افشای اسراری پیرامون عاشورا و کربلا با الگوگیری از نظرات و دیدگاههای
زندانی آزادیخواه سید حسین کاظمینی بروجردی که بیان آنها بر منابر حکومتی، جرم محسوب
می شود.
1. فتوای مرجع تقلید، حکم قتل حسین بن علی!
یزید و شمر و عمربن سعد، بر اساس فتوای آیت الله العظمای زمان خویش
یعنی شریح قاضی، حسین را کشتند و آن همه فجایع را به بار آوردند! براستی اگر مرجع
حکومتی یعنی شریح قاضی، فتوی به ارتداد حسین نمی داد و ریختن خون او را واجب و
مباح نمی کرد، آنها با چه مجوز شرعی می توانستند چنین جنایت سنگینی را مرتکب شوند!؟
2. ولی فقیه، آرزوی دست نایافتنی یزید را برآورده
کرد!
یزیدیان جان حسین را گرفتند ولی نتوانستند او را بی آبرو کنند، در
حالی که روحانیون حکومتی، آبرو و حرمت حسین را در جهان و حتی در بین مسلمانان و
شیعیان لگد مال کردند. آنها رژیم ولایت فقیه را در اذهان جهانیان همان حکومتی
معرفی کردند که آرزوی حسین شهید بود! و همگان را به سوی این قضاوت تلخ و غیر
منصفانه سوق دادند که اگر حسین بر یزید پیروز می گردید و زمام امور را در دست می
گرفت، همان جنایاتی را مرتکب می شد که امروز ولی فقیه به منصه ظهور رسانده است!
3. ولی فقیه، روی یزید را سپید کرد!
در تاریخ آمده است که یزد قبل از مرگ به نزد فرزند علی بن حسین آمد و
به جنایات مرتکب شده اقرار کرد و سپس ابراز پشیمانی نمود و نسخه ای را برای توبه
کردن طلبید. آیا بنیانگزار انقلاب در روزهای آخر عمر خود به بدعتهای دین سوز و
هلاکت باری که در دین وارد کرد اعتراف نمود؟ آیا از بابت وعده های دروغی که در
حضور انبوه رسانه های داخلی و خارجی به ملت داده بود، عذرخواهی کرد؟ آیا از مردمی
که اختیار جان و مال و ناموس خود را به او سپردند ولی جز خیانت و خسارت چیزی
عایدشان نشد، طلب عفو نمود؟ آیا ولی فقیه امروز، از این همه استبداد و خودکامگی و
آدم کشی توبه خواهد کرد؟
یزید بن معاویه دائم الخمر و لاابالی بود و هنگامی که برای توبه کردن
به نزد فرزند و جانشین حسین رفت، سعی کرد با چنین اقرارهائی علیه خویش، راه را
برای توبه هموار کند. آیا ولی فقیه که خود را عقل کل، فصل الخطاب و مبرای از هر
آلودگی اخلاقی می داند، می تواند بهانه ای برای توبه پیدا کند؟ آیا اقرار خواهد
کرد که عمری مست قدرت و خودکامگی و جنایت بوده است؟!
4. منفعت طلبی فقهای دنیاطلب، از جنایات عاشورا و
کربلا:
فقهای دنیا طلب و روحانیون مال اندوز، از غیرت شیعیان نسبت به قطعه
قطعه شدن حسین و آوارگی و شکنجه نوامیس او، سوء استفاده کرده و با شعارهائی که
مفهوم خونخواهی حسین مظلوم را می داد، انقلابی متضاد با آرمانهای حسینی را به راه
انداختند. یقینا آنها از بروز مصیبت های دلخراش عاشورا راضی و خشنود هستند! چرا که
بهانه ای برای تامین نفسانیات و شهوات خود یافتند.
5. خودتان پاسخ دهید و داوری کنید
آیا سربازان گمنام ولی فقیه برای تحکیم مواضع حاکمیت و پرونده سازی
علیه سازمان مجاهدین خلق، در حرم امام رضا بمب گذاری نکردند؟ آیا آنها طی سالیان
اخیر بطور پنهانی از بمب گذاری در حرم امامان شیعه در کشور عراق و کشتن زائرین بی
پناه، حمایت مالی و تروریستی نکردند تا به این شیوه غیر انسانی، ناتو و به ویژه
آمریکا را به عنوان عامل ناامنی عراق و حرمت شکنی ائمه شیعه معرفی کنند؟ اگر واقعه
عاشورا اکنون رخ دهد و امام حسین، ولی فقیه را بعنوان یزید زمان معرفی کند، آیا
مقلدان ولی فقیه برای کشتن حسین، مانند خولی و شمر و عمربن سعد و حرمله، با هم
رقابت نمی کردند؟
6. خون حسین، بهانه فجایع 32 ساله!
اگر حوادث دردناک عاشورا و کربلا رخ نمی داد، در اینصورت ولی فقیه و
روحانیون جاه طلب، چهره خون خوار و آدم کش خویش را در پشت کدام نقاب وجدانی و
انسانی مخفی می کردند؟! با چه بهانه های دیگری می توانستد بیش از سه دهه به حکومت
خود ادامه دهند؟! آیا جنایاتی که زیر پرچم حسین بر ملت ایران وارد می کنند، شلاق و
شکنجه بر ارواح طیبه حسین و شهدای کربلا نیست؟ حسین و یارانش کشته شدند تا باور و وجدانشان
بازیچه یزید نباشد ولی هزار افسوس که امروز خون و آبرویشان ملعبه ولی فقیه است.
7. روضه یاران دیروز و امروز حسین در تکرار تاریخ:
وعاظ و مداحین در ایران، غالبا از مظلومیت و بلاهائی که یزید و ابن
زیاد بر جسم حسین و یارانش وارد آوردند روضه می خوانند. آیا کسی اجازه دارد از
مثله شدن عزت و حرمت آن امام شهید به دست ولی فقیه و روحانیون شهوت ران و مراجع
دین فروش و علمای وجدان فروخته، افشاگری کند و روضه ای بخواند؟ آیا کسی اجازه دارد
از کشته شدن جوانان وطن در عاشورای 88 سخنی براند؟
عباس و زینب و رقیه و اصحاب حسین، برای دفاع از آن امام مظلوم، به
شهادت رسیدند و یا اسیر و آواره شدند. آیا کسانی که طی این سه دهه برای دفاع از آرمانهای
ملت ایران و نفی استبداد در برابر ولی فقیه ایستادند به همان سرنوشت دچار نشدند؟
آیا تاریخ به شکل دیگری تکرار نشده است؟
باری؛ ضرورت دارد که موضوع عاشورا و کربلا،
بازنگری شود و به درک صحیحی از نهضت حسینی دست یافت.
۱ نظر:
آنقدر فراگير كلامها گفته شد كه جاي هيچ بحثي نيست.
ارسال یک نظر