عقیدتی ایشان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ببینید ایشان همواره در حال تحقیق بودند و از کتاب قرآن و سایر کتاب‌های اسلامی به عنوان منبع استفاده می‌کردند. ایشان در مباحث خود با شاگردان‌شان همواره انتقادات را می‌پذیرفتند و از هیچ مطلبی بدون منبع و ارجاع به قرآن استفاده نمی‌کردند. مواردی پیش می‌آمد که مثلاً می‌گفتند این آیه از فلان سوره قرآن دارای ابهام است با مبانی حقوق بشر هم‌خوانی ندارد. می‌گفتند کسانی که دین را بررسی می‌کنند باید بپذیرند که مثلاً فلان حکم غیرانسانی که در قرآن به آن اشاره شده باید براساس مبانی روز به روز یا اصلاح شود. رساله آزادی یکی از کتاب‌های ایشان است. کتاب جدیدی که براساس کارهای پژوهشی ایشان هم اکنون از سوی شاگردان‌شان در حال جمع آوری است و فصل‌هایی از آن به صورت پرینت منتشر شده طبقه بندی شده در سه فصل جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی و خدا‌شناسی. در جلسات مباحث ایشان از همه ادیان از مسیحی و یهودی و بهایی گرفته تا حتی خداناباور‌ها نیز شرکت داشتند. بسیاری از این افراد به او احترام می‌گذاشتند چون انسان اخلاق مداری بود.