دنياى بشريّت، همواره شاهد حوادث تند و وقايع تلخ بوده و تاريخ گذشته، گوياى صدمات بليغ بر پيكر انسانيّت است ولى در پيچ و خم زندگى، غبارهاى جنايات، فرو نشسته و مصائب، دچار مرور زمان مىگردد و شديدترين جنايات، به فراموشى سپرده مىشود. امّا داستانى در خاطرات اوراق بهادار عتيق قرار دارد كه نه تنها از ياد انديشمندان نمىرود بلكه هر تلاوتكنندهاى را تكان داده و غيرت هر صاحبوجدانى را تهييج مىنمايد و همين مسأله باعث تقويت حرّيّت آزادىخواهان هر عصر شده. اين حماسه دلخراش را مىتوان رساترين موضوع تربيتى دانست كه چنانچه در حوزههاى فكرى و حلقههاى فرهنگى، به تجزيه و تحليل رود، خزائنى از آموزشهاى قضائى و معادنى از دانستنىهاى ادبى را به بار مىآورد. به اعتقاد اين جانب، در رخداد انحصارى عاشوراء، نقشهاى متضادّ عدل و ظلم - خوبى و بدى - عطوفت و بىرحمى - اشك و خنده - ناله و نعره - حقّ و باطل - سفيدى و سياهى - زيبا و زشت - ديانت و سياست - بهشت و جهنّم - خدا و شيطان - دنيا و آخرت - آزادى و اسارت - صداقت و خيانت، كاملاً برجسته و پيوسته است، بگونهاى كه مىتوان ادّعا نمود كه مأخذ تمامى اشياء و اشخاص، به غائله عاشوراء باز مىگردد، يعنى اگر به چيزى رسيديد كه مشكوك بود و نتوانستيد به صحّت و سقم او برسيد، به دفتر عاشوراء بنگريد و با توجّه به مُعجمى كه از اصول كلّى خلقت در آن مرقوم است، مىتوانيد به قضاوت بنشينيد و تسليم نظرات اَصلح شويد. مثلاً رد يا قبول افراد را به چارچوبهايى كه در فتنه عاشوراء منقوش گرديده مرجوع نموده و ملاحظه كنيد كه چنين فردى در خصوصيّتهاى اخلاقى و انسانى و ايمانى، به چه شخصيّتى در عاشوراء شباهت دارد، به جبهه يزيد گرايش دارد يا با اردوگاه حسينى مطابقت مىنمايد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر