در اين روز كه يادآور مراسم قربانى كردن اسماعيل به دست پدرش ابراهيم است ؛ تستى مىطلبد كه آيا ملكه ايمان در وجودمان آنگونه فعّال بوده تا در انجام فرامين الهى ، بىوقفه بكوشيم و در اَثقالش خم به ابرو نياوريم؟ و اين كه خودمان را براى اعتبارات موقّت و كاذب و فانى مادّى ، هر روز فدا مىنماييم و در راهاندازى حاجات بىمقدارش ، همواره قربان و صدقه اين و آن مىشويم ؛ حاضريم نفْس سركش خويش را دربست به قربانگاه وصل ببريم و حجابها را درنورديم و خواهشها را با شمشير « وَ لا نَعبُد اِلّا اِيّاه » جرّاحى نماييم؟ بواقع تسلسل قربانها در تقويم زندگى ما چه نقشى دارد؟ براى فرار از دعاوى نفوس لوّامه ، گردن گوسفندان را مىچسبيم و آن سياه بختان را سپر خود مىگردانيم و به جاى آن كه خون شياطين درون را بريزيم دستهايمان را با سرخى رگهاى اين زبانبستهها ، قرمز مىنماييم تا شايد فديهاى براى نُحوست اعمالمان گردد. هيهات از آن كه چنين معاوضه و مبادلهاى در كار تقدير، تبديلى ايجاد كند و مانع نزول عواقب افعالمان شود. عارفان واصل در اين روز به محاسبه گذشته مىنشينند كه چه كردهاند و به كدامين دين، مقرّند؟ آيا مذهب « تَسْليماً لِاَمْرِك » را پيشه نمودهاند يا در كِسوت مُذَبْذَبينَ بَينَ ذلِكاند ؟ اين دلِ هر جايى را به بند بندگى درآوريد تا به فيض ذلِك هُوَ الْفَوزُ الْعَظيم نائل آييد و آن هنگام است كه « وَ قَلبٌ مَشغولٌ بِالْمولا » تجلّى كرده و عرفات را به محشرى داغ ، مبدّل مىسازد كه ميليونها حاجى را به انبوهى پروانه ، ترسيم كرده كه آفتاب فَقَد عَرَف رَبّه را طواف مىكنند. قربان به مسلمين، درس تقرّب مىدهد ؛ آيا وقت آن نرسيده كه نزديكترين قدرت را به حياتمان درك كنيم و با « اَقْربُ اِلَيهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريد » پيمان به جاودانگى بيعت ببنديم كه لحظهاى ديار معبود را ترك ننماييم؟ بر جميع منتظران، فرض است تا عيد قربان را مَسلخ اميال نفسانى قرار داده و روح را از هر چيزى كه انتظار را تضعيف مىكند پاكسازى نموده و بر عطش مصلح خواهى و منتقمجويى و منجىطلبى بيفزاييم.
عريضه محرومان در عيد قربان: « اَلَيسَ الصُّبحُ بِقَريب » آيا سپيده غمزداى موعود در اين شب وحشتناك غيبت ، نزديك نشده تا غبار نا اميدى را از چهره بينوايان عصر پاك نمايد؟
عريضه محرومان در عيد قربان: « اَلَيسَ الصُّبحُ بِقَريب » آيا سپيده غمزداى موعود در اين شب وحشتناك غيبت ، نزديك نشده تا غبار نا اميدى را از چهره بينوايان عصر پاك نمايد؟
كتاب حكيم ،اثر آيت الله بروجردي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر