آقای کاظمینی بروجردی برای سالگرد حمله به منزل ایشان ( سال 85) پیش از انتقالشان به سلول قرنطینه قبل از اعدام مطلبی را در زندان نوشته بودند که متن کامل آن در ادامه آورده شده است :
در سالگرد تهاجم مُغول مآبانه رژیم فاشیستی ولایت مطلقه
فقیه، عرض ادب خالصانه دارم به هموطنان مظلوم و بی پناهم، درود این اسیر نُه ساله
ی اسلام سیاسی بر آزادگان جهان، ارمغان نُه سال اسارتم،چشیدن طعم تلخ و مرگبار
شکنجه های روحی و جسمی و خانوادگی از نواحی روحانیّون خدا ستیز و مردم کُش می
باشد.
طیّ این سالهای متمادی که مستمراً در تحریم دارو و ممانعت
از درمان و محرومیّت از وکیل بوده ام به خباثت و لئامت دین حکومتی، پی بردم و خود
را از شریعت مذهب انقلابی، تُهی نمودم و بیزاری کاملم را از دیانت دولتی، اعلام می
دارم.
چگونه می توان، گروه های مسلّح افراطی و خشونت طلب را که به
نام خلافت پیامبر، دست به کشتار جمعی و ارعاب می زنند، محکوم کرد و برای مقابله با
آنها، اعلان جهاد نمود ، اما تروریست پرورانی که در کشورهای همسایه، ایجاد فتنه و
بلوا می کنند و با خالی کردن بیت المال، به تخریب ایران عزیز می پردازند و ملت
شریف و نجیبمان را گرفتار فقر و درد و ذلت و روزمرگی می نمایند، فراموش نمود؟
فرآورده ی سی و پنج سال حاکمیّت جمهوری اسلامی در ایران،
سانسور جرائد، محو آزاداندیشی، تکثیر زندانهای وسیع ، دفع مغزهای متفکر و سرکوب
عقاید دینی است، اینجانب در قتلگاه اوین که همواره شاهد قتلهای مصلحان و مرگهای
مشکوک مدافعین حقوق بشر بوده ام، مغایرت همه جانبه اعمال و افعال و اخلاق هیئت
حاکمه ی مستبدمان را با توحید حقّه ی الهیّه، ابراز می دارم.
کارنامه ی سیاه و ظلمانی و ننگینه حکام مدعی معنویت و قداست
به گونه ای موحش و مخوف است که وقتی پای تبلیغات ساحرانه و فریبکارانه ی رسانه های
دروغگو و شانتاژکار و وارونه نگر حاکم بر کشورمان می نشینیم از فرط اکاذیب و
عوامفریبی، بیهوش می شویم. بدین لحاظ و از جایگاه جهنمی خود فریاد میزنم که ای
وجدان داران عالم، ما را دریابید،ای سران مهربان دلسوز ممالک دنیا، بر ما ترحم
کنید و نگاه واقع گرایانه ای به ما بیندازید، ای بزرگان ادیان آسمانی به داد خدا
برسید که سردمداران بی حیای ما، آبروی خالق هستی را بردند.
ای پیشوایان مذاهب اسلامی، صدای غربت
و استغاثه ی خاتم الانبیاء را پاسخ دهید و نقاب از چهره ی بازیگران ماهر و زبردست
ما بردارید که اعتباری در ایران و جهان، برای پیامبرتان،
باقی نگذاشته اند.
امروز تنها چیزی که در وطن غارت شده ی
ما باقی مانده، ماشین جنگی و دستگاه اختناقی سلطنت فقیه است که آب ونان هم
میهنانمان را به یغما بردند و این مرز و بوم ثروتمند و سرمایه دار را به خاک سیاه
و فقر و فلاکت انداختند.
این بیمار در حال مرگ، آخرین ضربان های قلبش را در خروش بر
علیه مجرمین جنایتکار که کاری جز زیاده خواهی های نامشروع ندارند، صرف خواهد کرد و
ملل کره زمین را متوجه قساوتها و خیانتهای اینان نسبت به انسانهای بی دفاع و بی
سلاح ایران زمین، می نماید و به عنوان یک مدّعی العموم که پژواک اعتراض و اعراض ده
ها میلیون ایرانی بیکار و بیچاره و زمین خورده و دردمند و رو به موت اند، میباشم،
اظهار می دارم که تمامی نهادهای سازمان ملل، مسئول نابودی ما هستند و هیچ عذری از
اشخاص حقیقی و حقوقی عدالتخواه و صلح طلب و آزادی گرا، در سکوتشان پذیرفته نخواهد
بود.
سید حسین کاظمینی بروجردی
اوین- تهران- ایران
مهر 1393
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر