سلام ِ سوخته سینگان اوین بر خالقی که جز زیبایی و لطافت و مهرورزی نیافرید.
درود بر پیامبرانی که ماموریتی غیر از اعلام عشق و محبت و صمیمیت نداشتند.
ادب به ایران زمین عزیز که شاهد سخت ترین تبعیض ها، ظلم ها و جنایات بی نظیر است.
احترام به تاریخ معاصر که ضابط بی اعتباری ها، بی حرمتی ها و بی آبروئی های تحمیلی شریعتمداران آدمخوار به ساحت مقدس ربوبی است.
به راستی که ادیان و مذاهب توحیدی را خالی از تصرف و تبصره دنیا طلبان دین فروش مي يابيد كه هرگز کامتان با فشارها و تهدیدها و شکنجه های روحی و جسمی، تلخ نمی گردد . حتی وعده جهنم و عذابش نیز در سایه شفاعت کریمانه ایزدی، مبدل به بهشت می شود. در قصص انبیا، اقیانوس رأفت و نوازش معبودمان مشاهده می شود که چسان بندگان را در آغوش کرامت و رفاقت، نوازش می کند.
آنگاه که دیانت با سیاست آمیخته می شود، فرصتهای نیرنگ و فریب و جنایت، پدیدار و خدای پاکی ها، خوبی ها و شادی ها، تبدیل به غول آزار، اذیت و خشونت می گردد و آهنگ غم انگیز « یخرجون الناس من دین الله افواجا » بر بستر تقویم زمان نواخته می شود. ای کاش مرده بودیم و چنین ایام اسفناک و رقت باری را نمی دیدیم.
دینی که رهبرش با پیروان سایر ادیان در صداقت و دوستی بود تا جائیکه به عیادت یهودی مجاور منزلش می رفت ! پيامبري كه قاتل عموی خود را که پشتوانه اش بود و سپاهش را قوت مي داد، بخشید و در فتح مکه، شعارش « الیوم یوم المرحمه » بود و در حاليكه اهل آن شهر بارها در جنگها از اقوام و یارانش کشته بودند ولي همه را نسیم عطوفت داد و خانه پیشوای مشرکین حجاز را مأمن کفار کرد و ابوسفیان را آزادی و استقلال و اختیار داد تا همه گونه توطئه و تخریبی را ادامه دهد !
آئینی که مقتدایش در منبر از حضار می خواست تا او را عفو کنند و چنانچه ناخواسته به آنها ستم کرده، قصاص نمایند ! حالا چطور بپذیریم که این اسلام، میرغضب شده و پوست از سر طرفداران خویش می کند و خفقان را به گونه ای گسترده تا جائی که هر کس به عوامل دست چندم دین دولتی هم اعتراض کند به عقوبتی وحشتناک می رسد ؟!!
من بارها از زعما و تئوریسین های مذهب سیاسی خواسته ام در یک مناظره زنده تلویزیونی مستندات خود را ارائه دهند و ما نیز براهین روشن و ادله قاطع خویش را عرضه داریم تا دنیا بهتر قضاوت کند و خدای غفورمان از جایگاه اتهام این سی و یک ساله خارج گردد.
آری ؛ التقاط جمهوریت با اسلامیت، یک ایده نفسانی و شهوانی بوده و این پدیده مادی و دنیوی، همیشه به استحاله عمومی معاصرین منجر شده است . همانطوریکه در سرگذشت بنی امیه و بنی عباس، طیف عظیمی از مسلمین به کفر و یا سایر ادیان گرویدند و امروز نیز اگر سرنیزه استبداد دینی از کشور کنار برود خواهید دید که ثمره آمیختن ظالمانه دیانت با سیاست، جز تخلیه کامل میهن از خداپرستی و معنویت نبوده است.
سید حسین کاظمینی بروجردی