کامیابی با وجود سرکوبی
نازنین انصاری
3 مي 2008
3 مي 2008
آیا رسانه های جدید روزنامه نگاری را نابود می کنند؟
البته نه در ایران ! كه با داشتن بیش از 150 روزنامه توقیف شده و قريب به 50 روزنامه نگار زندانی شده در سال 2007 و اينكه ايجاد انحصار و اِعمال فشار در ارتباطات روزنامه نگاري بيشتر از رسانه هاي جديد مي باشد.
ولي با این حال روزنامه نگاری در ایران در حال پیشرفت است حتی در نبود آزادی بیان .
به یمن ظهور رسانه های جدید ، ایرانی ها آزادانه تصاویر جامع ، دقیق و موثری را از وضعیتها و اوضاع قانونی جامعه ایرانی دریافت می کنند .
قیام 1999 دانشجويان در تهران دنیا را شگفت انگيز كرد. این اولین جنبش ملی بود که ثابت کرد ایرانیان خواستار تغییرات واقعی هستند . رژیم با سرکوب وحشیانه و از طریق توقیف دوربین های شاهدان و نیز کنترل حرکات روزنامه نگاران خارجی به جنگ برخاست .
به نظر می رسد که چند سال بعد اين آتش فروکش کرد.
روزنامه نگاران ایرانی بازداشت شدند و خبرنگاران خارجی با حکم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که استوارنامه های اجرایی را صادر و داستان های خبری را کنترل می کند تهدید به توقیف شدند.
در سال 2003 ، زهرا کاظمی ،عکاس کانادایی ایرانی تبار ، در زندان پس از تجاوز و شکنجه بدلیل گرفتن عکس از اعضای خانواده ی تعدادی از 4000 دانشجوی مفقود شده جان سپرد.
ظهور رسانه های جدید فرصتهای جدیدی را برای جامعه ایران و رسانه های مستقل خارج از کشور برای کار با يكديگر در جهت اطلاع رسانی به ایرانیان و جامعه جهانی از اوضاع بد ایران فراهم کرد .
در سال 2006 كه يك ارتباطی تلفنی با یکی از پيروان آیت الله سيد حسين كاظميني بروجردی داشتم ايشان از سال 1994 بطور علنی نظریه جدایی دین از سیاست را مطرح کرده بود .
آیت الله بروجردي علی رغم داشتن هواداران بسیار زیاد در میان جامعه مذهبی ، برای ایرانیان طرفدار سکولار و شنوندگان خارجی ناشناخته بود . هم زمان با آن تماس آیت الله بروجردي و پيروانش در یک محاصره چند ماهه به سرمی بردند ؛ آنها می خواستند که وقايع شان بازگو شود .
من فیلم های ویدئویی ، ضبط های محرمانه ، گفتار ها و تصاویر را از طریق اینترنت ارسال کرده بودم . در عرض چند روز و بعد از یک نبرد خونین ، نیرو های امنیتی ، آیت الله بروجردي و بسیاری از یارانش را دستگیر کردند . ایشان در 10 ژوئن 2007 بدون وکیل قانونی در دادگاه محاکمه و به اعدام محکوم گردیدند! ایشان همچنان در زندان به سر می برند . ویدئو های ایشان در you tubeو اکثر وبلاگهایی که اخبار ایشان را دنبال می کنند ، قابل مشاهده است .
هنوز یاران ایشان موفق به بیان ماجرای ایشان در روزنامه ها و رسانه های خارجی نشدند .
به یمن رسانه های جدید ، ایرانیان کنترل دولت را برای رسیدن به شخصیتها و مرزهای ملی خود جهت رسیدن به اطلاعات واقعی جامعه ، مختل کردند.
براي اين نقش آنان، داده هاي ژورناليستي حرفه اي خارج از ايران ، جايگاهي را براي انتقال صحيح ، واضح و تخصصي اطلاعات از يك حيطه مجازي به يك قلمرو واقعي فراهم مي كنند.
بر این اساس امروزه شهروندان ایرانی می توانند با هر ژورنال یا سایر شنوندگان در سرتاسر دنیا ارتباط برقرار کنند و تصاویر و وقایع را بصورت واضح دریافت نمایند .
در زمانی که رژیم تهران بهترین روشهای سرکوب خود را برای ایزوله نگهداشتن شهروندان خود اعمال می کند ؛ ژورنالهای ایرانی پیشرفت و ترقی می کنند ؛ چرا که هدفی فراتر از اهد اف مادی دارند که با کمک رسانه های پیشرفته قدرت بیشتری یافته و این بعنوان یک پل ارتباطی است نه تنها بین جوامع که حتی در میان نظرات و اندیشه ها .
امروز جایگاه ایران بدون داشتن ارتباط و همکاری بین رسانه های جدید و روزنامه نگاری تخصّصي خارجی کجاست؟
جامعه مدنی ایران ، از فضای لازم برای سخنرانی های عقلانی و سیاسی برخوردار نخواهد بود ، مادامی که اختیارات کنونی اش چنین باشد. چرا که مطمئناً رژیم تهران با عنوان استقلال جوامع و سرکوبهای حیوان صفتانه اش هر آرزویی را برای داشتن آینده ای بهتر تباه می کند .
البته نه در ایران ! كه با داشتن بیش از 150 روزنامه توقیف شده و قريب به 50 روزنامه نگار زندانی شده در سال 2007 و اينكه ايجاد انحصار و اِعمال فشار در ارتباطات روزنامه نگاري بيشتر از رسانه هاي جديد مي باشد.
ولي با این حال روزنامه نگاری در ایران در حال پیشرفت است حتی در نبود آزادی بیان .
به یمن ظهور رسانه های جدید ، ایرانی ها آزادانه تصاویر جامع ، دقیق و موثری را از وضعیتها و اوضاع قانونی جامعه ایرانی دریافت می کنند .
قیام 1999 دانشجويان در تهران دنیا را شگفت انگيز كرد. این اولین جنبش ملی بود که ثابت کرد ایرانیان خواستار تغییرات واقعی هستند . رژیم با سرکوب وحشیانه و از طریق توقیف دوربین های شاهدان و نیز کنترل حرکات روزنامه نگاران خارجی به جنگ برخاست .
به نظر می رسد که چند سال بعد اين آتش فروکش کرد.
روزنامه نگاران ایرانی بازداشت شدند و خبرنگاران خارجی با حکم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که استوارنامه های اجرایی را صادر و داستان های خبری را کنترل می کند تهدید به توقیف شدند.
در سال 2003 ، زهرا کاظمی ،عکاس کانادایی ایرانی تبار ، در زندان پس از تجاوز و شکنجه بدلیل گرفتن عکس از اعضای خانواده ی تعدادی از 4000 دانشجوی مفقود شده جان سپرد.
ظهور رسانه های جدید فرصتهای جدیدی را برای جامعه ایران و رسانه های مستقل خارج از کشور برای کار با يكديگر در جهت اطلاع رسانی به ایرانیان و جامعه جهانی از اوضاع بد ایران فراهم کرد .
در سال 2006 كه يك ارتباطی تلفنی با یکی از پيروان آیت الله سيد حسين كاظميني بروجردی داشتم ايشان از سال 1994 بطور علنی نظریه جدایی دین از سیاست را مطرح کرده بود .
آیت الله بروجردي علی رغم داشتن هواداران بسیار زیاد در میان جامعه مذهبی ، برای ایرانیان طرفدار سکولار و شنوندگان خارجی ناشناخته بود . هم زمان با آن تماس آیت الله بروجردي و پيروانش در یک محاصره چند ماهه به سرمی بردند ؛ آنها می خواستند که وقايع شان بازگو شود .
من فیلم های ویدئویی ، ضبط های محرمانه ، گفتار ها و تصاویر را از طریق اینترنت ارسال کرده بودم . در عرض چند روز و بعد از یک نبرد خونین ، نیرو های امنیتی ، آیت الله بروجردي و بسیاری از یارانش را دستگیر کردند . ایشان در 10 ژوئن 2007 بدون وکیل قانونی در دادگاه محاکمه و به اعدام محکوم گردیدند! ایشان همچنان در زندان به سر می برند . ویدئو های ایشان در you tubeو اکثر وبلاگهایی که اخبار ایشان را دنبال می کنند ، قابل مشاهده است .
هنوز یاران ایشان موفق به بیان ماجرای ایشان در روزنامه ها و رسانه های خارجی نشدند .
به یمن رسانه های جدید ، ایرانیان کنترل دولت را برای رسیدن به شخصیتها و مرزهای ملی خود جهت رسیدن به اطلاعات واقعی جامعه ، مختل کردند.
براي اين نقش آنان، داده هاي ژورناليستي حرفه اي خارج از ايران ، جايگاهي را براي انتقال صحيح ، واضح و تخصصي اطلاعات از يك حيطه مجازي به يك قلمرو واقعي فراهم مي كنند.
بر این اساس امروزه شهروندان ایرانی می توانند با هر ژورنال یا سایر شنوندگان در سرتاسر دنیا ارتباط برقرار کنند و تصاویر و وقایع را بصورت واضح دریافت نمایند .
در زمانی که رژیم تهران بهترین روشهای سرکوب خود را برای ایزوله نگهداشتن شهروندان خود اعمال می کند ؛ ژورنالهای ایرانی پیشرفت و ترقی می کنند ؛ چرا که هدفی فراتر از اهد اف مادی دارند که با کمک رسانه های پیشرفته قدرت بیشتری یافته و این بعنوان یک پل ارتباطی است نه تنها بین جوامع که حتی در میان نظرات و اندیشه ها .
امروز جایگاه ایران بدون داشتن ارتباط و همکاری بین رسانه های جدید و روزنامه نگاری تخصّصي خارجی کجاست؟
جامعه مدنی ایران ، از فضای لازم برای سخنرانی های عقلانی و سیاسی برخوردار نخواهد بود ، مادامی که اختیارات کنونی اش چنین باشد. چرا که مطمئناً رژیم تهران با عنوان استقلال جوامع و سرکوبهای حیوان صفتانه اش هر آرزویی را برای داشتن آینده ای بهتر تباه می کند .
Thriving, despite repression
Nazenin Ansari
May 3, 2008 4:00 PM
Is new media killing journalism?
Not in Iran. With more than 150 newspapers closed in the past 10 years, 50 journalists imprisoned in 2007 and the central government monopolising all means of communication, the scourge of journalism is the regime in Tehran rather than new media.
Still, Iranian journalism thrives even in the absence of freedom of speech and freedom of expression. Thanks to the advent of new media, Iranians are receiving a more inclusive, accurate and penetrating picture of the realities and status of the Iranian society at large.
The world was taken by surprise by the 1999 student uprisings in Tehran. This was the first popular movement that demonstrated that Iranians wanted real change. The regime fought back through brutal repression, by confiscating cameras of witnesses and controlling the movement of foreign journalists. For the next few years, it seemed that the fire had subsided.
Iranian journalists were jailed and foreign correspondents were threatened with bans by the Ministry of Culture and Islamic Guidance, known as Ershad, which issues press accreditations and controls access to news stories. In 2003, the Iranian Canadian photographer Zahra Kazemi died in custody after being raped and tortured for taking pictures of family members of some of the 4,000 missing students.
The advent of new media created new opportunities for Iranian society and independent media outside the country to work together to inform Iranians and the world community of the plight of Iran. In 2006, I received a call from Iran from the followers of Ayatollah Seyyed Hossein Kazemeini Boroujerdi, who has publicly preached the separation of religion from state since 1994.
Despite his huge following among the religious community, he was unknown to secular Iranians and audiences abroad. At the time of the call, the ayatollah and his followers had been under a month-long siege. They wanted their story to be told. I was sent videos, secret recordings, sermons and pictures through the internet. Within a few days and after a bloody battle, the security forces arrested the ayatollah and many of his followers. He was tried without legal counsel and sentenced to death on June 10, 2007. He remains in prison. His videos can be seen on Youtube and a multitude of blogs carry his news. Yet his followers are desperate for his story to be told in newspapers and broadcast media.
Thanks to new media, Iranians outwit the government-imposed control to reach outside their personal and national boundaries to join the virtual information society. For their part, professional journalistic outlets outside of Iran provide the platform for information to transfer accurately, clearly and expertly from the virtual domain to the actual one. Accordingly Iranian citizens can connect with one another and audiences around the world today understand the larger picture.
At a time when the regime in Tehran uses its best repressive efforts to keep citizens isolated, Iranian journalism thrives because it has a sense of purpose far beyond financial returns. With the help of modern media it has strengthened its links as a bridge of communication, not only between communities, but also between thoughts and visions.
Where would Iran be today without the partnership between new media and professional journalistic outlets? For one, the Iranian civil society would not have enjoyed the alternative spaces for intellectual and political discourse that it has at its disposal today. As importantly, the domination of the regime in Tehran over all independent means of communication and its brutal repression would have dashed any hope of a better future for Iran.
Nazenin Ansari
May 3, 2008 4:00 PM
Is new media killing journalism?
Not in Iran. With more than 150 newspapers closed in the past 10 years, 50 journalists imprisoned in 2007 and the central government monopolising all means of communication, the scourge of journalism is the regime in Tehran rather than new media.
Still, Iranian journalism thrives even in the absence of freedom of speech and freedom of expression. Thanks to the advent of new media, Iranians are receiving a more inclusive, accurate and penetrating picture of the realities and status of the Iranian society at large.
The world was taken by surprise by the 1999 student uprisings in Tehran. This was the first popular movement that demonstrated that Iranians wanted real change. The regime fought back through brutal repression, by confiscating cameras of witnesses and controlling the movement of foreign journalists. For the next few years, it seemed that the fire had subsided.
Iranian journalists were jailed and foreign correspondents were threatened with bans by the Ministry of Culture and Islamic Guidance, known as Ershad, which issues press accreditations and controls access to news stories. In 2003, the Iranian Canadian photographer Zahra Kazemi died in custody after being raped and tortured for taking pictures of family members of some of the 4,000 missing students.
The advent of new media created new opportunities for Iranian society and independent media outside the country to work together to inform Iranians and the world community of the plight of Iran. In 2006, I received a call from Iran from the followers of Ayatollah Seyyed Hossein Kazemeini Boroujerdi, who has publicly preached the separation of religion from state since 1994.
Despite his huge following among the religious community, he was unknown to secular Iranians and audiences abroad. At the time of the call, the ayatollah and his followers had been under a month-long siege. They wanted their story to be told. I was sent videos, secret recordings, sermons and pictures through the internet. Within a few days and after a bloody battle, the security forces arrested the ayatollah and many of his followers. He was tried without legal counsel and sentenced to death on June 10, 2007. He remains in prison. His videos can be seen on Youtube and a multitude of blogs carry his news. Yet his followers are desperate for his story to be told in newspapers and broadcast media.
Thanks to new media, Iranians outwit the government-imposed control to reach outside their personal and national boundaries to join the virtual information society. For their part, professional journalistic outlets outside of Iran provide the platform for information to transfer accurately, clearly and expertly from the virtual domain to the actual one. Accordingly Iranian citizens can connect with one another and audiences around the world today understand the larger picture.
At a time when the regime in Tehran uses its best repressive efforts to keep citizens isolated, Iranian journalism thrives because it has a sense of purpose far beyond financial returns. With the help of modern media it has strengthened its links as a bridge of communication, not only between communities, but also between thoughts and visions.
Where would Iran be today without the partnership between new media and professional journalistic outlets? For one, the Iranian civil society would not have enjoyed the alternative spaces for intellectual and political discourse that it has at its disposal today. As importantly, the domination of the regime in Tehran over all independent means of communication and its brutal repression would have dashed any hope of a better future for Iran.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر