۱۳۸۶ بهمن ۹, سه‌شنبه

ادامه روند سرکوب گسترده دانشجویان
در ایام تعطیلی دانشگاه ها، در سایه سکوت رسانه ها
در حالی که نزدیک به یک ماه است که دانشگاه ها در تعطیلی امتحانات پایان ترم خود به سر می برند و طی هفته های گذشته مسئله رد صلاحیت گسترده نامزدهای انتخابات مجلس فضای رسانه ای کشور را احاطه کرده است، سرکوب دانشگاه ها و فعالین دانشجویی به صورت گسترده در حال پیگیری است.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر پس از شروع زود هنگام اعتراضات و تجمعات دانشجویی در سال تحصیلی جدید و متعاقب آن برگزاری موفقیت آمیز مراسم روز دانشجو در بیش از ۳۰ دانشگاه کشور موج برخورد سنگین با فعالین دانشجویی در آستانه برگزاری امتحانات پایان ترم و تعطیلی دانشگاه ها آغاز شد و این موج همچنان ادامه دارد.
پس از تعطیلی خبرگزاری ایلنا و تغییر و تحول فراوان در ایسنا و در پی فشار بر مطبوعات منتقد مبنی بر نپرداختن به اخبار دانشجویی و همچنین رد صلاحیت گسترده کاندیداهای مجلس هشتم، اخبار مربوط به سرکوب گسترده دانشجویان مورد توجه کمتری قرار می گیرد و همین امر سبب شده مدیران دولتی با خیالی آسوده دامنه سرکوب را گسترده کنند.
خبرگزاری ایسنا علیرغم آن که صفت «دانشجویی» را یدک می کشد، عملا در جهت سیاست های سرکوب دانشگاه ها حرکت می کند. بازداشت گسترده، قتل یک دانشجو در زندان، احضارها و احکام کمیته انضباطی عموما یا در خبرهای این خبرگزاری بازتاب نمی یابد و یا با اطلاع رسانی ضعیف و جانبدارانه سعی می شود، اخبار ارسالی بر علیه دانشجویان باشد.
از سوی دیگر این خبرگزاری ترجیح داد در زمانی که دانشگاه زیر شدیدترین فشارها بود، اخبار دانشجویی خود را به بررسی نظر دانشجویان درباره انتخابات مجلس اختصاص داده و یا به بازدید نمایشی احمدی نژاد از مراسم عاشورای خوابگاه دانشگاه تهران بپردازد.
جالب تر آن که عکس های تهیه شده توسط ایسنا از مراسم و تجمعات دانشجویی در اختیار کمیته های انضباطی قرار گرفته و به عنوان مستندات علیه دانشجویان استفاده می شود. مشخص نیست آیا این عکس ها در اختیار نیروهای امنیتی نیز قرار می گیرد یا خیر.
برخی از تحلیلگران موج فراگیر برخورد با فعالین دانشجویی، که به طرز بی سابقه ای در بسیاری از دانشگاه های کشور نمود داشته است، را ناشی از تحلیلی امنیتی از فضای دانشگاه ها دانسته و برخوردهای اخیر را بنا بر توصیه نهادهای امنیتی به مسئولین وزارت علوم و دانشگاه ها می دانند.
برگزاری ۳۰ تجمع و تریبون آزاد در روز دانشجوی امسال ضربه سنگینی به حامیان دولت وارد کرد. این نیروها از بیم آن که مبادا این تجمعات در ترم جدید و در آستانه انتخابات مجلس هشتم تکرار شود و عملا آب به آسیاب مخالفان و منتقدان دولت بریزد، مصمم شده اند در زمان تعطیلی دانشگاه ها و با سوء استفاده از جو سکوت خبری، سرکوب گسترده ای را به صورت چراغ خاموش در اکثر دانشگاه های کشور سازماندهی نمایند.
خلاصه و جمع بندی حجم عظیم برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان در چند هفته اخیر به شرح زیر است: ۶۳ دانشجو به کمیته های انضباطی احضار شده اند (به علاوه آمار نامشخص احضارها در دانشگاه های اصفهان، امیرکبیر و…)، ۴۶ نفر از فعالین دانشجویی از تحصیل محروم شده اند، ۸۱ دانشجو بازداشت شده اند که جمع کثیری از آن ها همچنان در بازداشت به سر می برند.
خبرنامه امير كبير

۱۳۸۶ بهمن ۶, شنبه

دومين ماه در بي‌خبري كامل از سرنوشت آيت الله بروجردي

يكي از اعضاي خانواده آيت الله بروجردي، در آخرين تماس با وكيل ايشان در اروپا گفت:
بنا بر اطلاعات به دست آمده، در اين دو ماه آقاي بروجردي در شكنجه‌گاه 209 اوين بوده‌اند و همچنين بر اثر ضرب و شتم شديد، بارها به اغما رفته و در بيمارستان ناشناسي بستري شده‌اند، ولي از آنجا كه هيچ تماسي با ما نداشته‌اند، اخبار دقيق و تاييد شده‌اي در دست نداريم.
ايشان توضيح داد:
علت شكنجه‌ها و برخوردهاي شديد و بازداشت دو ماه پيش عده‌ي ديگري از دستياران ايشان، افشاگري از طريق نامه‌هائي بوده كه آيت الله بروجردي به نهادها و شخصيتهاي مؤثر جهاني نوشته‌اند.
وي ادامه داد:
آقاي بروجردي در امتداد حركت امام حسين، حاضر به سازش با يزيد زمان خود نشد بنابراين وظيفه آزادگان جهان است كه با اطلاع‌رساني و حمايت قضائي از ايشان، درندگان ديني در ايران را تا حد ممكن مهار كنند.
ايشان درخواست نمود:
از آنجا كه حكومتهاي ديني در عصر غيبت، به دست دجالها و طاغوتها تاسيس و رهبري مي‌شوند، فلذا بجاست كه در ايام سالروز عزيمت شيطان بزرگ،‌ خميني به ايران، و برپائي نظام ستمديني، مردم با تحريم انتخابات و راهپيمائي‌ها، خود را سياهي لشگر يزيد دوران نكنند، و با افشاگريهاي گسترده، گامهاي نهائي در طليعه‌ي "ديو چو بيرون رود، فرشته درآيد" را بردارند.
بخشي از سروده‌ي آيت الله بروجردي در زندان، در خطاب به مستبدین دینی!
تقديم به قربانيان قلم و بيان و عقيده:

رقيبا من نمي‌گويم گل و باغ و بهار از من * گل از تو سنبل از تو هر دو عالم از تو، بند از من
تو كامت از عسل شيرين ، ني از من * تو در كاخت به مِي كامت ، سمّ از من
تو را اسب هوي بر زين، كبوتر مرده از من * تو را تبليغ و تسليح فراوان ، ناله از من
فلك را عيش و اين كشور به نوُشت * تن فرسوده و قد كماني و غمّ از من
پدر دادن ، مصيبت از فراق مادر از من * تو را قدرت به كف مكنت ، خدا از من
به سلولم زني چنگ و دهي رُعب و فشارم * به ديوار اتاقم مي‌زنم سر ، هر دم از من
به آباء و به اجدادم ، دهي فحش و جسارت * به زير كاج زندانم ، نفير نينوا از من
به نانم مي‌زني خونم، به جانم جاي پيكانت * به هردم مي‌كنم رسوا ، كه دشمن در كنار من

دفتر آيت الله بروجردي در اروپا
ظهر جمعه، 5 بهمن 1386، 25 ژانويه 2008
بيسوادي ونفاق هم حدي دارد!

سایت نوروز: سخنان تاريخي امام خميني(ره) خطاب به نيروهاي نظامي و سپاه: اگر وارد (مسائل سياسي) بشوید، بالاخره به هم خواهید زد خودتان را و بالاخره در مقابل هم خواهید ایستاد و نظام را به هم خواهید زد و اسلام را تضعیف خواهید کرد. براى سپاهی‌ها جایز نیست كه وارد بشوند به دسته‏بندى، و آن طرفدار آن یكى، آن یكى طرفدار آن یكى. به شما چه ربط دارد كه در مجلس چه مى‏گذرد؟ در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند كه بین سپاهی‌ها هم باز صحبت هست. خوب! انتخابات در محل خودش دارد مى‏شود، جریانى دارد، به سپاه چه كار دارد كه آنها هم اختلاف پیدا كنند؟ براى سپاه ‏جایز نیست این. براى ارتش جایز نیست این. سپاهى را از آن تعهدى كه دارد، از آن مطلبى كه به عهده اوست باز مى‏دارد و همین طور ارتش را. و ما در گفتارمان، در كردارمان كه در محضر خداى تبارك و تعالى واقع است، باید فكر بكنیم...

۱۳۸۶ بهمن ۲, سه‌شنبه

درسی که شیعه می توانست از عاشورا بگیرد امّا...

طی روزهای گذشته آنقدر از واقعه عاشورا و شهادت پیشوای سوم شیعیان امام حسین و یارانش در منابر و جراید سخن بمیان آمده که آدمی از تعجب شاخ در می آورد که پس کو اثراین همه عزاداری ؛ کو آنهمه عرض ارادت به ساحت مقدس حسینی ، کو آن بیعتی که شیعه با سینه زدنهایش و گریه هایش بر مقتول طف اعلان داشته است؛ زیرا از فردای عاشورا در جامعه شیعی باز هم شیوع ظلم و بیعدالتی و زورگوئی و ظلم پذیری و دنیاطلبی و انواع زشتی ها غوغا می کند و انگار نه انگار که تا همین چند روز پیش بر ظلمی که بر امام ما آمده گریبان چاک دادیم ، غش کردیم و تا سر حد مرگ مثل دیوانه ها با قمه بر فرق سرمان کوبیدیم و خود را خونمالی کردیم که مثلا ما عاشق حسینیم!
باری 28سال است که به برکت نظام ولایت مطلقه فقیه به انواع زشتی ها، خرافه ها و بیدادگری ها آلوده و اسیر شده ایم و در منجلاب یک دین تحمیلی ِحکومتی، بنام اسلام سیاسی گرفتار گشته ایم که در آخرمعلوم شد نه دنیایی داریم نه آخرتی! این استثمار مذهبیِ برجای مانده از انقلاب 57، دلایلش هر چه باشد نقش اصلی و اساسی را غفلت جامعه ی شیعی بازی می کند که بواسطه ی دوری از جوهره تفکر و تعقل، بازنده ی این جریان شوم است.این در حالی ست که تأثیر گذاری شهید نینوا، این مدافع شجره ی طیبه ی توحیدی بر مجموع تاریخ ماسَبق و حال و آینده آنگونه است که می تواند خونهای منجمد را در عروق مرده ی محرومین به جوش آورده و کانالهای متروک فضائل و مناقب را بازگشائی نماید.هر جای این کره ی خاکی ظلمی پدید آید، نوای ملکوتی قتیل طف طنین می دهد که : مرگ سرخ به از زندگی ننگین است، و هر کجا که ناله ی مرغ بال و پر کنده ای از میان قفسی می رسد، ضجه ی واحسینای اسرای دربند، تازه میشود.

۱۳۸۶ دی ۲۹, شنبه


برگي از دفتر قطور جنايات رژيم ولايت فقيه

خبر كشته شدن جوان دانشجوي سنندجي زنده ياد ابراهیم لطف الهی توسط جلادان وزارت اطلاعات ، نماد عيني ديكتاتوري ديني و نقض علني حقوق بشر در ايران است . وقتي حكومتي اينگونه جوانانش را به زنجير مي كشد ديگر هيچ گونه توقعي نبايد داشت كه حقوق بشر در آن به رسميت شناخته شود .كشته شدن زنده ياد ابراهيم لطف الهي برگي از دفتر قطور جنايات رژيم ولايت فقيه در ايران است كه در طول اين 28 سال گذشته ، تاريخ درخشان ايران زمين را تيره و تار نموده است . حال كه حكومت ملّايان ضد ديني ، شمشير از رو بسته و تمامي طبقات جامعه ايراني را هدف قرار داده است لازم است كه تمامي جنبش ها و گروههاي مبارز و مدافع حقوق بشري بيش از گذشته براي ريشه كني اين رژيم ديكتاتوري متحد شوند. دفتر نمايندگي آيت الله بروجردي در اروپا به نمايندگي از تمامي پيروان آيت الله بروجردي ضمن عرض تسليت به خانواده ي اين دانشجوي بي گناه ، خواستار رسيدگي سازمانها و مجامع حقوق بشري دنيا به پرونده قتل اين دانشجو و محكوميت اين عمل غير انساني بوده و ضمن اعلام همبستگي خود با مبارزات دانشجويي در ايران ، اين عمل غير قانوني و غير انساني را شديدا محكوم مي نمايد .
دفتر نمايندگي آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي در اروپا
http://aboroujerdi.blogspot.com/
جهانگير صالحي

۱۳۸۶ دی ۲۵, سه‌شنبه

آن هنگام كه سياستمداران به اصطلاح ديني سر به سنگ مي كوبند
خبر برقراري پاره اي محدوديت ها براي هيأت هاي مذهبي در ايام محرم به همان اندازه عبرت آموز است كه تبيين چارچوبهاي معنادار حكومتي براي آن طنزآلود است.

ديگر سياهي لشكر نمي خواهيم!
امام جمعه مشهد، روز جمعه نسبت به استفاده از ابزار موسيقي در مراسم محرم هشدار داد و گفت: "شما ابزار ‏آلات موسيقي را به مجلس عزاي سيدالشهدا كه مظهر فضيلت، عفت و ولايت است مي‌آوريد و فردي به اسم مداح ‏ولي با عملكردي شبيه يك خواننده لاابالي، اشعار مبتذل را در مجلس اجرا مي‌كند كه نتيجه آن تهييج آن دختر و ‏پسري است كه به خاطر صداي خوش وي به اين مجلس آمده‌اند".‏
علم الهدي با اشاره به اينکه "مجلس سيدالشهدا به پارتي" تبديل شده، گفت: "اين عمل تبديل كردن مجلس سيد ‏الشهدابه پارتي است و اين حركت از عملكرد عمر سعد بدتر است چرا كه او امام حسين را كشت ولي اين افراد ‏خون امام را ملعبه بازي و شهوت خود قرار داده‌اند".‏
وي اغلب جوانان شرکت کننده در مراسم محرم را "جوانان سر چهارراهي دختر باز" ناميد و با اشاره به اين سخن ‏برگزاركنندگان مجالس مذهبي كه جوانان بايد جذب اين مراسم شوند، گفت: "مگر جوانان بسيجي كه از روز اول ‏ماه محرم سياه مي‌پوشند و به مجالس مي‌روند و عاشقانه سينه مي‌زنند، جوان نيستند؟ آيا حتما جوان بايد همان افراد ‏سر چهاراهي دخترباز باشند؟ به چه قيمت مي‌خواهيم جوان وارد مجلس امام حسين شود، به قيمتي كه مجلس امام ‏هشتم را پارتي درست كنيد و او براي پارتي بازي خود به اين مجلس بيايد؟"‏
امام جمعه موقت مشهد همچنين گفت: "اينگونه افراد مي‌خواهند مريد جمع كنند و انسان‌ها را دنبال سر خود راه ‏بياندازند، خوب شما كه اين را مي‌خواهيد با مجلس امام حسين و بچه‌هاي پيامبرچه كار داريد؟ برويد و كنسرت ‏اجرا كنيد و يا اگر مي‌خواهيد با آلات موسيقي هيات خود را رواج بدهيد، عشرتكده راه بيندازيد؛ البته اگر توانستيد ‏و به شما اجازه دادند".‏

خود كرده را تدبير چيست؟
خدمت جناب آقاي "علم الهدي" بايد عرض كرد كه پيش از به قدرت رسيدن حضراتي مانند شما در ايران، همين روالي كه شما با افكار بلند خود به آن رسيده ايد، جاري بوده است! و منطق هم اينطور حكم مي كند. اما حضور شما در اريكه قدرت ايجاب مي كرد كه فضاي ساختگي از هيجانات مذهبي به جامعه ببخشيد و يكي از ابزاهاي آن هم عزاداري هاي مدرن بود و شما با بهره گيري از مداحان توانا در جذب مخاطب ولي بيگانه با فرهنگ عاشورا، دو هدف عمده را دنبال مي كرديد:
1- معروفيت بخشيدن به اين مداحان، در ميان جواناني كه كمتر دغدغه هاي ديني و مذهبي دارند، تا بدينوسيله منويات ولايت فقيه در تبليغات دين سياسي محقق شود. چراكه حضور اين دست از مداحان در دو جبهه تبليغ براي نظام و رهبر و نيز برپايي عزاداري هاي مهيج، خود شيوه اي رندانه براي حفظ مقام و موقعيت سياسي است.
2- فضايي ساختگي از شور و اشتياق مذهبي به جامعه بخشيدن و آن را دستاورد نظام مقدس، دانستن! (شايد توجه به اين مضمون خالي از لطف نباشد كه همان جوانان به بيان آقاي "علم الهدي"، - لاابالي- كه در هيأت هاي مذهبي حضوري پر رنگ دارند در ايام محرم، به جاي صداي جاز و خوانندگان غيرمجاز! صداي پر شور آن مداح خوش آوازه را در سيستم پيشرفته صوتي اتومبيل خود، با آن شيوه هاي ناهنجار رانندگي، به رُخ يكديگر مي كشند.) و البته هيچ اجباري در دين نيست و هر آنكه جاز مي شنود، بي دين و لابالي نيست، اما خرج كردن امام حسين(ع) كه سرمايه دنيا و آخرت است براي پر كردن وقت يك عده بي كار و سرگرم كردن آنها به ظاهريات به اصطلاح ديني، شرم آور است و شرم آورتر آنكه بخواهيم تبليغات سياسي و انتخاباتي را هم به عزاداري هاي سنتي و مردمي منگنه كنيم!
پس از آن بود كه مراسم عزاداري، شور و هيجان ديگري به خود گرفت و با رايج شدن صداي بسياري از اين مداحان در جامعه و كپي برداري از آن، هزاران مداح و خواننده اهل بيت، نه از ميدان علم و تقوا، بلكه از ميدان رقابت در صدا و آهنگ، سربرآوردند و عزاداري هاي محرم را به چالش كشيدند و آبروي شيعه را بردند.
هرچه بر شور و هيجان عزاداري ها افزوده شد، از محتوا تهي گشت و به پوچي رسيد. و اين به خاطر آن است كه نگاه آلوده و مرموز سياستمداران به چهره ي لطيف دين، افتاد و آن را خدشه زد.
عجبا كه امروز، باز هم به جاي عبرت آموزي از گذشته، راه نادرست را اين بار در خلاف جهت طي مي كنند و در هر صورت بازنده اند، چرا كه احساسات ديني و قلبي آدميان را هيچگاه نمي توان حكومتي كرد!
http://kazemi-boroujerdi.blogfa.com

۱۳۸۶ دی ۲۱, جمعه

پرواز به كربلاء

دنياى بشريّت، همواره شاهد حوادث تند و وقايع تلخ بوده و تاريخ گذشته، گوياى صدمات بليغ بر پيكر انسانيّت است ولى در پيچ و خم زندگى، غبارهاى جنايات، فرو نشسته و مصائب، دچار مرور زمان مى‏گردد و شديدترين جنايات، به فراموشى سپرده مى‏شود. امّا داستانى در خاطرات اوراق بهادار عتيق قرار دارد كه نه تنها از ياد انديشمندان نمى‏رود بلكه هر تلاوت‏كننده‏اى را تكان داده و غيرت هر صاحب‏وجدانى را تهييج مى‏نمايد و همين مسأله باعث تقويت حرّيّت آزادى‏خواهان هر عصر شده. اين حماسه دلخراش را مى‏توان رساترين موضوع تربيتى دانست كه چنانچه در حوزه‏هاى فكرى و حلقه‏هاى فرهنگى، به تجزيه و تحليل رود، خزائنى از آموزش‏هاى قضائى و معادنى از دانستنى‏هاى ادبى را به بار مى‏آورد. به اعتقاد اين جانب، در رخداد انحصارى عاشوراء، نقش‏هاى متضادّ عدل و ظلم - خوبى و بدى - عطوفت و بى‏رحمى - اشك و خنده - ناله و نعره - حقّ و باطل - سفيدى و سياهى - زيبا و زشت - ديانت و سياست - بهشت و جهنّم - خدا و شيطان - دنيا و آخرت - آزادى و اسارت - صداقت و خيانت، كاملاً برجسته و پيوسته است، بگونه‏اى كه مى‏توان ادّعا نمود كه مأخذ تمامى اشياء و اشخاص، به غائله عاشوراء باز مى‏گردد، يعنى اگر به چيزى رسيديد كه مشكوك بود و نتوانستيد به صحّت و سقم او برسيد، به دفتر عاشوراء بنگريد و با توجّه به مُعجمى كه از اصول كلّى خلقت در آن مرقوم است، مى‏توانيد به قضاوت بنشينيد و تسليم نظرات اَصلح شويد. مثلاً رد يا قبول افراد را به چارچوب‏هايى كه در فتنه عاشوراء منقوش گرديده مرجوع نموده و ملاحظه كنيد كه چنين فردى در خصوصيّت‏هاى اخلاقى و انسانى و ايمانى، به چه شخصيّتى در عاشوراء شباهت دارد، به جبهه يزيد گرايش دارد يا با اردوگاه حسينى مطابقت مى‏نمايد

۱۳۸۶ دی ۲۰, پنجشنبه

روش هاي معاويه گونه در حكومت علي ( خامنه اي ) !!

سایت حکومتی عصر ایران: بیژن شهبازخانی، نماینده ملایر در مجلس هفتم، در خصوص تبلیغات انتخاباتی زودهنگام در حوزه انتخابیه اش گفت: در حوزه انتخابیه من افرادی پول زیادی را برای پیروزی در انتخابات خرج کرده و شاهد هستیم که به مناسبت های گوناگون این افراد سفره های 2000 نفری را برپا می کنند.
وی افزود: حتی در یک ابداع جدید در عید غدیر کاندیداها جشنی برگزار کردند و در آن جشن با قرعه کشی 20 نفر را به عنوان جایزه به سفر عتبات عالیات اعزام کردند.
نماینده ملایر با انتقاد شدید از اینگونه هزینه کردن برای تبلیغات انتخابات اظهار داشت: اکنون تبلیغات انتخابات به سمت مادی شدن می رود و شاهدیم که روش های معاویه گونه در حال گسترش است و همین روش ها باعث شده است افراد شایسته منزوی شوند.
شهبازخانی تاکید کرد: این کاندیداها با پهن کردن سفره های معاویه هرگز نمی توانند حکومت علوی را ایجاد کنند و اگر اینگونه تبلیغات
ادامه یابد قطعا مجلس معاویه تشکیل خواهد شد.

۱۳۸۶ دی ۱۷, دوشنبه

احتمال قتل آیت الله بروجردی توسط رژیم قوت گرفت

پیرو اطلاعیه ی صادره توسط فعالان حقوق بشر ایران در مورد احتمال قتل آیت الله بروجردی توسط رژیم دیکتاتوری ایران، هم اکنون نگرانیها در این مورد شدت بیشتری بخود گرفته است. از آخرین مرحله ی انتقال روحانی مخالف ِاسلام ِسیاسی، آیت الله کاظمینی بروجردی به بند 209 اوین تا کنون 42 روز میگذرد؛ در حالی که در این مدت تلاشهای خانواده وی برای اطلاع از وضعیت ایشان بی نتیجه بوده است. با توجه به ابتلاء آیت الله بروجردی به بیماریهای متعددی چون بیماریهای قلبی،کلیوی،عصبی و پارکینسون، ادامه نگهداری ایشان در شرایط رقت بار بند 209 اوین عملی کاملا ًغیرانسانی وغیر قانونی می باشد . طی روزهای گذشته اخبار تأیید نشده ای ازاحتمال انتقال آیت الله بروجردی به زندان یزد حکایت داشت. همچنین اخبار تأیید نشده ای از احتمال قتل ایشان توسط رژیم حکایت دارد. جمعیت مردمی دفاع از آیت الله بروجردی اعلام کرده است با توجه به وجود هواداران بیشمار آیت الله بروجردی در تهران و سایر شهرستانها، صحت چنین خبری می تواند سرآغاز ناآرامی های گسترده ای در سراسر کشور آنهم در آستانه برگزاری انتخابات مجلس هشتم باشد.
بدینوسیله ضمن اعلام نگرانی شدید خود در این خصوص، خواستار دخالت نهادها و سازمانهای مؤثر حقوق بشری در داخل و خارج از کشوربرای روشن شدن وضعیت ایشان می باشیم.

۱۳۸۶ دی ۱۶, یکشنبه

آزادی دو تن از هواداران آیت الله بروجردی
دو تن از یاران آیت الله بروجردی بنامهای خانمها نرگس غفار زاده و مریم عظیمی که در تاریخ ششم آذرماه دستگیر شده بودند ، بعداز ظهر روز شنبه پانزدهم دیماه ، به ترتیب نام به قید قرار وثیقه ی ده و بیست میلیون تومانی آزاد شدند ؛ اما تا لحظه ی تحریر این خبر هنوز اطلاع مؤثقی از سرنوشت آیت الله بروجردی در دست نمی باشد .

۱۳۸۶ دی ۱۵, شنبه

چهل روز بي خبري از آيت الله بروجردي

چهل روز از انتشار خبر غير رسمي فوت آيت الله بروجردي در زندان ميگذرد و عليرغم مراجعات پي در پي خانواده وي و تلاش وکلاي وي جهت اطلاع از سرنوشت ايشان تا کنون هيچگونه نتيجه اي در بر نداشته است و هم اکنون خانواده و نزديکان وي در بي خبري و نگراني از وضعيت اين زنداني عقيدتي بسر ميبرند .
اين در حالي است که دو تن از ياران دربند وي با قرار کفالت 10 ميليون توماني از زندان آزاد گشتند اما همچنان خانمها نرگس غفارزاده و مريم عظيفي در بند 209 زندان اوين نگهداري ميشوند و در آخرين اقدامات دستگاه امنيتي عنوان گشته است که بزودي افراد ديگري از نزديکان وي احضار و بازداشت خواهند گشت .
مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران بدينوسيله مراتب نگراني عميق خود را نسبت به بي خبري از وضعيت آيت الله بروجردي و تداوم بازداشت ياران وي اعلام مي نمايد و توجه گروههاي مدافع حقوق بشري را نسبت به وضعيت نگران کننده اين افراد جلب مي نمايد.

۱۳۸۶ دی ۱۴, جمعه

قتل یکی از هواداران آیت الله بروجردی
توسط رژیم دیکتاتور ایران

یکی از هواداران روحانی دیکتاتورستیز، آیت الله بروجردی، بنام خانم مریم منتظرصاحب 37 ساله و متأهل پس از ماهها تحمل درد و رنج در بیمارستان میلاد تهران ساعت 8 صبح روز سه شنبه 11 دیماه، دار فانی را وداع گفت.مراسم خاکسپاری وی در قطعه 111 ردیف 155 در جوّی کاملا ً امنیتی برگزار گردید.
ایشان قبل از حمله ی وحشيانه ي مأموران رژیم به منزل آیت الله بروجردی در 8 اکتبر 2006 ، مبتلا به تومور مغزی از نوع خفیف بود.ایشان در جریان به خاک وخون کشیدن هواداران آیت الله بروجردی در کوچه سرو خیابان آزادی تهران توسط نیروهای حکومتی ، بشدت از ناحیه سر مضروب گردید و در حالی که بعلت ضربات مهلک باتوم خونریزی شدیدی از آن ناحیه کرده بود، بهمراه سایر دستگیر شدگان به زندان اوین انتقال یافت. بدلیل اینکه برادر وی علیرضا منتظر صاحب از نزدیکان آیت الله بروجردی بود، ایشان نیز به بند 209 اوین منتقل گردید و آنجا مدتی تحت انواع شکنجه روحی و جسمی قرار گرفت . بدلیل وخامت وضع جسمانی ایشان در بند 209، مأمورین زندان از ترس فوت احتمالی وی، با أخذ وثیقه ای سنگین ایشان را آزاد کردند.
بدلیل تزریق آمپولهای مشکوک به وی توسط مأموران زندان ، ایشان در آنجا مبتلا به سرطان مغز گردید و بدین علت پس از آزادی بمدت 9 ماه در بیمارستان بستری و با مرگ دست و پنجه نرم کرد.ایشان بعنوان یکی از قربانیان واقعه سرکوب آیت الله بروجردی در اکتبر 2006 بالاخره در اوج غربت و در کنارسکوت معنادار رسانه های خبری و مدعیان مدافع حقوق بشری، از حق خداداده حیات محروم گردید تا جهان استبداد زده امروز بیش از پیش در عطش آزادی حقیقی، چشم به ظهور یگانه مصلح عادل بدوزد.
به امید ظهور مصلح راستین بشریت
وشکست اهریمن
خبرگزاری مستقل هواداران آیت الله بروجردی در تهران

۱۳۸۶ دی ۱۱, سه‌شنبه

ما با ولايت زنده ايم! .... كدام ولايت؟

داستان به هم ريختگي تفكرات ديني و اعتقادي در نظام جمهوري اسلامي آنچنان درد كهنه اي است كه سخن گفتن در مورد آن ملال آور است. شايد به دليل آنكه تزريق تفكراتِ جهت دار سياسي در كالبد دين حنيف، خوراك مسمومي براي جامعه شده است كه غيرت و اصالت ديني جامعه شيعه را به ورطه نابودي كشانده و عوام را در خواب غفلت و بي خويشي نشانده است.
جابجايي مفاهيم اعتقادي در نظامات سياسي، عمري به قدمت تاريخ دارد و امروز هم در نظام سياست زده حاكم بر جامعه مسلمين، شاهد چنين امري هستيم.
كوتاه سخن آنكه حديث ولايت و جانشيني حضرت اميرالمؤمنين علي(ع) در روز غدير كجا و رياست و امارت پر مسئله يك روحاني، كه در نظام حقوقي و اجتماعي، حداكثر يك فقيه است كجا!؟
شايد كساني فكر مي كنند كه آن فقيهي كه انتخاب شده ي يك شوراي سياسي است، عدالتش و تقوايش و دينمداريش و علمش، به اثبات رسيده و چون مدالي تا پايان عمر بر گردنش آويخته شده است! كه جامعه خواب زده شيعه، مجبور است سالها، حكمش را چون حكم امام معصوم و منصوص حضرت رحمان، گردن نهد و آن را عين حق بداند! جامعه اي كه در نيافته است كه تقواي الهي، امري نيست كه شخصي با آن معروف شود تا بدانوسيله قدرت تصرف بر سرنوشت مردم را پيدا كند.
بر هر مسلمان عامي بايد روشن باشد كه امام علي(ع) و يازده جانشين ايشان را خدا انتخاب كرده و به پيامبرش نهيب زده كه « يَأَيهَا الرَّسولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْک مِن رَّبِّک وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْت رِسالَتَهُ » ای پیامبر!(ص) آن چه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده (به مردم) برسان كه اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرسانده‏ای! - (سوره مائده، آيه ۶۷)
در حالي كه آن فقيهي را كه مي گويند حتي لازم نيست در تمام حوزه هاي ديني صاحب نظر باشد! و به اصطلاح انتخاب شده مردم است! را به گونه اي تبليغ مي كنند كه در كنار حضرت امير المؤمنين بنشيند و حكمش، حكم او باشد!
چقدر فريبنده و شرم آور است غصب معناي اصيل ولايت، «محبت و پيروي خالصانه» در پوسترهاي تبليغاتي يك چهره سياسي يا به اصطلاح ديني كه معروفيتش در تحركات اجتماعي و سياسي بوده است.
كدام ولايت؟ كدام امامت؟ از كدام امام يا ولي سخن مي گوييد؟
آيا كساني كه در آنچه خدا تعيين كرده شريك قائل مي شوند، مشرك نيستند؟
اينكه جامعه غفلت زده شيعه، امروز در حكم خدا شريك قرار داده است، به دليل آن است كه معناي ولايت امامان حقّه را به خوبي درك نكرده است و يا تبليغات سياسي، حجابي شده است كه چنين دركي حاصل نشود.
آري ولايت به معناي حكومت و رياست است اما آن كساني كه ولايت امام معصوم را در امارت سياسي او تبليغ مي كنند، مغرض هستند و بايد به آنها پشت كرد. ولايت امام معصوم، ولايتي در عمق وجود است و حكومتي جبروتي است بر تمام عالم، باذن الله. و چقدر كوته نظرند آنهايي كه حركت حضرت سيّد الشُّهداء را، حركتي صرفاً براي تشكيل حكومت اسلامي به جامعه معرفي ميكنند! اینها امام حسینی را معرفی می کنند، جاه طلب كه به طمع حكومت، خانوده خود را به قتل و اسارت كشاند! امام حسيني كه ديد سياسي نداشت و مردم كوفه را نمي شناخت! و در جنگي نابرابر شكست خورد!
و به تحقيق اين امام حسين، آن امام حسيني نيست كه بر قلب ها حاكم است. اين امام حسين ساخته و پرداخته ي ذهن بيمار كساني است كه دين را در پرتگاه سياست انداخته اند؛ ... بايد آنها رها كرد و به آتش دوزخ سپرد.
و در اين روزگار، بنده خدا، آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي براي تفهيم اين معنا به جامعه تاوان سنگيني داد و امروز در سخت ترين شرايط به فراموشي رفته است و جامعه همچنان از آن خوراك مسموم تغذيه مي كند و هر روز در خوابي عميق تر فرو مي رود.
از خدا مي خواهيم كه اين غدير را با انقلاب مهدوي به عيدي تبديل كند كه در آن مسلمانان، معناي واقعي ولايت را با گوشت و پوست و استخوان درك كنند و از گمراهي رهايي يابند.