۱۳۹۰ آبان ۲۷, جمعه

مقررات سازمان ملل درمان پزشکی مناسب برای زندانیان عقیدتی را الزامی می سازند

26 - Fidh آبان 1390: چندین زندانی عقیدتی در ایران نیازمند امکانات درمان پزشکی مناسب هستند که در زندان های مختلف وجود ندارد. اما حکومت ایران از شرایط بد جسمانی آنها برای فشار بیشتر و وادار کردن آنها به اعتراف ساختگی یا طرح اتهام های تازه و افزایش حکم زندان آنها استفاده می کند.

عبدالکریم لاهیجی، نایب رییس فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و رئیس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، امروز گفت:
ماده (2)22 اصول استاندارد حداقل برای رفتار با زندانیان که در تاریخ 13 مه 1977 در شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل تصویب شد مقرر می دارد که زندانیان بیمار نیازمند به درمان تخصصی باید به موسسه های تخصصی یا بیمارستان های غیرنظامی منتقل شوند. با وجود این، حکومت جمهوری اسلامی پیوسته از رعایت حق زندانیان عقیدتی به دسترسی به درمان مناسب و منظم پزشکی سر باز زده است. این رفتار در تناسب با انکار تمام حقوق دیگر زندانیان سیاسی و انجام انواع شکنجه، مجازات های غیرانسانی و بدرفتارهایی دیگر علیه آنهاست.


موارد مشخص
زندانیان عقیدتی زیر بعضی از زندانیانی هستند که در حال حاضر به شدت به درمان نیاز دارند، اما حکومت آنها را از حق درمان پزشکی در بیرون از زندان محروم کرده است.

حسین رونقی ملکی یک وبلاگ نگار و کارشناس کامپیوتر است. او که گویا چند روز پیش دچار خونریزی کلیه شده بود، در تاریخ 25 آبان 1390 برای معاینه به بیمارستان منتقل شد ولی او را پس از چند ساعت به زندان اوین بازگرداندند. او از اردیبهشت 1390 تاکنون چهار بار تحت عمل کلیه قرار گرفته است. مقامات حکومتی بدون این که اجازه دهند او از زمان سه ماهه لازم برای معالجه بهره مند شود، هر بار او را بلافاصله به زندان بازگردانده اند. آخرین عمل جراحی بر روی او در اوایل آبان انجام شد، ولی او در روز 9 آبان به زندان بازگشت. برخلاف نظریه پزشکان متخصص که معت قدند او باید تحت درمان مناسب قرار بگیرد، مقامات حکومتی گویا شرط این کار را اعتراف ساختگی به جرم در برابر دوربین تلویزیون قرار داده اند. رونقی ملکی در 22 آذر 1388 دستگیر شد، تحت شکنجه های مختلف جسمانی و روانی قرار گرفت و 13 ماه در بازداشتگاه سپاه پاسداران در بازداشت انفرادی ماند. در نتیجه، هر دو کلیه او عفونی شد و یکی از کلیه ها 80% و کلیه دیگر 20% آسیب دید. او بعدا به اتهام عضویت در گروه اینترنتی ایران پروکسی، تبلیغ علیه نظام، توهین به مقام رهبری و رییس جمهور به 15 سال زندان محکوم شد.

ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی، که اخیرا تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، در زندان اوین در شرایط بدی به سر می برد و در خطر سکته قلبی است. او حکم یک سال زندان خود را می گذراند و باید در اوایل آذر 1390 آزاد شود، اما مقامات حکومتی اتهام های تازه ای را به او تفهیم کرده اند که می تواند به حکم زندان دیگری منجر شود.

معصوم فردیس، فعال سیاسی، دچار آسیب نخاعی و نیازمند عمل جراحی است. بنا به گزارش ها او که در زندان اوین به سر می برد قادر به راه رفتن نیست. آقای فردیس به 6 سال زندان محکوم شده و گرچه دادگاه تجدید نظر حکم او را نقض کرده، هنوز در زندان مانده است.

مهدی محمودیان، روزنامه نگار، در اوایل آبان ماه اجازه عمل جراحی بر روی ریه هایش را یافت. ریه های او که پس از بازداشت در اثر شکنجه آسیب دیده اند به علت 7 ماه تاخیر مقامات حکومتی در صدور اجازه درمان بخشی از کارکرد خود را از دست داده اند. آقای محمودیان افشاگر فجایع بازداشتگاه کهریزک بود که چند تن از معترضان در تابستان 1388در آنجا درگذشتند. او در 25 شهریور 1388 بازداشت و به 5 سال زندان محکوم شد و در زندان دورافتاده رجایی شهر به سر می برد. او در اردیبهشت 1390 نامه ای سرگشاده به مقام رهبری نوشت که در آن رواج تجاوز و مواد مخدر را در میان زندانیان عادی و استفاده گسترده شکنجه و رفتار غیرانسانی علیه زندانیان سیاسی را افشا کرد و به مدت 10 روز به سلول انفرادی افتاد.

محمد صدیق کبودوند در آذر 1387 دچار سکته قلبی و در اردیبهشت 1387 و تیر و آبان 1389 سه بار دچار حمله مغزی شد. او از ناراحتی های مربوط به پروستات و کلیه و نیز سرگیجه و بیهوشی نیز در رنج بوده است. در خرداد 1390، یک پزشک مستقل توصیه کرد که او تحت عمل جراحی پروستات و قلب قرار بگیرد. مقامات حکومتی او را از امکان درمان پزشکی مناسب محروم کرده اند. آقای کبودوند از 10 تیر 1386 به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل سازمان حقوق بشر کردستان حکم 5/10 سال زندان خود را می گذراند. او روزنامه نگار و موسس و رییس سازمان حقوق بشر کردستان و گیرنده جایزه هلمن ـ همتِ دیده بان حقوق بشر در سال 2009 است.

عیسی سحرخیز، روزنامه نگار، در تاریخ 16 تیر 1388 بازداشت شد و به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام حکم سه سال زندان خود را در زندان دورافتاده رجایی شهر می گذراند. دنده های او در زمان دستگیری شکست. در اواخر آبان 1389، پس از خونریزی داخلی، یک تیم پزشکی از بیرون زندان در بهداری زندان او را مورد عمل جراحی قرار داد.

کیوان صمیمی بهبهانی، روزنامه نگار باسابقه و مدافع حقوق بشر که در 23 خرداد 1388 بازداشت شد دچار بیماری خطرناک کبدی است. او به اتهام تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی برای اختلال در امنیت ملی، شرکت در تظاهرات و صدور اعلامیه در نفی سلامت انتخابات حکم شش سال زندان خود را در در زندان دورافتاده رجایی شهر می گذراند و به مدت 15 سال از فعالیت حرفه ای محروم شده است.

آیت الله محمد حسین کاظمینی بروجردی، رهبر مذهبی که معتقد به جدایی دین از سیاست است، از مرداد 1386 حکم 11 سال زندان خود را می گذراند و گویا دچار بیماری پارکینسون، دیابت، فشار خون بالا و مشکلات قلبی و کلیه و کاهش بینایی یکی از چشمان خود است.

بعضی از زندانیان دیگر که بنا به گزارش های قبلی نیاز به درمان پزشکی مناسب دارند از این جمله هستند:
  •   سعید متین پور، فعال فرهنگی آذری ایرانی و روزنامه نگار؛ 8 سال از سال 1386 حکم 8 سال زندان را می گذراند و از دی 1389 دچار عفونت ریه است.
  •   زهرا جباری، معترض خیابانی، از آذر 1388 حکم 4 سال زندان را می گذراند و دچار بیماری رماتیسم قلبی است.
  •   احمد زیدآبادی، روزنامه نگار، از خرداد 1388 حکم 6 سال زندان را می گذراند و دچار کاهش شدید وزن به دلایل ناروشن است.
  •   حشمت الله طبرزدی، فعال سیاسی، از آذر 1388 حکم 8 سال زندان را می گذراند و دچار مشکلات قلبی و فشار خون بالا است.
  •   مجید دری، فعال دانشجویی، از تیر 1388 حکم 6 سال زندان در تبعید را در زندان بهبهان در جنوب کشور می گذراند و دچار میگرن است و چند بار در اثر آن بیهوش شده است.
  •   کورش کوهکن، فعال سیاسی، از دی 1388 حکم 5/3 سال زندان را می گذراند. او به علت پارگی مینسک زانو که در دوره بازجویی ایجاد شده بود تحت عمل جراحی قرار گرفته است اما محل جراحی بعدا عفونی شده و خطر قطع پا او را تهدید می کند.
  •   عبدالله مومنی، فعال سیاسی، از خرداد 1388 حکم 4 سال و 11 ماه زندان را می گذراند و دچار مشکلات کلیوی و بیماری پوستی است.
در چند سال گذشته، حداقل 19 زندانی عقیدتی در شرایط مشکوک جان خود را در زندان و از جمله در بهداری زندان یا به خاطر تاخیر در انتقال به بیمارستان در بیرون از زندان از دست داده اند. بعضی از این عده از این جمله هستند: اکبر محمدی (1385)، ولی الله فیض مهدوی (1385)، امیر حسین حشمت ساران (1388)، امیدرضا میرصیافی (1388) و هدی صابر (1390). [1]

هیچ نظری موجود نیست: