پايداري در رزم گاه ظلم ستيزي و عدالت جويي
محرم ،يادآوري سياهي هاي ستمكاري است . حسين نماد مظلوميت و محروميت ناشي از استكبار ديني است . يزيد تبلور خودكامگي هاي يك ديكتاتور است . آنگاه كه عدالت در كاخهاي استبدادي زمان دفن مي شود ، خونهاي به ناحق ، از جويبار تاريخ جاري مي گردد .
اينك مائيم و تكرار تقويم عاشورا . درحاليكه همواره يزيديان عصر تجديد مي شوند و حسينيان معاصر جلوه مي كنند ،هرگاه كه مي خوانيم اي كاش در رزمگاه عاشورا كنار تو بوديم ،كل يوم عاشورا تداعي كرده و استغاثه ي هل من ناصر پرچمدار صلح و آزادي ، ما را به پايداري در برابر رعيت كُشان روزگار فرا مي خواند . اكنون زندان گودال قتلگاه است و زنداني زنجير شده ي ناقضان حقوق بشر و بندهاي موجود بر دست و پاي ما گوياي گردش ايام است و تعبيه ي واقعي كربلا .
هرگز فراموش نمي كنم كه جدم گفت : مثل مني با مثل يزيدي دوستي نمي كند ؛ پس چگونه با حكام مستبد جنايتكار آشتي نمايم ؟! در ماه عزاي آن پدر بي سر و عريان تن ، همگان را به رعايت عدل و برادري دعوت مي كنم و افشاگري تمام عيار و همه جانبه ي درندگان انسان نما و آدمخواران قسي القلب را خواستارم و خواهان مساعدت و همدردي با همه ي گرفتاران ظلم و ستم مي باشم و از آفريدگار مهربان مي خواهم تا ما را منتقمين كشتگان ايران زمين قرار دهد و آباداني را در همه ي سطوح به كشور عزيزمان باز گرداند .
محرم در زمستان
سرخ می باشد به رنگ خون کتاب کربلا »»»»»»»»»» تا ابد جاوید ماند انقلاب کربلا
این گل خونین به زندان از نوای کربلا »»»»» چون قفس تنگ و نفس بند از هوای کربلا
می خورم شلاق و نیزارم زبوی کربلا »»»»«»»»»» بلبل بشکسته بالم نغمه خوان کربلا
بی ترانه مرغ شب گشتم نفیر کربلا »»»»«»»» چون که یزد آمد عزایم حال و روزم کربلا
نینوا گردیده تاریخ وطن از کثرت ظلم و ستم »»»»»» از جنایت قصه آمد چون یزید کربلا
********
بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است «««««««« که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
نه ظلم کن به کسی و نی به زیر ظلم برو «««««« که این شعار حسین و منطق دین است
چون که ظلم آید حسینت مرده است «««««««««««««سوز دلها بین جگر تفتیده است
از منار مستبد هر لحظه می آید ندا «««««««« شمر استبداد با شمشیر باطل در ره است
ملت ما از فشار فقر و غم نالیده است «««««««««««« از فجایع خانه ها پاشیده است