تلاش رژیم ستمدینی ایران برای تخریب آیت الله کاظمینی بروجردی
همزمان با حمایت روز افزون شخصیتها و سازمانهای حقوق بشری از ایشان
همزمان با حمایت روز افزون شخصیتها و سازمانهای حقوق بشری از ایشان
تلویزیون دولتی ایران روز جمعه برابر با 20 اردیبهشت ماه با پخش برنامه ای دیگر از سری برنامه های بسوی ظهورتحت عنوان مدعیان دروغین ، بار دیگر اقدام به انحراف افکار عمومی جامعه و شایعه پراکنی بر علیه مرجع دمکراسی خواه ، آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی ، کرده است. این اقدامات در حالی صورت می گیرد که طی روز های گذشته بر دامنه ی حمایت شخصیتها و مجامع حقوق بشری از ایده ها و اندیشه های مترقیانه و افشاگرانه ی ایشان، افزوده شده است. گسترش اندیشه ی جدایی دین از حکومت و همچنین ایده آزادی دین و مذهب بعنوان زیر بنای تفکرات این روحانی سازش ناپذیر زندانی در بین منتقدین و حتی علما و مراجعی چون آیت الله صانعی در داخل کشور، موجی از ترس و نگرانی وسیع را در بین مسئولان نظام ایجاد نموده که حتی می توان به تذکرات رهبر نظام علی خامنه ای در طی سفر اخیرش به استان فارس درتخطئه و رد اندیشه ی جدائی دین از دولت اشاره کرد.
در بیان لزوم پاسخگوئی به این حملات حساب شده به روحانی دیکتاتور ستیز ایران آیت الله بروجردی، اقدام به انتشار مناظره غیر علنی آیت الله بروجردی با تنی چند از مسئولان دادگاه ویژه روحانیت در حضور نمایندگان بعضی از مراجع درباری، در آخرین جلسه رسیدگی به پرونده وی قبل از صدور کیفر خواست اعدام برای ایشان و چند تن از یارانش خواهیم نمود تا بلکه تاریخ و حقیقت جویان آزاده به درک و قضاوت منصفانه تری از مبارزات جانانه ی آیت الله بروجردی با مدعیان دروغین دیانت و سارقین وجدان و قاتلین عدالت در ایران برسند.
مناظرهاي غير رسمي با آیت الله بروجردی
در روز 13 خرداد 1386، يك هفته قبل از برگزاري دادگاه محاكمه آيت الله بروجردي و دهها تن ديگر از يارانش، گفتگو و مناظرهاي غير رسمي با حضور حجت الاسلام احمدي( نماينده حكومت )، حجت الاسلام حسيني ( قاضي اول پرونده )، حجت الاسلام جعفر قدياني ( دادستان )، جمعي از نمايندگان مراجع تقليد ( از جمله نماينده مكارم شيرازي و نوري همداني و ... ) و همچنين تعدادي از دستاندركاران دادگاه ويژه روحانيت و تني چند از متهمين رديف بالاي اين پرونده، در مكان آن دادگاه، واقع در خيابان زعفرانيه تهران برگزار شد. هدف اين بود كه بتوانند او را تخطئه كنند و اگر آقاي بروجردي از عقايد خود دست بردارد با او مدارا كرده و براي سروسامان دادن به اوضاع، اين پرونده را با اعلان عفو رهبر انقلاب در يك فرصت مناسب، مختومه اعلام كنند. ولي آنچه اتفاق افتاد به شرح زير است:
قاضي حسيني: آقاي بروجردي، دليل شما براي جوسازي بر عليه ولايت ( مطلقه ) فقيه چه بوده؟ آيا مخالف ولايت مطلقه فقيه هستيد؟ بطور شفاف بيان كنيد.
بروجردي: من نظري ندارم!
دادستان قدياني: ولي ما فايل صوتي و فيلم از شما داريم كه ولايت مطلقه فقيه را بدعت در دين ناميدهايد. آيا نيازي هست تا مدارك را به شما نشان دهيم؟
بروجردي: من نظري ندارم! ولي شما استدلال كنيد كه ولايت ( مطلقه ) فقيه، حق است!
قاضي حسيني: كتب متعددي در اين زمينه از سوي علماي بزرگ نوشته شده است و مقالات بسيار زيادي از سوي علما و محققين تحرير شده است، آيا مطالعه كردهايد؟
بروجردي: بله، آثار مختلفي در تأييد ولايت ( مطلقه ) فقيه آمده است، ولي آثار متعددي نيز در رد آن منتشر شده است! آقاي ( آيت الله العظمي روح الله ) خميني و علماي بزرگ ديگري مثل آقاي ( آيت الله العظمي ) منتظري و ...، ولايت فقيه را در شكل مطلق و يا غير مطلق آن در دورههاي مختلف ترويج دادهاند، ولي بزرگان ديگري نيز بودهاند مثل آيت الله العظمي شريعتمداري و خوئي و طباطبائي بروجردي و طباطبائي قمي و همچنين پدر خودم كه البته شما او را قبول نداريد و ...، همگي آنها مخالف نظرات بنيانگذار انقلاب بودهاند و بعضي از ايشان بطور علني و يا مشكوك به قتل رسيدهاند و ...
دادستان قدياني: كلام آقاي بروجردي را قطع نموده و بياحترامي كرده و گفت: مراقب حرفهائي كه ميزنيد باشيد، بعضي حرفها جرم شما را خواهد افزود!
سپس ادامه داد: در تفاسير بعضي از آيات قرآن و همچنين احاديث مستند، ولايت ( مطلقه ) فقيه آمده است. مثلا در تفسير آيه: اطيعوا الله و اطيعو الرسول و اولي الامر منكم... و همچنين آيه: انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا... و يا در حديث امام زمان ( من كان من الفُقَهاءِ، صائِناً لِنَفْسِه، حافِظاً لِدينِه، مُخالِفاً لِهَواه، مُطيعاً لِاَمْرِ مَولاه فَلِلْعَوامِ اَنْ يُقَلِّدوُه فَانَّهُم حُجَّتى عَلَيكُم ) بطور وضوح بيان شده و جاي هيچ ترديدي باقي نميماند، اگر اين حديث را قبول نداريد، چرا در جلسات خود بارها اين حديث را با ذكر سند بيان كردهايد و اگر قبول داريد پس چه توضيحي داريد!؟
بروجردي: در تفسير آيات فوق از معصومين كه ملاك ما هستند حديثي ذكر نشده است كه ولايت (مطلقه) فقها را تأييد كند و حتي در مورد آيه: اطيعوالله و اطيعوا الرسول ... ، ظرافتهاي بسياري وجود دارد، مثل : كلمه اطيعوا ( اطاعت كنيد ) را فقط براي خدا و رسول بكار برده و ...، ولي مهمترين دليل من در مخالفت با حكومت ولايت فقيه آن است كه اگر برفرض در اين آيات و روايتي كه شما به آن استناد ميكنيد، ولايت فقها به شكل حكومتي آن مورد نظر باشد، مخاطب در اين فقرات منوّر، مردم هستند نه فقها، يعني به مردم باورمند، ابلاغ شده است كه از فقها اطاعت و تقليد كنيد، ولي به فقها امر نكرده ( تحميل نكرده ) كه برويد بر مردم حكومت كنيد! (دقت كنيد) اختيار انتخاب به مردم واگذار شده است. اگر تفسير آياتي كه شما ميفرمائيد آنطوريست كه بيان ميكنيد، پس خود پيامبر و ائمه اولويت داشتند. ولي ميبينيم كه پيامبر در عمل طوري رفتار نكرد كه تاريخنويسان از او به عنوان والي جبري جان و مال و ناموس و فكر امت ياد كنند و با آنكه وصل به منبع غيب بود، ولي از مشورت با آگاهان در هر زمينهاي ابائي نداشت و خود را بيشتر از يك بنده و مبلغ خداوند نناميد و ...
بزرگواران، مشكل دقيقا همين جاست، كه اسناد قرآني و روائي كه به آن تكيه كردهايد به فقها اجازه نميدهد خود را حاكم جامعه بدانند مگر اينكه مردم آنها را انتخاب كنند، اگر ملاك شما مردمي هستند كه 29 سال قبل به قانون اساسي مبتني بر ولايت ( مطلقه ) فقيه رأي دادند و ولايت فقيه حكومتي را انتخاب كردند، پس اكنون نيز رفراندومي برپا كنيد تا نسل جديد هم موقعيت مورد نظر خود را انتخاب كند و در آنصورت شما تبرئه خواهيد شد و آيات و روايات مورد استناد شما مورد وثوق جهاني قرار خواهد گرفت.
دادستان: رو به شيخ احمدي كرده و گفت: من كه گفتم ايشان ( آقاي بروجردي ) اصلاح شدني نيست!
شيخ احمدي: نه، اجازه دهيد!
بروجردي: اگر فرض كنيم كه فرمايش شما صحيح باشد و ولايت فقها حق باشد و مورد سفارش خدا و رسول هم بوده باشد، پس چرا اجازه نداديد مردمي كه ميخواستند پيرو و مقلد آقاي شريعتمداري و يا طباطبائي قمي باشند آزاد باشند؟ چرا با آنها برخوردي كرديد كه اكنون از مرور آن شرم داريد؟
ادامه مطلب را اينجا بخوانيد
۳ نظر:
همين منافقانند كه خدا آنها را لعن كرده و گوش و چشمشان را كر و كور گردانيد.آيه 23 سوره محمّد پدر سي ام آيت الله بروجردي
حكايت خميني حكايت كمپاني گلد كوئيست است با اين تفاوت كه كمپاني پول مردم را مي دزدد ولي خميني كلمه امام را مي دزدد و خامنه اي نام امام عصر را مي دزدد در صورتي كه ولايت مطلقه از آن خداست و ولي امر مسلمين جهان از آن امام عصرمان است نه خامنه اي و سرباز گمنام امام عصر بسيجيهاي پيرو خط رهبري نيست سرباز واقعي امام عصر آيت الله بروجردي است كه با تمام وجودش از امام عصرش دفاع كرد و مثل خط اكثريت امام زمانش را با دنيا معامله نكرد
سركوب پايان ندارد؟
اين بار هم در ميدان معلم تهران مردم را سركوب كرديد؟ حق اين ملت است حق اين مردم است كه به فتواي فرزند بيست و هفتم حضرت زين العابدين پوز خند مي زنند ديروز سهميه بندي بنزين بود و سركوب مردم معترض امروز گراني برنج و سركوب زن و بچه ها و فردا خدا به دادمان برسد.باز در انتخابات شركت كنيد باز هم در راهپيماييها شركت كنيد . روزگار به مرور زمان با گذشتش پرده از كارها بر مي دارد .معلوم مي شود كه شياد كيست. دروغگو كيست .خدا با آيت الله بروجردي است .
ارسال یک نظر