صفحات

۱۳۹۲ آبان ۲, پنجشنبه

لباس خدائی را بی شرمانه بر تن نمودند برای مشروعیت کشتار بی گناهان

آقای کاظمینی بروجردی از داخل زندان برای افشای دوباره رژیم به بهانه غدیرخم ، نامه ای را نگاشته اند که در این  نامه نوشته اند: هرگز تقویم گویا و پویا و جویای عصر، فلسفه فنایم را که بخاطر افشای ماهیت اسلام سیاسی و مقابله با ملاهای درباری می باشد، فراموش نمی نماید.
متن کامل  نامه :
بار دیگر عید غدیر آمد
 سلام بر فرمانروایان انسان دوست، تبریک به هر حاکم عادل بنده نوازی که با خشونت بیگانه استو تهنیت به هرکسی که رعیت حکومت صالحه و صادقه است. این روز بزرگ را به آفریدگارمهربان تسلیت می گویم زیرا که با کمال جسارت و خباثت سرپرستی او را بر خلایق به مخلوق دادند و پیام این انقلاب منحوس، انتساب ولایت تکوینی به انسانی درمانده و فرومایه بود. چقدر زشت و کریه و اسفناک می باشد زمانی که به فردی از قشر رعایای معمولی و طبقه سفلی، مقام عظمای ولایت میگویند! یعنی عالیترین مرتبه از اعتلای توحیدی را چنان تمسخر کردند و به بازیچه گرفتند که همه طول و عرض اولوهیت را محدود به بشری کردند که قادر نیست مانع مرگ خودشود و دستش از تقدیرات دلخواه، کوتاه می باشد.

آری تا دیروز عناوین ظل الله و خدایگان روی زمین را برای پادشاهان ایران، کفر و الحاد می دانستند اما برای هوسرانی ها و شهوت پرستی ها و خودکامگی های خویش ، با ابراز دین بازی نمودند و اساس مذهب را ملعبه کردند و لباس خدائی را بی شرمانه بر تن نمودند تا برای کشتار بی گناهان و غارت بیت المال و قطع نفسها و ایجاد فضای رعب و وحشت، مجوز مشروع و مقبولی ارائه دهند. آری امروز روز عزای موحدین و مومنین است.
ای علی جویان ، با تمام وجودتان از الهه این رژیم تبری بجوئیدو نفرتباطنی و دائمی خویش را نثار سردمداران بی وجدان وقسی القلب نمائید که با اعلان موضع اعتقادی، اعتباری و اجتماعی دیانت ما عین سیاست ماستو بالعکس، ریشه معنویات و الهیات را از دلهای مسلمین کندند و به جایش مذهب دولتی را جعل نمودند و آن کردند که امروز بیلان حیات سه دهه و نیم جمهوری اسلامی است، فقر و فلاکت ثروتمند ترین ملل جهان، دردهای لاعلاج و غمهای بی پایان و طلاقهای مستمر و اعتیادهای فراگیر و مرگ های زودرس و پیری های بی موقع و فحشای زیر زمینی و زندانهای گسترده و قبرستانهای آباد و جوانان بی انگیزه برای زندگی. آیا در چنین شرایط بحرانی و خطیری علی بن ابی طالب شاد است ؟ منجی موعود کامیاب است؟
اینجانب، در هشتمین سال اسارت بی وقفه و لاینقطع خود در چنگال روحانیون لامذهب و وطن فروش و مردم کش با ابراز انزجار تمام عیار از شعائرو علائق آنها، حمایت قلبی و عینی و عملی خویش را از ملت مظلوم ایران اعلام می دارم و تنها چیزی که برایم در زندان دیکتاتوری عمامه باقی مانده و آن تپش قلب بیمارم هست،به تاریخ معاصر اهدا می نمایم و مهیای مرگ خونینم.
هرگز تقویم گویا و پویا و جویای عصر، فلسفه فنایم را که بخاطر افشای ماهیت اسلام سیاسی و مقابله با ملاهای درباری می باشد، فراموش نمی نماید.
سید حسین کاظمینی بروجردی
زندان اوین – تهران – ایران
آبان 1392- ذی الحجه  1434


۱ نظر: