درب منزل مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید محمدعلی کاظمینی بروجردی واقع در حوالی میدان خراسان تهران
اين روزها ، يادآور اتفاقات ناگوار مردادماه سال 85 است كه نيروهاي وزرات اطلاعات با يورش به بيت آيت الله العظمي آقا سيد محمدعلي كاظميني بروجردي و بازداشت 5 نفر از نزديكان ايشان، از جمله تنها دختر مرجع فقيد، منزل ايشان را به اهانت گرفتند و قفلها و درهایش را شکستند و بسیاری از کتب و آثار مهم و قدیمی آن روحانی پاکدامن را که عمری در عبادت و اطاعت پروردگار بیهمتا بود به سرقت بردند.
در روز هشتم مرداد 1385، مأموران وزرات اطلاعات با يورش همزمان به بيت مرجع فقيد آيت الله العظمي سيد محمدعلي كاظميني بروجردي و نيز تهاجم مسلحانه به بيت آيتالله سيد حسين كاظميني بروجردي، با مقاومت شديد مردمي مواجه شده و در انتقال آيت الله كاظميني بروجردي به زندان اوين ناكام ماندند.
در ساعت يك بامداد پنجشنبه 12 مرداد 85، سران امنيت استان تهران به همراه دهها تن از افراد مسلح با قرق كردن كوچه و خيابان محل زندگي آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي به بيت ايشان حمله كردند و به خاطر ترس از دفاع مردمي و وقوع حادثهاي مشابه روز 8 مرداد، از بازداشت ايشان صرف نظر كردند ولي با تهديد به اعدام گروگانها و همچنين با ابلاغ حكم يورش مسلحانه در جلسه ميلاد اميرالمؤمنين(ع) كه قرار بود عصر روز 13 رجب (17 مرداد) با شركت بينظير اقشار عمومي تشكيل شود، تعهد به عدم برگزاري آن گرفتند.
ناگفته پيداست كه انعقاد چنين محافلي هميشه باعث نگراني و ترس حكومت بوده است. به هرحال در پي اين حكم تحميلي، آيت الله بروجردي با انتشار اعلاميه اي براي حفظ جان مردم و جلوگيري از هجوم نيروهاي يگان ويژه، اين جلسه را لغو نمود و با استناد به چند حديث، جلوگيري دولت از برگزاري محفل ميلاد امام اول شيعيان را از علائم حتمي ظهور امام زمان خواند و با ابلاغ يك فراخوان عمومي، از همه مؤمنين خيرخواه و مصلح و همچنين مجامع قضائي بين المللي درخواست كمك و حمايت نمود.
در حادثه روز 8 مرداد، سه دستگاه اتومبيل از وزارت اطلاعات كه براي بازداشت و انتقال آيت الله بروجردي مهيا شده بود توسط مردم معترض تخريب شد و در نهايت سردار طلائي در محل حاضر شده و با عذرخواهي ظاهري، اعلام نمود كه اين يورش توسط عوامل خودسر و ناشناخته انجام شده و قول پيگيري آن را داد.
پس از اين وقايع و در طول دو ماه كه منزل آيت الله بروجردي در محاصره بود و تمام رفت و آمدها از طريق دوربين هايي كه در محل نصب شده بود كنترل ميشد اما حفاظت نيروهاي از جان گذشته مردمي در اطراف منزل بنده خدا، امكان دستگيري و بازداشت ايشان را از بين مي برد.
درگیری و زد و خورد بین نیروهای حکومتی و محافظین بیت آیت الله کاظمینی بروجردی در اطراف منزل ایشان همچنان ادامه داشت بطوري كه روز پنجشنبه ششم مهرماه، 41 نفر از یاران و محافظان آیت الله کاظمینی بروجردی دستگیر شده بودند و روز جمعه هفتم مهرماه 35 تن دیگر نیز بازداشت شدند. در ادامه این تهاجمات تا بامداد دوشنبه رویهمرفته تقریبا 120 نفر از یاران و محافظان آیت الله بروجردی بازداشت و راهی زندان شدند.
در روز 13 مهرماه 85، وزارت اطلاعات طي يك نامه محرمانه، از معاونت امور روحانيون دفتر رهبري خواست تا يكي از قضات آشنا با مسائل امنيتي و با اختيارات ويژه در دادسراي ويژه، مسئوليت قضايي موضوع را به عهده بگيرد و حكم دستگيري آيت الله كاظميني بروجردي و هواداران ايشان را صادر كند.
به پشتوانه اين حكم و دستگيري هاي روزهاي گذشته و كمتر شدن نيروهاي مردمي، بامداد شنبه پانزدهم مهرماه 1385، نيروهاي يگان ويژه اقدام به دستگيري ايشان نمودند و بار ديگر با دفاع سرسختانه مردمي مواجه شدند كه اينبار خود را به سلاح سرد، مصلح كرده بودند.
از ساعات آغازين روز 15 مهر 85 تا ساعت 4 بامداد 16 مهر و در شرايط ماه رمضان، اين درگيري سخت و خونين ادامه داشت بطوري كه پليس ضد شورش با امكانات و تجهيزات ويژه نظامي وارد ميدان شد و با تير اندازي و استفاده از انواع گازهاي ضد شورش در يك منطقه مسكوني! بهاي سنگيني را براي بازداشت آيت الله كاظميني بروجردي متمحل شد. گفته ميشود ملکه سادات، نوه هشت ماهه آيت الله بروجردي بر اثر اصابت گازهاي خفه کننده دچار صدمات شديد تنفسي شده و هم اکنون تحت مداوا و درمان قرار دارند.
استفاده از سلاح سرد، گرچه موجب بروز حرف و حديث هايي بر ضدّ اين معتقدان از جان گذشته شد اما نگاهي به شدت و عمق فاجعه پيچيده 16 مهر 85 و حضور صدها نفر از نيروهاي مجهز لباس شخصي قبل از درگيري نيروهاي نظامي با امكانات ويژه، نشان از درايت ايشان در حفاظت از خود و اهل منزل اين روحاني شيعي در مقابل اين حملات وحشيانه دارد.
بر خلاف تبليغات كذبي كه ميشود، افراد مسلح به سلاح سرد و ساير نيروهاي مردمي از زن و مرد و پير و جوان، هيچ تهديدي براي مردم منطقه نبودند. آنها گاهي اين سلاحها را كه برخي شبيه قندشكن كوچك بود! و برخي چوب و برخي شمشير، بالاي سر مي بردند و چنين شعار ميدادند:
- يا حجة بن الحسن، ريشه ي ظلم رو بكن.
- واي اگر حسينم، حكم جهادم دهد؛
- در مسجد بسته است؛
- الله الله الله .... الله الله الله؛ و...
اين روزها ، يادآور اتفاقات ناگوار مردادماه سال 85 است كه نيروهاي وزرات اطلاعات با يورش به بيت آيت الله العظمي آقا سيد محمدعلي كاظميني بروجردي و بازداشت 5 نفر از نزديكان ايشان، از جمله تنها دختر مرجع فقيد، منزل ايشان را به اهانت گرفتند و قفلها و درهایش را شکستند و بسیاری از کتب و آثار مهم و قدیمی آن روحانی پاکدامن را که عمری در عبادت و اطاعت پروردگار بیهمتا بود به سرقت بردند.
در روز هشتم مرداد 1385، مأموران وزرات اطلاعات با يورش همزمان به بيت مرجع فقيد آيت الله العظمي سيد محمدعلي كاظميني بروجردي و نيز تهاجم مسلحانه به بيت آيتالله سيد حسين كاظميني بروجردي، با مقاومت شديد مردمي مواجه شده و در انتقال آيت الله كاظميني بروجردي به زندان اوين ناكام ماندند.
در ساعت يك بامداد پنجشنبه 12 مرداد 85، سران امنيت استان تهران به همراه دهها تن از افراد مسلح با قرق كردن كوچه و خيابان محل زندگي آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي به بيت ايشان حمله كردند و به خاطر ترس از دفاع مردمي و وقوع حادثهاي مشابه روز 8 مرداد، از بازداشت ايشان صرف نظر كردند ولي با تهديد به اعدام گروگانها و همچنين با ابلاغ حكم يورش مسلحانه در جلسه ميلاد اميرالمؤمنين(ع) كه قرار بود عصر روز 13 رجب (17 مرداد) با شركت بينظير اقشار عمومي تشكيل شود، تعهد به عدم برگزاري آن گرفتند.
ناگفته پيداست كه انعقاد چنين محافلي هميشه باعث نگراني و ترس حكومت بوده است. به هرحال در پي اين حكم تحميلي، آيت الله بروجردي با انتشار اعلاميه اي براي حفظ جان مردم و جلوگيري از هجوم نيروهاي يگان ويژه، اين جلسه را لغو نمود و با استناد به چند حديث، جلوگيري دولت از برگزاري محفل ميلاد امام اول شيعيان را از علائم حتمي ظهور امام زمان خواند و با ابلاغ يك فراخوان عمومي، از همه مؤمنين خيرخواه و مصلح و همچنين مجامع قضائي بين المللي درخواست كمك و حمايت نمود.
در حادثه روز 8 مرداد، سه دستگاه اتومبيل از وزارت اطلاعات كه براي بازداشت و انتقال آيت الله بروجردي مهيا شده بود توسط مردم معترض تخريب شد و در نهايت سردار طلائي در محل حاضر شده و با عذرخواهي ظاهري، اعلام نمود كه اين يورش توسط عوامل خودسر و ناشناخته انجام شده و قول پيگيري آن را داد.
پس از اين وقايع و در طول دو ماه كه منزل آيت الله بروجردي در محاصره بود و تمام رفت و آمدها از طريق دوربين هايي كه در محل نصب شده بود كنترل ميشد اما حفاظت نيروهاي از جان گذشته مردمي در اطراف منزل بنده خدا، امكان دستگيري و بازداشت ايشان را از بين مي برد.
درگیری و زد و خورد بین نیروهای حکومتی و محافظین بیت آیت الله کاظمینی بروجردی در اطراف منزل ایشان همچنان ادامه داشت بطوري كه روز پنجشنبه ششم مهرماه، 41 نفر از یاران و محافظان آیت الله کاظمینی بروجردی دستگیر شده بودند و روز جمعه هفتم مهرماه 35 تن دیگر نیز بازداشت شدند. در ادامه این تهاجمات تا بامداد دوشنبه رویهمرفته تقریبا 120 نفر از یاران و محافظان آیت الله بروجردی بازداشت و راهی زندان شدند.
در روز 13 مهرماه 85، وزارت اطلاعات طي يك نامه محرمانه، از معاونت امور روحانيون دفتر رهبري خواست تا يكي از قضات آشنا با مسائل امنيتي و با اختيارات ويژه در دادسراي ويژه، مسئوليت قضايي موضوع را به عهده بگيرد و حكم دستگيري آيت الله كاظميني بروجردي و هواداران ايشان را صادر كند.
به پشتوانه اين حكم و دستگيري هاي روزهاي گذشته و كمتر شدن نيروهاي مردمي، بامداد شنبه پانزدهم مهرماه 1385، نيروهاي يگان ويژه اقدام به دستگيري ايشان نمودند و بار ديگر با دفاع سرسختانه مردمي مواجه شدند كه اينبار خود را به سلاح سرد، مصلح كرده بودند.
از ساعات آغازين روز 15 مهر 85 تا ساعت 4 بامداد 16 مهر و در شرايط ماه رمضان، اين درگيري سخت و خونين ادامه داشت بطوري كه پليس ضد شورش با امكانات و تجهيزات ويژه نظامي وارد ميدان شد و با تير اندازي و استفاده از انواع گازهاي ضد شورش در يك منطقه مسكوني! بهاي سنگيني را براي بازداشت آيت الله كاظميني بروجردي متمحل شد. گفته ميشود ملکه سادات، نوه هشت ماهه آيت الله بروجردي بر اثر اصابت گازهاي خفه کننده دچار صدمات شديد تنفسي شده و هم اکنون تحت مداوا و درمان قرار دارند.
استفاده از سلاح سرد، گرچه موجب بروز حرف و حديث هايي بر ضدّ اين معتقدان از جان گذشته شد اما نگاهي به شدت و عمق فاجعه پيچيده 16 مهر 85 و حضور صدها نفر از نيروهاي مجهز لباس شخصي قبل از درگيري نيروهاي نظامي با امكانات ويژه، نشان از درايت ايشان در حفاظت از خود و اهل منزل اين روحاني شيعي در مقابل اين حملات وحشيانه دارد.
بر خلاف تبليغات كذبي كه ميشود، افراد مسلح به سلاح سرد و ساير نيروهاي مردمي از زن و مرد و پير و جوان، هيچ تهديدي براي مردم منطقه نبودند. آنها گاهي اين سلاحها را كه برخي شبيه قندشكن كوچك بود! و برخي چوب و برخي شمشير، بالاي سر مي بردند و چنين شعار ميدادند:
- يا حجة بن الحسن، ريشه ي ظلم رو بكن.
- واي اگر حسينم، حكم جهادم دهد؛
- در مسجد بسته است؛
- الله الله الله .... الله الله الله؛ و...
منبع : وبلاگ سیر عرفان عینی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر