طی سالیان اخیر متاسفانه
روند اهانت به پیامبر اسلام و عقاید مسلمانان و بعضا سایر ادیان رو به گسترش
گذاشته است. این رفتارهای ناپسند به وضوح نمایانگر این واقعیت تلخ است که بخشی از
افکار عمومی در مواجهه با جنایات حکومت ها و گروه های خشونت گرای مدعی مذهب مانند
رژیم ولایت فقیه و القاعده، اسلام و قرآن و ارزش های دینی را مقصر اصلی می داند.
آنها به طور ناخواسته و گاه بواسطه خشم و نفرت، ادعا های جنایتکاران را مبنی بر
این که مرجع و مبنای عملکرد آنها دین اسلام و سنت پیامبر است می پذیرند و باور می
کنند. هر چند اهانت به مقدسات در هیچ مذهب و آیینی قابل توجیه و تایید نیست، ولی
از سوی دیگر ترور و کشتن انسان های بی گناه و اقدامات خشونت آمیز نیز مردود می
باشد.
ماجرای تولید و پخش
فیلمی بسیار مبتذل و فاقد ارزش هنری که در آن به پیامبر اسلام توهین شده بود و عکس
العمل خشونت بار و خونین گروهی از
مسلمانان تندرو در کشورهای مختلف و از سویی مصادف شدن آن با سالگرد واقعه 11
سپتامبر یادآور آن واقعه تاسف بار و پیامدهای بسیار دهشتناک آن می باشد که جنگ و
کشتار و ویرانی بی حد و حصری را برای منطقه خاورمیانه به همراه داشت و تمام کشورهای جهان را به نوعی متاثر ساخت. این
رویداد تاسف بار خود حاوی نکات پنهانی است که جای تحلیل و بررسی دارد.
امروزه دین اسلام از
محتوای واقعی خود به طور کامل تهی شده و ضد ارزش هایی چون ظلم، ترور، شکنجه، سرکوب،
استبداد، قتل، غارتگری، تبعیض، سرقت های میلیاردی جایگزین شده است؛ با چنین
اوصافی، رواج یافتن قضاوت های منفی بر علیه تصویری به وجود آمده از اسلام چندان
بعید نمی باشد.
در این چند روز، بسیاری
از شخصیت های سیاسی و مذهبی کشورهای مختلف توهین به مقدسات را محکوم کرده اند، ولی
عوامل اصلی این بی حرمتی ها که همانا سوداگران و جنایتکاران دینی هستند، محکوم
نشده اند و در بسیاری از موارد سران حکومت ها و گروه های مذهبی جنایتکار برای آنکه
خود را دلسوز اسلام و مسلمین معرفی کنند و چهره مزورانه و دکان خود را کماکان حفظ
کنند، دست به صدور اعلامیه های نمایشی نیز می زنند. حتی رسانه های جمعی وابسته به حکومت
ولایت فقیه در ایران، با دغل کاری می کوشند که این بی حرمتی ها را سازمان یافته و به
کشورهایی مانند اسرائیل و آمریکا نسبت دهند و با تحریک رادیکال های اسلامی در
ممالک مختلف اقدام به ایجاد تنش و آشوب علیه حکومت های غربی نمایند.
به راستی نمی توان همه
بی حرمتی ها به اسلام را منتسب به بیگانگان کرد؛ زیرا خشونت و خیانت سران رژیم ها
و گروه های جنایتکار باعث شده که بسیاری از مسلمانان نیز، دین را عامل گرفتاری و
بیچارگی خود قلمداد کنند و حتی برخی از مردمی که در گذشته به شدت مقید به باورهای
دینی بوده اند، اکنون به دشمنی و تمسخر دین اسلام و ارزش های مذهبی مبادرت ورزند.
یکی از سیاست های مرسوم
که همواره از سوی حکومت های استبدادی برای فریب شهروندان خود دنبال می شود، بحران
سازی و انحراف افکار عمومی جامعه در حاشیه آن بحران می باشد. بر این اساس و با
توجه به وضعیت ناآرام برخی از کشورهای اسلامی مانند سوریه که حکومت جنایتکار بشار
اسد و رژیم مذهبی ایران به عنوان حامی اصلی او مردم عادی را قتل عام می کنند، می
توان نتیجه گرفت که اهانت به مقدسات اسلامی توسط عوامل مشکوک می تواند برنامه ای
سازمان یافته از طرف آنها باشد تا افکار عمومی مسلمانان را از جنایات روی داده
منحرف کنند. در گذشته نیز سناریو های مشابهی اجرا شده بود همانند واقعه بمب گذاری
در حرم امام رضا در ایران که توسط تیم مجری قتل های زنجیره ای ساخته حکومت انجام
شد و گردانندگان نظام هدایتگر آن بودند. در این راستا اگر شرایط کنونی منطقه
خاورمیانه را در نظر بگیریم که رژیم ستمدینی ایران هدایتگر اصلی بحران ها و در
واقع بازنده نهایی این رویدادها است، بی ثباتی سوریه و سرنوشت اسد یکی از مهمترین مشغله
های فکری نظام ولایت فقیه در ایران می باشد که همواره هزینه های مالی و اعتباری
بسیاری را برای آنها در پی داشته است. آنها از درگیری های این چنین که گروه های
تندرو مذهبی را علیه منافع سایر کشورها تحریک کند و اخبار رسانه ای و افکار عمومی
را متوجه خود سازد بسیار سود می برند.
در این میان چهره های
آزاد اندیش و روشنفکر جهان اسلام به گونه ای دیگر می اندیشند. به عنوان مثال آیت
الله سید حسین کاظمینی بروجردی یکی از معدود علمایی است که بارها در این زمینه ها
هشدار داده و شفاف سازی کرده بود؛ ایشان در بیانیه ها و نامه های متعددی اعلام
نمود که اسلام به علت اقدامات ضد بشری حکام اسلام سیاسی، در منظر جهانیان در
جایگاه متهم و تحت محاکمه قرار گرفته است و معتقد است که یک حرکت بزرگ بین المللی
برای جدایی مذهب از حکومت، اجتناب ناپذیر است. این رهبر مستقل دینی در نامه های
اخیر خود از درون زندان حکومت ولایت فقیه، چنین اظهار داشت:" هیئت حاکمه کشور ما، مدعی العموم همه ممالک شده و خود را محق دخالت در
تمامی نقاط دنیا می دانند و حاضرند به قیمت ویرانی منطقه خاورمیانه، اتحاد جماهیر
اسلامی را تاسیس کنند .جهان خواران و زیادخواهانی که با برچسب شریعت و معنویت توان
رعیت مظلوم ایرانی را در اداره یک زندگی معمولی و ادامه یک حیات ابتدائی از بین
برده اند و هرگونه اعتراض به فقر و فلاکت را در نطفه خفه می کنند. به محدوده ایران
اکتفا ننموده و در سوریه و لبنان و عراق و بحرین و میانمار سنگرسازی کرده و نان صاحبان
اصلی این مملکت را خرج حرکت های استعماری و استبدادی می کنند ". این پیشوای دینی نزدیک به 7 سال مداوم است که به
دلیل چنین اظهار نظرهایی در زندان های جمهوری اسلامی تحت بازداشت و شکنجه قرار
دارد.
امید است که پیش از غیر
قابل مهار شدن شعله جنگ های صلیبی نوین به رهبری جمهوری اسلامی در خاورمیانه و
جهان، واقعیت ها آنطور که هست ارزیابی شود و اقداماتی اساسی برای تغییر نظام
حکومتی در ایران و نابودی ریشه های اتحاد جماهیر اسلامی صورت گیرد.
مریم موذن زاده
نماینده آقای کاظمینی بروجردی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر