۱۳۸۶ شهریور ۸, پنجشنبه

اوج گيري حملات تلويزيون ايران بر عليه آيت الله كاظميني بروجردي
در پي سكوت معني دار برخي از نهاد هاي بين المللي و بي تفاوتي دولت هاي ذينفع، در مورد جنايات ضد بشري نظام گمراهي اسلامي در ايران، تلويزيون رژيم به نحو بي سابقه اي به مخالفين نظام حمله ور شده و حتي با دعوت از چهره هاي منفي و سركوبگر سرشناس همچون قاضي مرتضوي، كليه اقدامات ناجوانمردانه رژيم را توجيه و تاييد مي كند. اين رسانه كه زماني سردمداران آن نام مقدس جام جم را براي آن انتخاب كرده بودند، به نحوي گستاخانه سركوب مخالفين نظام با شعار مبارزه با اراذل و اوباش را در طي برنامه هاي مختلف پخش كرده و به آن آب و تاب مي دهد و با دهن كجي به تمام مقررات و موازين حقوق بشر، ناخودآگاه وجدان هر انسان بيدار و آزاده اي را به درد مي‫آورد:
جام جم در كف عفريت فسونگر نگريد ***** اهرمن بر سر اورنگ اهورا بينيد
در اين ميان، اين رسانه گمراه كننده پس از صحنه سازي هاي مصنوعي و تصاويري دروغين كه كاملاً هدفدار تهيه شده اند، حملات گسترده و ناجوانمردانه اي را عليه آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي و افكار او روا داشته است. اوج اين گستاخي زماني نمود مي كند كه اين رسانه شيطاني مدعي مي شود كليه رسانه هاي خارج از ايران از حمايت از آيت الله بروجردي پشيمان شده اند و گفته اند ما از رواج خرافات توسط آيت الله بروجردي بي‫اطلاع بوده ايم و تنها از شعار جدايي دين از دولت او حمايت كرديم.
البته در مورد بينندگان داخلي اين رسانه هيچ گاه جاي نگراني نيست. چرا كه مخاطبين موافق نظام بدون پخش اين گونه اخبار نيز هر عملي را از اين نظام ظالم تاييد مي نمايند و مخالفين هم كه اصولاً تلويزيون ايران را دروغگو و حيله گر به حساب مي آورند.
شايد اين رسانه در ناجوانمردي خود بي تقصير هم نباشد؛ چرا كه رسانه ها و احزاب خارج از كشور 28 سال است، امكان سوء استفاده از مذهب را به رقيبشان داده اند و اجازه داده اند رژيم آنها را بلندگوي استكبار و كافر معرفي كند تا بتواند چهره آنها را تخريب نمايد. بنابراين اكنون كه يك فرد مذهبي همچون آيت الله بروجردي كه ميليون ها طرفدار در ايران دارد، با شعار جدايي دين از سياست به ميدان آمده و از جان و مال خود و خانواده خود گذشته و پدر و مادر خود را در اين راه از دست داده است و با پايبندي عملي از شعار جدايي دين از سياست وارد هيچ جريان حزبي نشده است، متاسفانه هيچ تشكيلات سياسي از وي حمايت نمي نمايد و رسانه هاي خارج از كشور نيز كه بلندگوي ايرانيان زجر كشيده داخل و خارج كشور هستند، چند صباحي است نامي از او و يادي از افكارش نمي نمايند و رقيب خود را بيش از پيش شاد نموده اند.
اوج ناجوانمردي رسانه اي آنجا است كه واقعاً شعارها و افكار بروجردي مطرح نمي شود تا حداقل مردم بدانند مساله بر سر ترويج خرافات نيست؛ بلكه دفاع از نظريه جدايي دين از سياست و پاسداري از ديني است كه 28 سال دست آويز نااهلان و دجالان زمانه شده است. اگر تلويزيون رژيم ايران واقع گرا باشد، چه بهتر كه اين شعار بروجردي يعني جدايي دين از سياست و نفي ولايت فقيه را منعكس كند تا غيرت مردم ايران كه به ادعاي اين رسانه، اكثريت قاطع احياناً طرفدار ولايت فقيه هستند، به جوش آيد و آنگاه حتماً تنفر بيشتري از آيت الله بروجردي پيدا خواهند كرد و ديگر به دنبال او و افكارش نخواهند رفت. در غير اين صورت مردمي كه هر روز از تريبون هاي نماز جمعه خرافات مي شنوند و سران احزاب و نظام خواب هاي آشفته مي بينند و ليست انتخاباتي شان را تكميل مي نمايند، مردمي كه نسل كشي مسلمانان در عراق و كشتار يهوديان در اسرائيل را بي تفاوت تماشا مي كنند، هيچ گاه نسبت به نمايش هاي اين چنيني در رسانه نظام گمراهي اسلامي حساسيت نشان نخواهند داد.
به اميد شكست اهريمن ، پیروان آيت الله كاظميني بروجردي
تهران- شهريور 1386

۱۳۸۶ شهریور ۷, چهارشنبه

دست داشتن رژیم تهران در ترور نمایندگان آیت الله سیستانی

به گزارش سایت حکومتی عصر ایران، روزنامه اماراتی گلف نیوز در گزارشی نوشت ارتش عراق در حال بررسی احتمال دست داشتن جمهوری اسلامی در ترور نمایندگان آیت الله سیستانی است.
این روزنامه با اشاره به ترور سه تن از نمایندگان آیت الله سیستانی در شهر نجف به نقل از منابع ارتش عراق نوشت برخی از بازداشت شدگان این حادثه افرادی هستند که چند بار به عراق سفر کرده اند و این احتمال وجود دارد که یک گروه وابسته به جمهوری اسلامی از این افراد برای انجام ترورها حمایت کرده باشد.
پیش از این چند فرد مظنون به ترور نمایندگان آیت الله سیستانی در نجف دستگیر شدند.
ندیم الانصاری، یک عضو حزب شیعه فضیلت عراق در پاسخ به این سئوال که آیا جمهوری اسلامی در ترور شیعیان دست داشته است به گلف نیوز گفت "امکان دارد برخی گروه های ایرانی که دارای برنامه های مجزا از دولت هستند در این حوادث نقش داشته باشند."
وی افزود: "محتمل است که این گروه های ایرانی در صدد تحریک خشونت و آشوب آفرینی در استان های جنوبی باشند."
الحیات: دست داشتن رژیم تهران در قتل فرمانداران عراقی
روزنامه عرب زبان الحیات چاپ لندن نیز در شماره روز جمعه خود از دخالت رژیم تهران در قتل دو فرماندار عراقی در هفته های اخیر خبر داده بود.
الحیات نوشت یک سازمان عراقی به اسناد و مدارکی دست یافته که ثابت می کند رژیم تهران می کوشد سران شیعه عراقی را که حاضر نیستند به دستوراتش تن در دهند، به قتل برساند.
به نوشته این روزنامه، دو فرماندار شیعه دیوانیه و سماوا، در اثر انفجار بمب های ساخت جمهوری اسلامی که در زیر صندلی خودروی آنها کار گذاشته شده بود، کشته شدند.
لینک خبر را اینجا بخوانید

۱۳۸۶ شهریور ۴, یکشنبه

بیانیه ی پیروان آیت الله بروجردی درباره تحریم جشن نیمه شعبان

طبق سنت هر ساله با فرا رسیدن اعیاد شعبانیه و مخصوصا نیمه شعبان در ایران ، شاهد برپایی محافلی در قالب جشن و سرور در ایران زمین هستیم . سرزمینی که در اشغال ملایان دین فروش ، بیرمق گشته و گاه و بیگاه شاهد پر پر شدن فرزندان خویش است .
نیمه ی شعبان امسال در حالی فرا می رسد که ناله و اندوه ، میهمان هر شب ایران و ایرانی ست . هیچ شکی نمی ماند که صاحب این روز خود در ماتم و سوگ نشسته چرا که نظاره گر حرمت شکنیها به دین و بشریت در ایران است ؛ حال آنکه خداوند یکتا ایشان را مسئول برچیدن ظلم و استبداد و گسترش عدالت بر پهنه ی گیتی قرار داده است .
شیعه ی واقعی کسی است که در تأسی به مولایش در احساس همدردی با دیگران ، همواره می کوشد .چگونه بخندد کسی که به آخر خط رسیده است ؟ چگونه شادی کند دلی که شبها گرسنه سر به بالین می نهد ؟ چگونه بخواند گلویی که بجرم اعلان خواسته های حقه اش فشرده می شود تا عبرتی برای دیگران باشد ؟ چگونه پایکوبی کند اسیری که دست و پایش در غل و زنجیر غاصبین ولایت مولا ست ؟
باری ؛ این حکایت مردمانی است که در عین دارا بودن ثروتهای فراوان به استثمار ِ استبداد ِ دینی رفته اند . جا دارد در آستانه ی میلاد یگانه منجی موعود (عج) بتذکر پیشوای یازدهم شیعه ، امام حسن عسکری در تحلیل دوران زعامت فرزند خلفش گوش جان فرا دهیم که می فرمایند :
« لا تزالُ شیعتنا فی حزن ٍ حتی یَظهرَ ولدی . کتاب بشاره الاسلام ص 168» شیعیان واقعی ما بر طبق قاعده الجار ثم الدار و همدردی دائمی با جامعه گرفتار ، همواره در ماتم و اندوه بسر می برند تا زمانی که فرزندم مهدی ظهور کند و پایان بی عدالتیها و ناپاکیها را اعلام کند .
نقض گسترده حقوق بشر و وفور ظلم و بی عدالتی در کشور ، هیچ بهانه ای را برای شادی کردن باقی نمی گذارد . ما که خود زخمی دشنه ی عدو هستیم ، بعنوان پیروان خط اصیل تشیع در کشور ، ضمن ابراز همدردی با جنبشهای کارگری ، دانشجویی ، معلمان ، و زنان دربند ، بپاس احترام به روح آزادی ، با تحریم جشن نیمه شعبان ، از تمامی ملت دیندار و میهن دوست ایران دعوت می کنیم تا با برپایی یک نافرمانی بزرگ از حضور در محافل رسمی جشن نیمه ی شعبان خودداری کرده تا بدین وسیله امکان هر گونه بهره برداری سیاسی را از دست ملایان سیاست باز و مکار ، بگیرند و مراسم مذهبی خود را صرفا در محافل غیر رسمی و غیر دولتی برگزار کنند .
به امید طلوع ظلمت ستیز آفتاب عدالت در زمین و تعجیل در ظهور منجی موعود

۱۳۸۶ شهریور ۳, شنبه

بازمانده حق‏تعالى مى‏آيد

بشارت به تشنگان عدالت و حقيقت، مژده به شيفتگان صلح و سلامت، نويد به آرزومندان نجات بشريّت كه مالك قلوب عارفان مى‏آيد؛ هشدار به غرب‏زدگان و شرق‏گرايان، اخطار به نفْس‏پرستان و حق‏ستيزان، توجّه به سلطه‏طلبان و شكم‏پارگان كه آقاى ممكنات در راه است؛ ولىّ آسمان و زمين در مسير بازگشت مى‏باشد؛ مولاى كون و مكان رو به جهانيان دارد و دست در قبضه ذوالفقار كرده كه اى سيلى خوردگان زمان، نوازشگر مظلومان مى‏آيد؛ اگر گوش شنوا داشته باشيد، كلام دلنشين آن عزيز فاطمه را مى‏شنويد كه در پهنه آفرينش، فرياد جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ‏الْباطِل را طنين داده؛ اگر چشمها را از غبار گناه بزداييد، به وضوح انوار ملكوتى آن درّ يگانه هستى را مشاهده مى‏كنيد كه چگونه شتابان براى دفع اهريمنان مى‏آيد و اكنون وقت محاسبه است كه در نهضت مقدّس قهراللّهى چه موضعى دارى؟ آيا احساس نيازت به او به قدريست كه از ديگران غافلى؟ يا آن كه زبانت آيه اَمَّن يُجيب مى‏خواند و دل در گرو عشق اين و آن دارى؟ در يك دل، دو محبّت جاى نمى‏گيرد؛ امروز تكليف خود را روشن نما كه اهل كدامين جبهه‏اى؛ جبهه منتظران يا وادى مدّعيان؟ كسى كه در انتظار پيك لاهوت است چگونه به توليّت همنوعان مفلوك و ذليلى تن مى‏دهد كه از ساعاتِ ديگرِ سرنوشتِ خويش خبر ندارند؟ آيا اين چنين زيستن، خفّت و خوارى نيست؟ بايد بدانيد، تا وقتى‏كه سر در طاعت اغيار داريد از قيام جهانى آن قائد عظيم‏الشّأنِ آفرينش، نفعى نخواهيد برد كه بَقيَّةُاللّهِ خَيرٌ لَكُمْ اِنْ كُنتُمْ مُؤمِنينَ و قطعاً بيگانگان از جويبار «عرفان امامان آسمانى» از شراره عقوبت منتقم كبير، جان سالم به در نبرده و به سختى عذاب خواهند شد.
« به اميد ظهور حكومت جبروتيان »
منبع : کتاب حکیم
اثر: آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی

۱۳۸۶ مرداد ۳۱, چهارشنبه

غروب خورشید ( قسمت دوم )

به مناسبت 27 مردادماه ، پنجمین سالگرد شهادت آیت الله العظمی سید محمد علی الحسینی الکاظمینی البروجردی
جدش فرمود: « ما مِنّا اِلّا مَسمومٌ اَو مَقتول » از ما خاندان نیست کسی مگر آنکه یا به سمّ جفا می رود و یا در خون خود می غلطد.
از براهین واضحه در مظلومیت این ذرّیه ی زهرای اطهر، همین بس که مجلس یادبود او هیچ وقت بعلت مخالفت عوامل رژیم استبدادی در مسجدش گرفته نشد ، به همین دلیل در سال 1384 ( سومین سالگردش ) بیت معظّمش در حسینیه ی همدانیها واقع در خیابان ری تهران از یک ماه قبل وقت گرفتند و با پرداخت وجه زیاد، آنجا در نوبت قرار دادند، ولی متولّیان آن مکان، بعلت فشارها و تهدیدهای وارده از ناحیه رژیم مانع از برگزاری مراسم ختم وی شدند و تاریخ را به حقّانیّت این فرزند فاطمه رقم زدند.
تمامی سلّولهای درونی آن سیّد مستند، افشاگر عصبیّت اجدادی بود و از تهدیدهای مدام و پیاپی نمی ترسید، به کرّات به مخاطبین خود می گفت: آمده اند تا مرا بخرند، ولی به آنها غضب کرده ام، مرا به نابودی خوانده اند و به همگان می گویم که آمده ایم برای رفتن و نیامده ایم برای ماندن، اگر فرزند امامان حقّه هستم به راهشان و طریقه ی رفتنشان می روم و اگر ناخَلفم، در ناز و نعمت می خرامم و قالب تهی می کنم، آخر الْامر، همان شد كه مي خواست، هماره فرياد مي زد و اكنون، نعره ي پر احساسش بر در و ديوار بيت شريفش منقوش است كه نهيب مي كشد: مي گويند تو را مي كشيم و من مي گويم : « اَلخيرُ في ما وَقع! »
در طول عمر با كفايتشان، بارها مورد توطئه ي دشمنان قرار گرفتند و به انحاء مختلف به تهاجمات سوء و خائنانه ي مغرضين و ملحدين ( مدعیان اسلام سیاسی ) رفتند، ولي با استعانت از آباء گرام و اجداد كرام، به شفا آمدند و از مرگهاي حساب شده رهيدند، امّا در ايّام پاياني زندگي، خلاصي از زندان غيبت را آرزو مي كردند و آمال پيوستن به پدران معصوم را بروز مي دادند و « فزت و ربّ الكعبه » را زمزمه مي نمودند. زماني كه در سنگر قلم به دفاع از تماميّت تمدّن عرش، شب و روز را در نوشتن و جهاد علمي به هم مي دوختند سر از پا نمي شناختند و بي وقفه از حيثيّت تشيّع پاسداري مي نمودند، در اثر فشارهاي جسمي به بيماريهايي مبتلا شدند، ولي بيماري، مانع از ايثار او در معركه ي فرهنگ نگرديد و با اعضاي نحيف خود، از نواميس شيعه در تهاجمات شرقي و غربي محافظت مي كرد، دوراني كه برخي از روشنفكران به تحريك مراكز فراماسونري بين المللي به مآخذ ديني ما حمله مي نمودند و اقشار جامعه را به اشتباه مي انداختند و نسل جوان را به دام بافته هاي بي مغز و نغز خويش مي انداختند، يكباره به ميدان فتنه ها در مي آمد و با ترفندهاي تبليغي معاندين، درمي آميخت و صحنه ي مقابله و محاجّه را داغ مي نمود و وقتي كه كار از حيطه ي استدلال و منطق خارج مي گشت، رو به اسلحه ي مباهله مي آورد و با كليدهاي اسم اعظم كه از پدران و اساتيد تاجدار خود گرفته بود به امحاي عوامل ارتجاعي مي رفت و از راه دور به دفاعيّات حتمي مي پرداخت تا جائي كه در چند نوبت، شاهد نابودي آنها در تهران و سنندج و لندن بوديم.
او پرچمدار دفاع از اجداد مقدّسش بود و طيّ نيم قرن در پايتخت تشيّع، مجاهدات قلمي و لساني و نفساني را به تاريخ معاصر فرستاد، اين نايب برحقّ مهدوي كه نسخه هاي علوي رفض دنيا را در طول عمر شريفش به طور شفّاف و گويا به نمايش درآورد، مرجع گرفتاران و مأواي رنجديدگان بود و دور از هياهوي تمدّن كاذب، انبوه فقيران و ضعيفان را در آغوش پدرانه اش جاي مي داد، ايشان به اعتقاد عموم مراجعه كنندگان، همچون تبار و نياكان شريفش، به اذن خداوند، « اَلمُجيب لِدَعَواتِ النّاس » بود، به گونه اي كه منزل ايشان، روزانه شاهد مراجعه حضوري و غير حضوري صدها نفر از حاجتمندان و گرفتاران و به بن بست رسيدگاني بود كه چاره ي درد خود را در انفاس قدسيّه و نفْس زكيّه ي ايشان مي دانستند.

از خصوصيات مهم و قابل ذكر ايشان مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:


دفاع قلمي از مكتب امامان شيعه ، تبليغ علمي ِ تمدّن واليان حقيقي و حقوقي بشريّت ، ارائه مواضع مقبول و مثبت اهل البيت ، عرضه ي مباحثات اساسي پيرامون ولايت تكويني و تشريعي ائمّه ي اطهار و پيامبران و خلفاي راستين الهي و تحليل غوامض مسائل علمي و اعتقادي و همچنين معرّفي شخصيّت و موقعيّت و مقامات منجي عالم بشريّت ، مهدي موعود(عج).

۱۳۸۶ مرداد ۲۹, دوشنبه

بسيجي ها بخوانيد

سلام عليكم
همانگونه كه مستحضريد وقتی به مقوله خبر و خبر رساني نگاهی حرفه ای داشته باشيم بايد بدانيم كه درج هر خبری واكنشهای خاص خود را دارد و طبيعی ست كه جواب ِهای ، هوی است . قريب به يك سال از واقعه دهشتناك حمله به بيت روحانی غير درباري ،‌آيت الله سيد حسين كاظمينی بروجردی و ضرب و شتم و كشتار يك مشت زن و بچه توسط بسيجيان و ذوب شدگان در ولايت ميگذرد .
درطول اين مدت شاهد بازداشتهای غير قانونی ، شكنجه ، تهديد ، هتك حرمت و انواع اتهاماتي بوديم كه به جرم دگر انديشی نثار آيت الله بروجردی و ياران ايشان گرديد . در طول اين مدت نظام به اصطلاح اسلامی تحت رهبری آقای خامنه ای به نام اسلام و قرآن به دروغ در انتساب انواع زشتی ها و تهمت های بی اساس به فرزند رسول الله آيت الله بروجردی هيچ گونه ابائی نداشت و حتی حرمت خاندان پاك رسول را نگه نداشت . اقداماتی كه يقينا مقبول شرع مقدس اسلام و خاندان مظلوم پيغمبر نبود .
در اين اواخر براي اولين بار در سايت مركز اسناد انقلاب اسلامي تصاويری ساختگی تحت عنوان اعترافات آيت الله بروجردی پخش گرديد كه هر آدم عاقلي قادر است جعلي بودن اين تصاوير را تشخيص دهد . اعترافاتی را از زبان ايشان منتشر كردند كه اساسا صحت آن بر كسي معلوم نيست . دادگاهي كه بدون حضور وكيل و خبرنگاران آزاد و در پشت درهاي بسته برگزار مي گردد به هيچ عنوان مبناي حقوقي نخواهد داشت حالا هي شما با استفاده از بلندگوهاي دولتی ( به تعبيري ديگر بيت المال ) جار بزنيد بروجردی اعتراف كرده ، كی باور مي كند ؟!
الان هم ايميل مي زنيد و بعد از كلي تهديد و ناسزا كه منطق بيست وهشت ساله شماست ادعا داريد نامه هاي تهديد آميز به شما زده ايم . اولا بايد معلوم شود اتهامی كه شما زده ايد اساسا واقعيت دارد يا خير ؟ همانگونه كه قبل از اين مزدوراني مثل شما در دانشگاه امير كبير مطالبي را بر عليه رهبر معظم!!! انتشار دادند و بعد آنها را به فرزندان اين ملت يعني دانشجويان عزيز نسبت دادند تا بتوانند خشونتها و اقدامات سركوب گرايانه بعديشان را توجيه كنند .
ثانيا ظاهرا خبر نداريد كه آيت الله بروجردي در سرتاسر ايران محبوبيت زيادي دارد فلذا در صورت صحت ادعاهايتان هر كسي مي تواند به شما ايميل بزند و نظرش را اعلام كند و لزومي ندارد كه ما اين كار را انجام دهيم . اصولا ما در مكتبي بزرگ شده ايم ( مكتب مظلوم اسلام) كه فحاشي و تهديد و تهمت زدن نه تنها جايي در آن ندارد بلكه شديدا آن را محكوم مي كند . زبان تهديد و سركوب زبان شماست كه در طول اين 28 سال به هر كه خواستيد تهمت زديد ، پرونده ساختيد و در نهايت كشتيد! اين منطق شماست و همه اين را می دانند .
در هر حال اگر اين شبهه برای شما ايجاد شده كه مثلا ياران آيت الله بروجردی نامه های تهديد آميز ( به ادعای خودتان) برايتان فرستاده اند ، رسما آن را تكذيب می كنيم . اينجوری دست و پای خودتان را گم نكنيد ، مگر شهادت افتخار شما نيست ؟ يك عمر مردم را تهديد كرديد تا اين ملت بدبخت 28 سال در كابوسی وحشتناك بنام ولايت مطلقه فقيه ، جرأت نفس كشيدن هم نداشته باشند و همواره در استرس و اضطراب باشند چه اشكالی دارد اگر اين بار مردم شما را تهديد كنند ؛ اين عكس العمل اقدامات شماست .
در پايان به جاي اينكه مقابله به مثل كنيم و به شما ناسزا بگوييم و... از شما مي خواهيم كمی تأمل كنيد و به خيل مردم زجر كشيده ايران ملحق شويد ؛ اينقدر كوركورانه بر اعتقادات خود پا فشاری نكنيد شايد خداوند عنايتی كند و شما هم هدايت شويد .
با تشكر
وبلاگ بام آزادی

۱۳۸۶ مرداد ۲۸, یکشنبه

آنچه وبلاگ همدان نیوز وابسته به عوامل رژیم ( بسیج ) نوشته است
سلام به همه شما دوستان عزیز
بنده چند روز پیش پستی زدم با عنوان فیلم اعترافات کاظمینی بروجردی در دادگاه که این فرد از عوامل خود فروخته آمریکا و اسرائیل می باشد .
ایشان روحانی نما می باشد و لباس روحانیت را نیز دزدیده است.
بعد از این پست بالغ بر ۲۵۰ ایمیل به من رسید که من را تهدید به مرگ کرده بودند.
فقط به عوامل آن منافق می گویم که
با ولایت زنده ایم تا زنده ایم رزمنده ایم
بزرگترین افتخار من این است که در راه اسلام و انقلاب و ولایت فقیه شهید شوم.
به امید آنروز
یا علی مدد

لینک خبر را اینجا ببینید
ایمیل ارسال شده ی وبلاگ همدان نیوز به بام آزادی
سلام
شما فكر كرده ايد با تهديد به مرگ و كارهاي ديگر ما از انقلاب و امام و شهدا و ولايت فقيه دست بر ميداريم
واقعا كه شما عقل خود را از دست داده ايد
امثال سيد حسين كاظميني بروجردي كه از دست نشانده هاي آمريكا هستند شما را خام كرده و به سوي نيستي مي كشانند
شما هم دنيا و هم آخرت خود را فرخته ايد
ولي افتخار ما اين است ( به قول خود شما ) كه
بسيجي هستيم و بسيجي خواهيم ماند و بسيجي خواهيم مرد
ما همواره پشتيبان ولايت فقيه هستيم
منتظر حضور شما براي پاسخ هستم
مرگ بر آمريكا
مرگ بر منافق
مرگ بر شما طرفداران سيد حسين كاظميني بروجردي
ننگ بر شما
واقعا جواب خون شهدا را چگونه خواهيد داد

۱۳۸۶ مرداد ۲۷, شنبه

غروب خورشید ( قسمت اول )


به مناسبت 27 مردادماه ، پنجمین سالگرد شهادت آیت الله العظمی سید محمد علی الحسینی الکاظمینی البروجردی
ایشان در سال 1342 هجری قمری در شهر عالم پرور بروجرد در بیت تقوا و مرجعیت دیده به جهان گشودند . پس از طی دوران تحصیلات مقدماتی که در بروجرد تحت نظارت والد بزرگوارشان مرجع فقید ، آیت الله العظمی سید طاهر بروجردی (قدس سره الشریف) که از علمای زاهد و صاحب آثار علمی و حوزوی متعددی بودند ، انجام پذیرفت ؛ به نجف اشرف رفته و مورد توجه و نظر خاص مرحوم آیت الله العظمی السید ابو الحسن الاصفهانی (نور اله مرقده العزیز) واقع شدند و در این مقطع از زمان ، دوران دیگری از درس و بحث را سپری نمودند . سپس به علت بیماری شدیدی که عارضشان گردید و بنا به توصیه آیت الله العظمی اصفهانی و در معیت شیخ صادق ایروانی به بروجرد مراجعت و پس از بهبودی نسبی ، مقارن با حرکت قهری آیت الله حاج آقا حسین بروجردی به قم ، معظم له نیز وارد آن دیار گردید و در آن شهر مقدس ، از ضیاء وجود نجوم علم و تقوا ، همچون : آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی ، آیت الله العظمی سید محمد تقی خوانساری ، آیت الله العظمی سید محمد حجت کوه کمری ، آیت الله العظمی سید صدر الدین صدر ، آیت الله العظمی شیخ عبد النبی نجفی عراقی (رحمه الله علیهم اجمعین) بهره های علمی فراوان کسب نموده و پس از نیل به مرتبه رفیع اجتهاد ، سالها سطوح مختلف را تدریس نموده و موفق به اخذ اجازات عدیده از مراجع بزرگ وقت ، همچون : آیت الله سید محمد تقی خوانساری ، آیت الله العظمی سید صدر الدین صدر ، آیت الله العظمی سید محسن حکیم ، آیت الله العظمی سید عبد الهادی شیرازی ، آیت الله العظمی سید محمد حجت کوه کمری ، آیت الله العظمی شیخ عبد النبی نجفی عراقی ، آیت الله العظمی سید محمد هادی میلانی خوئی ، آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی ، آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی ، آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی و آیت الله العظمی سید احمد خوانساری (نور الله تعالی مضجعهم الشریف و عطر الله ارواحهم العزیزه) گردید.
سپس بنا به دعوت مردم تهران وفقهم الله تعالی لمراضیه و صلاح دید مراجع عصر ، علی الخصوص مرحوم حاج آقا حسین ، به عاصمه تشیع حرکت و به تدریس و تألیف کتب و پاسخ به سوالات وارده استمرار بخشیدند و زمانی که دین حنیف از هر سو مورد حمله اجانب داخلی و خارجی قرار داشت ، با سلاح قلم و بیان از حریم اهل البیت دفاع می نمودند که ثمره آن تألیف دهها مجلد کتاب منتشره می باشد . نکته شایان توجه آن است که معظم له با آنکه از اکابر علمای شیعه بشمار می روند ، ولی همچون اسلاف مطهر خویش همواره در طریق ساده زیستی قرار داشته و با وجود کهولت سن و ابتلاعات مختلف به مراجعات مستمر جامعه پاسخ می دادند.

برخی از عناوین کتابهای معظم له که تا کنون به چاپ رسیده است عبارتند از:

1- نهایه الکلام فی حق رسول الاسلام 2- نهایه المقام لابناء الامام 3- اخبارنا فی بطلان الصوفیه 4- ناصح الطالبین 5- مراحل الاخره 6- لسان المسلمین 7- منتخب اللئالی 8- خلاصه المطالب 9- تنبیه الناس 10- جواهر الولایه 11- معاجز الولایه 12- صوت الولایه 13- بازگشت روح 14- مجموعه دانش 15- گنجینه معارف 16- فیوضات ربانی 17- شیعه و دیگران 18- بحثی در اعتقادات 19- تفسیر سوره حمد 20 – تفسیر سوره واقعه 21- تفسیر سوره یوسف 22- آسایش آوران ، مقدسترین داوران 23- پیروزمندان مظلوم جهان 24- اسلام و شیعه و دیگران 25- مشعلداران جهان 26- عدل گستر جهان 27 – رساله رجال 28- اعجاز شناسی 29- شیعه شناسی 30- رساله قاعده لاضرر 31- جامع الاحادیث المنتخب

۱۳۸۶ مرداد ۲۶, جمعه

پيام پيروان آيت الله بروجردي به ملت بزرگ ايران

سلام بر ملت آزاده ايران. درود بر ايراني نجيب،محروم و تازيانه خورده .همانگونه كه مستحضريد مدتی ست مسئولین به اصطلاح اسلامي ايران ، حملات شديدی را بر روحانی آزاديخواه آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردی شروع نموده و در راستاي تحريف و تخريب چهره مردمي و روحاني ايشان ، از تمامي امكانات حكومتي منجمله تلويزيون و جرايد دولتي بهره بردند . آنان كه بروجردي را ديده و يا مي شناسند از ماهيت اينگونه اعترافات تحميلي و غير انساني مطلعند؛ اما گروه قليلي از مردم كه احتمالا از سطح آگاهي سياسي و مذهبي پائيني برخوردارند ممكن است اسير اينگونه هياهو و تبليغات شوند. وقتي مسئولين اين رژيم مستبد با شخصيتي چون آيت الله بروجردي كه از خاندان پيغمبر بوده ،اينگونه برخورد مي كنند ،پس واي به حال ديگران ! آيت الله بروجردي هيچگاه به دنبال مطرح كردن خود نبود .جرم ايشان همانند اجداد گرامش، دفاع ازحقوق مردم مظلوم وستمديده بود، وبه اين علت هم اكنون در سلول دشمنان بشريت فرياد هل من ناصر ينصرني سر مي دهد .
اي مردم رنج كشيده ، چند بار بايد در چاله هاي تاريخ بيفتيم تا بيدار شويم ؟ چرا اينقدر نسبت به تاريخ گذشته بي تفاوت شده ايم ؟ در تمامي دوران زندگي پرمشقت پيشوايان دين، همواره حكومتهاي وقت با تبليغات انحرافي، جامعه را گول زده و به مسير غير اصلي سوق مي دادند.
اين علي ابن ابي طالب است كه وقتي ندای آمد علي را در محراب مسجد كوفه ضربت زده اند همگان در شگفت شدند كه عجبا مگر علي هم نماز مي خواند ! يعني اينكه حكومت وقت چنان جو را بر مولای ما امير المؤمنين خراب كرده بود كه همگان در كمال تأسف اسير تبليغات دستگاه حاكمه شده بودند ! اين حسين ابن علي (ع)‌ است كه حكم بر خروجش از دين در تمامي عراق و شام منتشر گرديد و باز هم مردم اسير و مسحور اينگونه تبليغات شدند و به آنها اينگونه قبولانده شد كه حسين ابن علي دين ندارد !! . اين پيشواي هفتم ما موسي ابن جعفر است كه بهترين ايام عمرش را در زندان هارون سپري نمود تا حكومت به اصطلاح شيعي بني عباس ، به جرم اقدام بر عليه امنيت حكومت ، حضرت را سالها به سياهچال بياندازد !
مردم ستمديده ايران ، آيت الله بروجردي امتداد مظلوميت اجداد خويش است كه هيچگاه با خط ظلم از سر سازش در نيامدند و همواره افشاگر جنايات خط ظلم بودند . گناه كبيره بروجردي اين است كه هيچگاه با حكومتيان سازش نكرد و ميراث عظيم اجدادي خويش يعني مردمداري و رعيت نوازي را به بهاي اندك دنيا معاوضه نكرد . گناه بروجردي وجدان بيدار اوست .آيت الله بروجردي چگونه مي بايد سكوت مي كرد وقتي كه فرزندان اين مرزو بوم بدليل اعتراف به جرم هاي ناكرده همه روزه بر چوبه هاي دار آويخته مي شود و روز به روز بر داغ پدران و مادران وطن ، افزوده مي گشت ؟ چقدر بايد هزينه بپردازيم تا متنبه شويم ؟‌تا كي بايد اين ملت با فقر دست وپنجه نرم كند ؟ در پايان 28 سال حكومت مدعيان اسلام ، نه دنيا برايمان مانده و نه آخرتی ! ما دفاع و حمايت از آيت الله بروجردی را بيعت با خط حسين ابن علي مي دانيم كه هيچگاه از قدرت و توان دشمنان آزادي نهراسيد و براي احياء دين مقدس اسلام ، داروندارش را تقديم نمود . حتي زن وبچه اش را بدست جلادان زمانه سپرد تا به همگان نشان دهد يزيد نماينده اسلام نيست .
بعنوان صدها هزار پيرو و مقلد آيت الله بروجردي در سراسر كشور، اعلام ميداريم تا لحظه فرا رسيدن نغمه آزادي، لحظه اي دست از مبارزه بر نخواهيم داشت و در اين راه خواهان حمايت و همياري شما هموطنان با شرف هستيم.

۱۳۸۶ مرداد ۲۵, پنجشنبه

حکم شفاهی بیدادگاه رژیم در مورد آیت الله بروجردی و یارانش
گزارش دریافتی: در روز دوشنبه ۲۲ مرداد احکام اوليه مربوط به پرونده آيت الله کاظمينی بروجردی و ۷۷ تن از ياران ایشان توسط دادگاه ويژه روحانيت به آنان ابلاغ شد. اين احکام از قرار زير می باشند:
آيت الله کاظمينی بروجردی ۲۰ سال زندان در تبعيد (يزد) - مسعود سماواتيان ۵ سال زندان در تبعید در خرم آباد - علیرضا منتظر صائب ۴ سال زندان در تبعید در کرمانشاه - علی شهرابی فراهانی ۴ سال زندان در تبعید در کرمان - حبیب قوتی ۴ سال زندان در تبعید در همدان - احمد کریمیان ۴ سال زندان در تبعید در سمنان - مجید الستی ۴ سال زندان در تبعید در زنجان. بقیه ۷۱ نفر آنها هم به یک سال و یا دو سال زندان محکوم شدند.
دادگاه ویژه روحانیت این احکام را بصورت شفاهی به این افراد ابلاغ نموده است و از ارائه هرگونه حکم کتبی به آنها پس از درخواست این عده خودداری کرده است.
دادگاه ویژه روحانیت به این افراد جرم محاربه با خدا را نسبت داده است. همان جرمی که دادستان دادگاه ویژه روحانیت در کیفرخواست به قاضی ارائه کرده بود.
دردنامه هزاران رنج دیده زندان یزید زمان (خامنه ای)
نامه ی تعدادی از شاگردان و پیروان آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی به جهانیان
سالهاست که برای آزاد زیستن ، به حوزه ی فکری و عملی فرزند شکسته بال فاطمه ، منادی خستگی ناپذیر اهل البیت و مبشّر دولت موعود ، سید حسین کاظمینی بروجردی مظلوم رو آوردیم و از مباحث عقیدتی و توسلات رهگشای او بهره مند شده ایم و در طول چهارده سال شاهد فشارهای شکننده از نواحی مختلف به او بوده ایم ، تا جائیکه از امامت و خطابت و کتابت و زعامت او ممانعت گردید ، و اکنون در غل و زنجیر زندان یزید زمان شده و بین آن پیشوای رافض دنیا و ارادتمندانِ جان بر کَفَش جدائی افتاده و در این مقطع فتنه بار ، از ساحت مقدّس مهدوی مسئلت داریم تا این مبلّغ آشتی ناپذیر با فرهنگ دجّالی را در ظلّ حفاظتی خود قرار دهد و بیش از این به دشمنان مصلح کبیر ازلی مهلت اهانت ، عداوت و جسارت به این آیت قائمی را ندهد ، تا باعث دلسردی و یأس منتظران حقیقی نشود . این عریضه ی زمین خوردگان عصر نکبت بار غیبت است که به محضر مرجع آسمانی خود می فرستند و تقاضا دارند که آن منصور ابدیّت ، حکم نصرت و ظفر را امضاء فرماید ، و ما را از زنجیرهایِ بندگیِ طالبانِ دنیا و سوداگران آخرت ، رهائی بخشد . در این دم آخر ، همنوا با مرجع زندانی ما سوگند به غیرت علوی می خوریم که در برابر یورش اسلام ستیزان مدّعیِ دین ساکت ننشینیم و به تجاوزاتِ حاکمان زر و زور و تزویر ، تن ندهیم و حضور خود را در صحنه ی مبارزه با دجّال و دجّالیان قطع ننمائیم تا ندای ظهور را استماع کرده و به اجابت فریادِ منتقمِ نهائی برخیزیم .
دردنامه هزاران مقلّد و آزادیخواه آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی

۱۳۸۶ مرداد ۲۴, چهارشنبه

سناریوی مضحک اعترافات رژیم همچنان ادامه دارد !!!

بدينوسيله نمايش اعترافات آيت اللـه سيد حسين كاظميني بروجردي كه طي روزهاي اخير توليد و بارها در شبكه‌هاي مختلف تلويزيوني وابسته به حكومت نمايش داده شد را محكوم مي‌كنيم، بخشهاي جعلي و صداگذاري شده در فيلم بصورت شطرنجي به نمايش درآمد كه در آنها ايشان اعتراف به بي‌سوادي و روحاني نمائي و شيادي و جاسوسي مي‌كند.
هدف اتاق فكر بيت العنكبوت ( بیت رهبری )، از ساخت اين سريالهاي مضحك آن است كه بروجردي را از صحنه‌گرداني اعتقادي جامعه حذف كند. اين حربه‌اي قديمي و تكراريست، همانطور كه براي مرجع بزرگ شيعه آيت اللـه العظمي آقا سيد كاظم شريعتمداري با توزيع بيانيه‌ در نمازجمعه‌ها و دروغ ‌پراكني در رسانه‌ها، همين مقوله را پياده كردند، چراكه آن مرجع شهيد، در دوراني كه يك ملت، خام فريبكاري خميني شده بود، با ارائه‌ي براهيني روشن، به تكذيب و تقبيح مخترعين "دين انقلاب 57" پرداخت! آيا امروز خميني بي‌آبروست يا آن مرجع مقتول!
مقامات علمي و معنوي آقاي بروجردي همواره مورد تاييد اعاظمي چون آيت اللـه العظمي وحيد خراساني و آيت اللـه العظمي صادق روحاني بوده، و در اثبات مدارج علمي ايشان،‌ همين بس كه درخواستهايش براي مناظره با فقهاء نايب وزارت اطلاعات و مراجع و علماء وابسته به دجال، هيچگاه پذيرفته نشد و دادگاهش پشت درهاي بسته و بدون حضور خبرگزاريها برگزار شد.
طبق كتب معتبر نسب‌شناسي شيعه، تمام سلسله‌ي پدران بروجردي جزء رهبران مذهبي عصر خويش بوده‌اند، آيا ايشان "روحاني نما" است يا خميني و خامنه‌اي و اژه‌اي و مكارم شيرازي كه فاقد شجرنامه بوده و هرگز هويت تاريخي پدرانشان براي ايرانيان مشخص نشده است!در خاتمه، اينكه اتهام شيادي و فساد به اين رهبر مستقل مذهبي زدند را به فال نيك مي‌گيريم كه: دشنام و اتهام از سوي فاجرين و بي‌آبرويان و اشرار، اعتبار و مقاميست كه نصيب هر انساني نمي‌شود.
هزاران نفر از هواداران "دين سنتي" و مخالفين "ولايت فقيه" مقيم پايتخت
آنچه دشمنان خدا و آزادی در مورد فرزندان آزاده ی این مرز وبوم جعل می کنند!

سایت حکومتی جام جم آنلاین: "دوشنبه شب(22 مردادماه) تلويزيون تصاويري را پخش کرد که حکايت از فريبکاري برخي افراد با سوءاستفاده از مقدسات ديني مردم داشت. در اين تصاوير فردي که توانسته بود عده اي را گرد خود جمع کند به انجام اعمال حج در کوههاي اطراف کرج مي پرداخت و مدعي بود به اين وسيله افراد (که لباس احرام پوشيده بودند) حاجي مي شوند! اين فرد ادعا مي کند بارها در بشقاب پرنده مربوط به امام زمان نشسته و به تشريح فضاي داخلي اين بشقاب پرنده مي پردازد!!
در تصوير ديگر بخشي از اظهارات حسين کاظميني بروجردي پخش شد که وي نحوه فريب مردم را تشريح مي کند.
وي که به دروغ ادعا مي کرد فرزند آيت الله العظمي بروجردي است ضمن اعتراف به اين که چنين نسبتي ندارد به جعل القاب ديگر اشاره مي کند و مي گويد: زير عکسهايم القاب عجيب و غريب مي نوشتم نظير نديب الفاطميه ، بشير الحيدريه که مردم هم نمي دانستند چيست و خودم را فرزند بيست و هفتم امام سجاد معرفي مي کردم.
بروجردي در ادامه گفت: نانوايي از من تقاضاي دعا کرد براي برکت نان و من گفتم هر روز 110بار بگو «ن والقلم و ما يسطرون» که هيچ ربطي به هم نداشت !!
سايت اينترنتي مرکز اسناد انقلاب اسلامي نيز بخشي از اعترافات کاظميني بروجردي را منتشر کرد و قسمتي از فيلم دادگاه وي را به نمايش گذاشت.
در اين گزارش آمده است : وي به هيچ وجه سواد مذهبي نداشته و قادر به قرائت صحيح ادعيه و قرآن نيست.
بروجردي تصريح مي کند: از حضور جمعيت زياد پاي سخنراني هايم لذت مي بردم و چون از معارف مذهبي بي بهره بودم ، بحث علمي نمي کردم و بيشتر جلسات با خواندن دعا و اشعار مي گذشت و روي روانشناسي مخاطبانم کار کرده بودم و مي دانستم چگونه بايد روي مخشان کار کنم و بلد بودم مخ بتکونم
لازم به ذکر است که عکس فوق برگرفته از اعلامیه ایست که در تخریب چهره ی مردمی آیت الله کاظمینی بروجردی بر در و دیوار مسجد نور میدان خراسان تهران ( مسجد پدر)نصب نموده اند.

۱۳۸۶ مرداد ۲۲, دوشنبه

تشكيل تيم مطالعاتي جرج بوش درباره امام زمان
رئيس جمهور آمريكا ،چندي پيش دستور تشكيل تيمي مطالعاتي را داد .جرج دبليو بوش ،سه هفته پيش جلسه اي با عده اي از روحانيون ونخبگان مسلمان آمريكا داشته است كه در آن جلسه با فلسفه امام زمان (عج)آشنا شود . بنا بر اين گزارش ،وي تيمي مطالعاتي تحت نظارت خود متشكل از كارشناسان مسائل خاورميانه واسلام در وزارت امور خارجه ،چند نفر از سازمان اطلاعاتي آمريكا (cia )ونخبگان مسلمان مقيم آمريكا را بوجود آورده است كه به وي اطلاعاتي در مورد امام زمان (عج)واعتقادات مسلمانان به آن حضرت بدهند .شايان ذكر است ،بوش در آن جلسه ذكر كرده بود كه : اين امام بايد چيز خاصي داشته باشد كه مسلمانان براي او خود را مي كشند.(حاضر به جانفشاني هستند )
اتفاق اشاره شده از آن نظر قابل اهميت است كه چه بخواهيم و چه نخواهيم دنيا مي بايست به سمت و سوئي برود كه اعتقاد به آمدن مصلحي عدلگستر در آخر الزمان كه از نظر مسلمانان مهدي موعود است،عالمگير شود. با توجه به گسترش آشوب و بيعدالتي روز افزون در جهان، هم اكنون توجه انسانها به آمدن يك دست قدرتمند غيبي براي ريشه كني ظلم در جهان روز به روز در حال گسترش مي باشد.
به اميد ظهور آن خورشيد عالمتاب و نابودي خط ظلم در زمين

۱۳۸۶ مرداد ۲۰, شنبه

بیانیه ی عفو بین الملل

در حمایت از آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی
برابر با 10 آگوست 2007
بنا به گزارشات رسیده ، بیماری آیت الله بروجردی شدت یافته لذا از زندان اوین به بیمارستان انتقال داده شده . همه ی یاران بازداشت شده آیت الله بروجردی جز دو تن از آنان آزاد شدند.
آیت الله بروجردی در هشتم اکتبر 2006 در منزلش به همراه 300 تن از یارانش با حمله ی وحشیانه ی نیروهای امنیتی دستگیر شد. مادر 80 ساله وی از جمله دستگیر شدگان بود که با رفتارهای وحشیانه ی مسئولان در زندان مواجه شد. آیت الله بروجردی از زمان دستگیریش تاکنون در زندان اوین بازداشت بوده و از بیماریهای پارکینسون ، دیابت ، افزایش فشار خون و بیماریهای قلبی رنج می برد . طبق گزارشات ، وی حق هیچ گونه استفاده از تجهیزات پزشکی در زندان را نداشته است . ایشان در 22 جولای دست به اعتصاب غذا زد که به دلیل افزایش روند بیماری به بیمارستان انتقال داده شد و تا کنون هیچ گونه اطمینانی از برخورداری وی از مراقبتهای پزشکی لازم در بیمارستان حاصل نشده است .
وضعیت بد زندان ، شکنجه و رفتارهای نا شایست مسئولین موجب افزایش وخامت وضعیت جسمانی وی شد بطوری که در هفته ی اخیر بیماری بشدت حیات وی را تهدید کرد ، پارکینسون در وی پیشرفت کرده و لرزش مکرر دست و پا قدرت ایستادن را از وی صلب کرده است طبق اخبار رسیده آیت الله بروجردی پیش از آنکه به بیمارستان انتقال داده شود دچار حمله ی قلبی شده بود و نیز گزارش شده که وی از زمان دستگیریش تا کنون 30 کیلو گرم کاهش وزن داشته است . آیت الله بروجردی از زمان دستگیرش تا کنون مورد شکنجه های پی در پی و رفتارهای وحشیانه ی مسئولان زندان اوین واقع شده است . آیت الله بروجردی اظهار داشت در زندان مرتبا مورد ضربات شدید قرار گرفته ، به دیوار کوبیده شده و هنگام خواب به رویش آب یخ می ریخته اند .
گزارشات حاکی از آن است که عکسها و فیلم هایی از آیت الله بروجردی در حالی که از سوی مسئولین مجبور به درآوردن لباسهایش بوده گرفته شده و نیز وی را تهدید کرده اند که اعترافات و توبه نامه ساختگی وی را پخش خواهند کرد . در بیستم جولای نامه ای با عنوان توبه نامه و طلب عفو از مقام رهبری ایران مشتمل بر اعترافات آیت الله بروجردی و اظهار ندامت از اقداماتش که گمان می رفت از جانب وی نوشته شده در رسانه های ایران اعلام شد . پس از چندی آیت الله بروجردی با بیان اینکه وی حق نوشتن هیچ گونه نامه ای را نداشته تصریح کرد که این نامه از جانب وزارت اطلاعات رژیم نوشته شده است . طبق گزارشات رسیده در 13 ژوئن دادگاهی جهت رسیدگی به مسئله ی آیت الله بروجردی برگزار گردید که طی آن به اتهامات زیر محکوم شد : محاربه ( دلیل محکومیت وی به اعدام ) ، اقدام علیه امنیت ملی ، نامشروع خواندن ولایت فقیه ، ارتباط با آشوبگران و جاسوسان ، بکار بردن عنوان دیکتاتوری مذهبی در سخنرانیهای عمومی و مصاحبه های رادیوئی بجای جمهوری اسلامی .
13 ژوئن یک مقام رسمی ویژه روحانیت و چندین آژانس خبری ایران بیان کرد که بررسی در مورد مسئله ی بروجردی همچنان ادامه دارد و همچنین آژانس خبری دانشجویان بنقل از وی افزود : حکم بروجردی احتمالا در خلال دو ماه آینده اعلام خواهد شد . گزارشات حاکی از آن است که بیش از 62 تن از هوادارن بروجردی در ژوئن محاکمه شدند که همه ی آنان جزء دو تن بقید ضمانت آزاد شدند . افرادی که نامشان بعنوان آزاد شدگان به عفو بین الملل اعلام گردید عبارتند از : 1- حبیب قوتی 2- علیرضا منتظر صاحب 3- مجید الستی 4- سید مهدی کاظمینی بروجردی ( فرزند آیت الله)

اطلاعات پشت پرده :
آیت الله بروجردی مخالف سیاسی بودن ولایت فقیه که مشخصه ی بارز نظام ایران است و همچنین وی حامی نظریه ی جدایی دین از سیاست می باشد . گفته می شود نامبرده از سال 1994 مکررا از سوی دادگاه ویژه روحانیت احضار می شده و نیز در زندان اوین وسایر زندانهای رژیم بازداشت شده است . تشدید بیماریهای قلبی و کلیوی ایشان از نتایج شکنجه هایی است که در زندان نسبت به ایشان صورت گرفته است.

اقدامات توصیه شده :
خواهشمند است در خواستهای خود را در حمایت از آیت الله بروجردی ، با سرعت هرچه تمام تر به زبانهای فارسی ، عربی ، انگلیسی ، فرانسه و زبان خود بفرستید .
1- در خواست از مسئولین رژیم جهت اعتراف به شکنجه ی آیت الله بروجردی
2- توجه به انتقال آیت الله بروجردی به بیمارستان و اظهار نگرانی در مورد افزایش وخامت وضعیت جسمانی ایشان و یادآور شدن مقامات نسبت به مسئولیتشان جهت فراهم آوردن تسهیلات پزشکی لازم
3- در خواست جزئیات اتهامات علیه آیت الله بروجردی و محاکماتش
4- درخواست جزئیات سایر اتهامات وی و آنچه در رابطه با حکم ایشان می باشد
5- متذکر شدن به اینکه افراد بازداشت شده تنها به جرم بیان اعتقادات مذهبی و حمایت از آیت الله بروجردی کسی که مخالف هر نوع خشونت است و تنها به دلیل آگاهی و بیان عقیده اش در زندان بسر می برد ، بازداشت شده اند و در خواست آزادی فوری آنان.

تقاضا به :
رهبر جمهوری اسلامی جناب آقای سید علی خامنه ای ، دفتر مقام رهبری
جمهوری اسلامی ایران ، تهران ، خیابان شهید کشور دوست ، خیابان جمهوری اسلامی
info@leader.ir

ریاست دادگاه ویژه روحانیت
جمهوری اسلامی ایران ، میدان 15 خرداد ، ساختمان قوه قضائیه ، حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمد سلیمی
info@dadgostary-tehran.ir

رونوشت به :
نماینده دیپلماتی ایران در کشورتان
خواهشمند است در خواستهای خود را سریعا بفرستید ، اگر در خواستهای خود را پس از 21 سپتامبر 2007 می فرستید آن را با دبیر خانه ی بین المللی یا بخش اداری خودتان هماهنگ کنید.
« آیت الله العظمی صانعی هم اجرای حدود سنگسار ، قطع ید و حدّ محارب در زمان غیبت امام عصر را ممنوع اعلام کردند »

آیت الله العظمی صانعی با اشاره به جرایمی که در قانون مجازات اسلامی از آنها به عنوان حدود نام برده می شود و شامل احکام سنگسار ، قطع ید وحدّ محارب می شود ، گفته است « در اجرای حدود در زمان غیبت امام عصر (عج) می توان به فتوای علمای فاضل و محققی چون میرزای قمی عمل کرد که معتقد است اجرای حدود در زمان غیبت محل تأمل و توقف است و باید به جای آنها تعزیر کرد.»
این مرجع تقلید ، اثبات حد در باب زنا را از دو طریق و البته این دو طریق را نیز غیر ممکن دانسته است : راه اول ؛ اقراری که ناشی از وجدان دینی مجرم باشد که در بعضی از حدود چهار مرتبه و در برخی دیگر دو بار لازم است .
راه دوم ؛ چهار شاهد عادل در باب زنا و توابعش و یا دو شاهد عادل در بقیه موارد الزامیست و معلوم است که اقرار و یا شهادت چهار شاهد عادل به تحقق ، بسیار مشکل بلکه در این زمان عادتا غیر ممکن است . به علاوه این که در سرقت موجب حد ، شرایطی وجود دارد که تحقق همه آنها ، بعید به نظر می رسد. نتیجتا راه اثبات حدود به نظر اینجانب منحصر در این دو طریق بوده و بر طبق قرائن و شواهد موجود امکان اجرای حدود ، میسر نمی باشد.
آیت الله العظمی صانعی سومین مرجعی است که در طول یکسال اخیر بصراحت خواستار توقف اجرای حدود اسلامی شده و اجرای آنها را در عصر غیبت امام عصر غیر ممکن می داند.
پیشوای زندانی آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی اولین شخصیتی بود که طی نامه ای از داخل زندان اوین با شجاعت تمام ، صراحتا خواستار توقف اجرای حدود شده و اجرای این احکام را توسط رژیم دیکتاتوری ملایان ، کاری غیر مربوط و غیر مسئولانه دانست و اجرای آنها را فقط مختص امام معصوم می داند . پس از ایشان آیت الله منتظری از مراجع محصور در ایران نیز اجرای حدود اسلامی را غیر شرعی دانست.
بیان چنین نظریاتی از سوی مراجع شناخته شده در ایران نشان میدهد که تمامی حدود اجرا شده توسط رژیم حاکم بر ایران در طول این 28 سال از جمله سنگسار و حد محارب غیر شرعی و غیر قانونی بوده است .
قابل ذکر است آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی از روحانیون معتقد به جدائی دین از سیاست هم اکنون به جرم محارب ، زندانی و در آستانه اعدام قرار دارد !! حکمی که به اعتقاد و تأکید مراجع اشاره شده قابل اجرا نخواهد بود
.
پیگیری یک خبر
پيرامون حکم سنگسار يک زن و مرد در تاکستان قزوين، که حکم مرد اجرا شد و زن در انتظار اجراست، شادی صدر وکيل اين پرونده اطلاعات تکاندهنده ای را فاش ساخت.
شادی صدر گفت:
به عنوان وکيل پرونده هنوز موفق به خواندن پرونده نشده ام و فقط بدل پرونده را در اختيار من قرار داده اند که آن هم کامل نيست. با اين حال مطابق رای صادره، جعفر که سنگسار شده است، هرگز به رابطه نامشروع اعتراف نکرده و هيچ شاهدی نيز در پرونده موجود نيست ( دقت کنید ) و قاضی، صرفا با استناد به علم خود مبادرت به صدور حکم سنگسار کرده است!!سنگ هايی که جعفر با آنها کشته شد به حدی بزرگ بود که حتی صورت ظاهری اجرای حکم نيز با اشکال مواجه است. اين سنگ ها اکنون به تهران منتقل شده است تا به عنوان مدرک مورد استفاده قرار گيرند.
اخبار غير رسمی که در صدد اطلاع از صحت و سقم آن هستيم نيز حاکی از آن است که جعفر پس از سنگسار در حالی که گوش و بينی اش کنده و له شده بود، همچنان زنده بود و وقتی پزشک قانونی زنده بودن او را تائيد می کند، آقای (...) با يک بلوک سيمانی بزرگ بر سرش می کوبد و او را به قتل می رساند که در صورت اثبات اين ادعا وی قابل تعقيب کيفری خواهد بود .(آن که نامش در گزارش خانم صدر نقطه چين شده بايد قاضی صادر کننده حکم باشد که هنگام اجرای حکم در محل حضور داشته است. بويژه آنکه وی عليرغم همه مخالفت هائی که با اجرای اين حکم شده بود، شخصا دستور اجرای غافلگير کننده آن را صادر کرد.)
خانواده جعفر کياني(مرد سنگسار شده) احتمالا شکايتی عليه قاضی پرونده و مجريان حکم ، طرح خواهند کرد، ضمن اينکه شنيده ام پرونده قاضی صادر کننده حکم به دادسرای انتظامی قضات رفته است تا مورد رسيدگی قرار گيرد.
البته مسائل ديگری نيز وجود دارد که به لحاظ اينکه در حال پيگيری پرونده هستم فعلاً از اعلام آن خودداری می کنم تا در مسير پرونده خللی ايجاد نشود و مکرمه (زن محکوم به سنگسار) بتواند از زندان آزاد شود و علی چهار ساله اش نيز که همراه اوست بقيه کودکی اش را در زندان سپری نکند.

مبعث، بعثت حيات بشر است‏

براى خيلى‏ها چنين تصوّرى پيش مى‏آيد كه ما چه احتياجى به انبياء داريم؟ و اگر پيامبران نبودند چه مى‏شد؟ پاسخ اين توهّمات را آيات مربوطه و احاديث موضوعه و روايات مندرجه داده‏اند. پروردگار متعال در مباحث مختلف فرقانى، به اهمّيت اين مسأله، سخن گفته و بياناتى كم‏نظير آشكار نموده است. ايزد منّان مى‏فرمايد: من بر شما قاطبه بشريّت، منّت گذاشتم كه نماينده‏اى را از جانب خودم به سويتان فرستادم. فراموش نشود كه از خصائص ناپسند در فرهنگ دينى، منّت‏گذارى بوده امّا آنقدر مسأله رسالت سفيران حق، پرمحتوا و باشُكوه و ضرورى مى‏باشد و متأسّفانه مورد بى‏مِهرى اكثريّت جامعه در هر زمان و مكان قرار مى‏گرفته كه حضرت دادار، به عنوان زنگ خطر و ابلاغ نعمت، تحت عنوان منّت، به رخ تاريخ مى‏كشد و اين درحاليست كه سفره‏هاى پى‏درپى و رنگارنگ طبيعت را هرگز به روى ما نمى‏آورد كه انبوهى از فراورده‏هاى عنايتى، هدايتى و شرافتى را برايمان چيده و كريمانه بفرمايمان زده و بى‏حساب و كتاب، مهرورزى داشته، امّا در اين يك مورد، چون كه پاى تماميّت ارزش‏ها و قداست‏ها در بين است مطرح مى‏كند و نهيب مى‏زند و بر عاميان ناسپاسگر مى‏خروشد كه واى بر شما، نمى‏بينيد اقيانوس موّاج نبوّت را كه چنان امواجى را در آگاهى و آزادگى و آمادگى، ايجاد كرده كه نسل‏ها را از كام شيطان مى‏رهاند و فصل‏ها را در نوآورى‏هاى فطرى، ايجاد مى‏نمايد و نمودهاى اخلاقى و احساسى را مى‏شكفد. اكنون به فرازهاى تربيتى و پرورشى آيه مورد نظر، توجّه نماييد تا به سرچشمه‏هاى حقيقت نزديك شويد، خدايتان براى شما مريدان ابديّت، كارى كرده كه از آب و نانتان، فورى‏تر و حياتى‏ترست، او به لطف فرامحيطى خود، پيام‏آورانى را گسيل داشته كه تابلوهاى هشدارى و اعتبارى را در بستر زندگى عموم، منقوش نموده تا راه را از چاه، تميز دهند و با اين عمل، مانع سركشى‏هاى فرزندان آدم و حوّا شده تا مماشات متقابل، مسالمت‏آميز و مطبوع گردد و تعليم را به دست ايشان، اشاعه داد و الفباى ادراك را با نُسَخ جميله كتب عتيق، برافراشت تا از گمراهى‏ها بكاهد و لغزش‏ها را مهار نمايد و تفاوت بين انسان و حيوان كه در بسيارى از امور، داراى مشتركاتند، مشخّص گردد و فرش‏نشينان خاك خورده، به عرش اعلى‏ پرواز نمايند و در مسابقات فرشتگان، مدال‏ها را جذب نمايند.
منبع : کتاب بارانی در کویر سوخته
اثر : آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی

۱۳۸۶ مرداد ۱۹, جمعه

خانواده اسانلو را در منزلشان زندانی و ممنوع الملاقات کردند

به مناسبت روز اقدام بین‌المللی برای آزادی منصور اسانلو و محمود صالحی، سندیکای کارگران شرکت واحد و فعالان سیاسی و صنفی از مردم دعوت کردند تا برای همبستگی با این روز بین المللی در منزل اسانلو حضور بهم رسانند. اما از ابتدای روز پنجشنبه ماموران سرکوبگر رژیم ولایت فقیه، منزل اسانلو را به محاصره درآوردند و مانع هرگونه تردد به آنجا شدند. مراجعه کنندگان به منزل اسانلو یا با زشت‌ترین و شدیدترین اعمال خشونت آمیز رانده شده و یا بازداشت گردیدند. طبق اخبار رسیده، تا کنون تعداد زیادی دستگیر شده اند که اعضای هیات مدیره سندیکای شرکت واحد نیز در بین آنها به چشم می خورند.
اما در سطح بین‌المللی، فعالان سیاسی و حامیان مبارزات کارگران ایران در بیشتر نقاط جهان دست به گردهمایی اعتراض آمیز زدند و یکصدا خواستار آزادی بی قید و شرط اسانلو و محمود صالحی و زندانیان سیاسی و عقیدتی شدند.
همزمان با موج جهانی اعتراض به سرکوب، رژیم جمهوری اسلامی تعدادی از اعضا دفتر تحکیم وحدت را که دستگیر کرده بود، در عملی نمایشی و پرسروصدا آزاد کرد. دلیل این دستگیری و آزادی را قاضی حداد، دژخیم رژیم، اینگونه توضیح می دهد: "قصد ما تنبیه نبوده بلکه، تنبه این افراد بوده و برخورد ما با دانشگاه نیز برخورد سلبی نبوده است و انشاءالله در آینده تعامل بیشتری با دانشجویان خواهیم داشت."
اما همزمان خبر می رسد که دیگر دانشجویان بازداشتی تحت شدیدترین شکنجه‌ها و بدرفتاریها قرار دارند و آزادی این تعداد از دستگیر شدگان تنها یک مانور نمایشی بوده و رژیم می خواهد با اینکار، زندانی کردن خانواده اسانلو در منزل خود و ندادن اجازه ملاقات و بازدید به دوستان و آشنایان آنها را تحت الشعاع قرار دهد.
عمل رژیم در محاصره منزل اسانلو و حصر خانگی خانواده او، نقض حقوق شهروندی همسر و کودکان یک فعال سیاسی و صنفی است. رژیم جمهوری اسلامی به چه حقی به دوستان و آشنایان منصور اسانلو اجازه نمی دهد تا از خانواده و کودکان او عیادت و بازدید به عمل آورند؟ با چه قانونی همسر و کودکان منصور اسانلو در خانه‌شان زندانی هستند و رژیم آنها را ممنوع الملاقات کرده است؟

۱۳۸۶ مرداد ۱۸, پنجشنبه

از کاظمین ایران به کاظمین عراق

عرض حالی از آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی در سالروز شهادت امام موسی کاظم( ع )
سلام بر امامِ مظلوم ، درود بر ولّيِ محروم ، تحيّت بر معصّوم مجروح ، ستايش بر صالحِ مُصلحِ زنداني ، سلامي غم آلود و خوني بر امامي تازيانه خورده ، بر زمين افتاده ، مُعَذَّب در غُل و زنجير ، كه مُكَبِّرِ نمازش ، شلاق زندانبان بوده
درودي از قلبهاي تفتيده ، چشمهاي از فروغ رفته ، كمرهاي شكسته ، دستهاي از كار افتاده ، و پاهاي عاجز مانده ، بر پسر پيغمبر ؛ كه چهارده سال در سياه چالهاي بني عبّاس ، عمر عزيز را سپري كرد ، عريضة مَسجون در سُجونِ شَرُ الْاَزمَنه ، به آقاي كتك خورده ، مولاي نقش خاك گشته ، يادگارِ فاطمة بين در و ديوار مانده.
پدرم ، فاجعة دردناكِ مَحْبَسَت را خواندم ، و از اعماق جانم ، برايت آه كشيدم ، امّا تِراژدي دلخراش من نيز ، بسي جانكاه است ؛ بابا كاظم ، فرزندت در بندی زندانی است كه سقفش را ، نَشْكوا اِلَيْك ( به تو شکایت می کنیم ) چيده ، كَفَش را ، لا طاقَةَ لَنا ( طاقت و توانی در ما نمانده ) پُر كرده ، ديوارش را ، طالَ الْاِنتظار ( چشم براهی طولانی گشته ) بنا نموده ، ستونش را ، صَعُبَ بِنَا الْاِنْتِصار ( توان یاری در ما نیست ) تشكيل داده ، دَرش را ، غَيبَةَ وَليّنا ( نبود منجی ) قرار داده ، پنجره اش را ، كَثْرةَ عَدُوّنا ( کثرت دشمن ) ترتيب داده ، رنگش را ، قِلَّةِ عَدَدِنا ( کمی یاور ) نقش آورده ، پرده اش را ،تَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَينا ( زمانه برماتنگ شده ) آويخته ، چراغش را ، شَمِتَ مِنَّ الْفُجّار ( دشمن به ما خندید ) سو داده ، پس در چنين شرايط حاد و بحراني ، هر نَفَس كه مي آيد ، اِرْجِعي ميگويد و هر طپشِ قلبم ، اِلَيه راجِعون خوانده ، و هر نگاهم ، لا صَبْرَ لي لِفَقْدِك ( تاب تحمل دوریت در من نیست ) گفته ، و هر حركتم : عَجِّل لِفَرَجي سَر داده
و حال كه ايّام شهادت توست ، به سوي كاظمينت ، عرض حال ميدهم ، اي اُسوه تقوا ، اي تجسُّم تقوا ، اي اُسوه مقاومت ، اي الگوي مجاهدت ، اي آينة مهر و صفا ، اين بنده غريب را درياب ، و به كَظمِ غَيْظِ الهي برسان ، و عفو بيكران ابدي را ، براي اتمام غيبتِ برابر با نكبت ، به تقديرات سنگينمان بفرست ، و ظهور فرزند منتقمت را ، از باريتعالي مَسألت كن ، كه يَلداي فقد امام منصوص ، به درازا كشيد ، و خروسهاي سحري ، يكي پس از ديگري ، به خاموشي گرائيدند ، و كويرستان تاريك را ، به مُخاطرة چالشهاي اعتقادي و اخلاقي آوردند .
وَ صَلَّي اللهُ عَلَي سَيِّدنَا الْمَهْدي

۱۳۸۶ مرداد ۱۶, سه‌شنبه

سومين جلسه‌ي دادگاه فرمايشي و خيمه‌ شب‌بازي آیت الله بروجردی

توسط دين‌فروشان دنياطلب
روز دوشنبه پانزدهم مردادماه، برگزار گرديد

بخشي از دفاعيّات فرزند مظلوم عدالت و خادم عاشق ملّت و پيشواي ضد استبدادي زنداني آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی، كه به وسيله‌ي بعضي از كارمندان آزاديخواه دادسرا ، به تاريخ زنده‌ي ايران ارائه گرديد :
به نام خداي مهربان ، سلام بر ملّت كتك‌خورده ايران . اين چندمين جلسه‌ا‌ي است كه مرا به زشتي‌ها و پستي‌ها و آلودگي‌هاي اخلاقي و اعتقادي و اعتباري ، تفهيم اتهام مي‌كنيد ! چگونه در منصب قضاوت نشسته‌ايد و خود را از جرائم مختلف ، مُبرا مي‌دانيد در حالي كه تقويم سي ‌ساله‌ي شما مملو از خيانتها و جنايتهاست ؟ كارتان را با دروغ آغاز كرديد و در روز روشن و در برابر ديدگان ميليونها نفر، وعده‌ي راحتي و فراواني را به ملّت مظلوم ايران داديد ! با كمال بي‌شرمي اعلان كرديد كه در عصر شما همه چيز مجاني خواهد بود و مردم ، وجوه نفتي خويش را ماهانه دريافت خواهند كرد و امروز با وقاحت بي‌ نظير، بنزين را جیره بندی مي‌كنيد ! شما شاه را محكوم كرديد كه شهرها را خراب و گورستانها را آباد كرده ، اما بيلان عملي سي‌ ساله‌ي شما گواه است كه دوران گذشته ، براي اين مملكت ، بسي زيباتر و دلپذيرتر و گواراتر بود . استقلال و آزادي را شعار خود كرديد و افكار مستقل را ريشه ‌زني كرديد و آزادي‌هاي خداداده‌ را از بيخ و بن بركنديد.
امروز نه جمهوري داريم و نه اسلام ! جمهوري يعني حكومت مردم بر مردم ، كه از اين واژه ، مترسكي بيش نمانده و از اسلام هم جز خشونت ، ارعاب و وحشت چیزی برجاي نمانده است .
خداي من ، شاهد باش كه گناهم دفاع از تو بود و هم اکنون تو به وسيله‌ي ملّاهاي درباري در جايگاه اتهام قرار گرفته اي . به نام تو حلقوم خلق زحمكتش و گرفتار را فشردند و چون ناله كردند ، به اوين بردند و زبانشان را كندند و چشمانشان را از كاسه درآوردند !

بيائيد و اين سرباز دلسوز و دست از جان شسته‌ي ايران را به صليب بكشانيد و طناب دار بر گردنش بيفكنيد كه آرزوئي جز دفاع از حقوق بشر ندارد.

۱۳۸۶ مرداد ۱۵, دوشنبه

خاك بر دهان كسي كه پا در كفش « بقيه الله » مي كند!

به گزارش خبرنگار «فردا»، چندی پیش، دو تن از وزرای دولت نهم در جلسه ای علمی - فرهنگی با حضور برخی از اعضای هیات امنا دانشگاه های کشور، و اساتید برجسته، به تمجید شخصیت رییس جمهور، پرداختند.

بنا بر این گزارش این دو وزیر گفتند: « آقای احمدی نژاد، مصداق بارز "بقیه الله خیر لکم" برای ملت ایران اند.»!!! و اضافه کردند:« این را همه ي ما در دولت می دانیم، خیلی از نزدیکان ما هم می دانند. شما می توانید عنایاتی که خداوند پس از ریاست جمهوری آقای دکتر، به این کشور داشته است را ببینید.»

گفتنی است، پیش از این رییس دیوان عالی محاسبات کشور ادعایی در مورد سفر خود به سوریه و اینکه مردمان آنجا از احمدی نژاد بعنوان «پیامبر بعدی» نام می برند، نمود.

۱۳۸۶ مرداد ۱۳, شنبه

اعدام، پاسخی درمانده و خشونت زا به مشکلهای کشور

مصاحبه دويچه وله با دكتر محمد سيف زاده

‌در هفته‌های اخیر مدام اخباری مربوط به اعدام در ایران می‌شنویم. سنگسار، اعدامهای جمعی افراد با عنوان تعریف نشده “اراذل و اوباش“ و صدور حکم اعدام برای چند فعال مدنی. آیا این اعدامها بر حق‌اند؟ آیا قرار است با این اعدامها وضع جامعه بهتر شود؟ یا برعکس بر خشونت در جامعه افزوده خواهد شد؟
روز یکشنبه گذشته، ۳۱ تیر ماه سعید مرتضوی، دادستان عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد که ۱۶ نفر در زندان اوین تهران اعدام شده‌اند. مرتضوی از اعدام‌شدگان با عنوان “اراذل و اوباش“ نام برد و گفت که جرم آنان شرارت، زورگیری، تجاوز به عنف، قمه‌کشی و آدم‌ربایی بوده است.
دادستان تهران همچنین گفت که ۱۷ نفر دیگر هم به زودی اعدام خواهند شد. در این میان با توجه به آنکه همه چیز در رابطه با افراد اعدام شده در روزهای اخیر ناروشن است، اظهار نگرانی‌هایی به گوش می‌رسد که مبادا در میان موج کنونی فشار و سرکوب در ایران عده‌ای را به قصد نرم کردن مردم به نام “اراذل و اوباش“ اعدام کنند که یا زندانی سیاسی هستند یا در تظاهرات اعتراضی اجتماعی شرکت داشته‌اند.
افزون بر این، اخبار دیگری نیز در رابطه با اعدام در روزهای اخیر منتشر شده‌اند: سنگسار مردی در قزوین، قرار اعدام نوجوانی در تهران، صدور حکم اعدام برای یک روزنامه‌نگار و یک فعال مدنی در کردستان، همه و همه نشان از لجام‌گسیختگی دارند در سیستمی که گویا راه دیگری به جز نابود ساختن "مجرم" را نمی‌شناسد.

دکتر محمد سیف‌زاده، حقوقدان، جامعه‌شناس کیفری و از اعضای بنیان‌گذار کانون مدافعان حقوق بشر به پرسشهایی در باره اعدام در ایران پاسخ گفت:

دویچه وله: آقای سیف زاده، ایران از کشورهایی است که بالاترین آمار اعدام را دارد. هر سال کشورهای بیشتری به جمع کشورهای مخالف اعدام می‌پیوندند، اما آمار اعدام در ایران بنابر گزارش سازمان عفو بین‌الملل سیر صعودی داشته است. شما علتش را چه می‌دانید؟

محمد سیف‌زاده: ابتدا باید بگویم که من به عنوان حقوقدان حقوق بشری نمی‌توانم با هیچ نوع اعدامی موافق باشم. دوم آنکه بسیاری از قوانین مجازات اسلامی مجازات‌ها را اعدام دانسته. سوم آنکه حکومت می‌تواند با توجه به ابهاماتی که در قانون مجازات اسلامی وجود دارد از آن استفاده کرده و مشکلات اجتماعی و اقتصادی و نابسامانی‌های مملکت را با مجازات‌های اعدام پاسخ بگوید و همچنین از طرفی قسمت‌هایی از این اعدام‌ها مربوط به قصاص است که خواهانش مردم، یعنی اولیای دم هستند. اگر ما نگاه کنیم به سال‌های اخیر، آمار قتل‌ها و جرایم خشونت‌آمیز در ایران افزایش پیدا کرده که آن هم دلایل و مقتضیات خودش را دارد.

دويچه وله : تا چه حد قضاتی که احکام اعدام را صادر می‌کنند به شرایطی که در آن جرمی صورت گرفته توجه دارند؟

محمد سيف زاده : تا آنجا که من در این مسائل دیده‌ام، چه زمانی که قاضی بودم و چه الآن که وکیل هستم، اشتباهات زیادی اتفاق می‌افتد و نمی‌توان در کل دادرسی‌هایی را که این قضات انجام می‌دهند واجد دادرسیهای عادلانه و منصفانه دانست.

دويچه وله : چرا اصلا این دید وجود دارد که مجرمرا باید از بین برد و منهدم کرد؟

محمد سيف زاده : این برمی‌گردد به طرز تفکر آقایان. تا آنجا که من در اسلام مطالعه دارم، دید اسلام نسبت به مجرم، اصلاح مجرم است و نه انتقام از او. اگر این مطلب درست باشد، که من ۳۵ سال تحقیقاتم این را نشان می‌دهد، بنابراین باید بگوییم که دیدی که آقایان نسبت به اعدام دارند، بیشتر دید شخصی آنهاست و نه آنکه ضرورتاً از اسلام استنباط کرده باشند.

دويچه وله : در مورد مردم چه؟ چون یک وجه دیگر، همان طور که شما گفتید، مردم هستند که خواهان قصاص می‌شوند.

محمد سيف زاده : خشونت در جامعه، خشونت بوجود می‌آورد. من به لحاظ رشته تحصیلی‌ام یک سلسله مقالاتی را در روزنامه “شرق“ آن زمانها نوشتم که بیش از ۱۰ دلیل برای ارتکاب جرائم ذکر کردم، بخصوص در مورد محاکمه محمد بیجه و علی باقی که اعدام شدند. یکی از مهم‌ترین آنها مسأله فقر، اعتیاد، نابسامانی‌های اجتماعی، خشونت‌هایی که در جامعه وجود دارد، خشونت‌های کلامی رهبران جامعه و همچنین حوادث و اثرات ناشی از جنگ و نابسامانی‌هایی که داخل خانواده هستند، اینها مجموعه حوادثی است که شخص را می‌تواند به طرف جرم و خشونت سوق بدهد. بنابراین چون آقایان راهکار مبارزه با علت را بلد نیستند یا به آن اعتقاد ندارند، به حذف مجرم که معلول است اقدام می‌کنند.

دويچه وله : در ضمن اغلب این استدلال شنیده می‌شود که اعدام ترس ایجاد می‌کند. پاسخ شما به این استدلال چیست؟

محمد سيف زاده : اگر ترس ایجاد می‌کرد، خشونت افزایش پیدا نمی‌کرد. آمار ما نشان می‌دهد که اعدام، به قول خود آقایان، ایجاد ارهاب و ترهیب و ارعاب و ایجاد ترس نتوانسته موجب کاهش جرم بشود. بلکه خشونت، خشونت به بار آورده است. بنابراین موقع آن رسیده که دیگر مسؤولین به فکر راهکارهای علمی باشند و نه حذف مجرم.

دويچه وله : شما به جای اعدام چه مجازات‌ها و روش‌هایی را پیشنهاد می‌کنید؟

محمد سيف زاده : وقتی که به نظر من اسلام نظرش نه بر انتقام بلکه بر اصلاح است، مجازات‌های جایگزین، تا آنجا که امروز وجود دارد، امر کردن به کاری باشد یا نهی کردن از کاری یا، با این وضعیت و سیستمی که ما داریم، زندان، البته آن هم، ما زندان‌های باز داریم یا در منطقه‌ای اینها باشند و در آنجا هر روز خودشان را به مقاماتی معرفی بکنند. البته در کنار اینها سازندگی مجرم مهم است. مثلاً از فقر و بیکاری که دو عامل مهم در ارتکاب جرم هستند، تا زمانی که این دو وجود دارد نمی‌شود سیستم‌های جایگزین را جای آن گذاشت. اینها باید همه با هم انجام شود و بتوانیم فقر، اعتیاد و فحشا را برکنیم. در کشوری که بر روی دریایی از نفت و گاز هستیم دیگر فقر و زیر خط فقر بودن قسمت عظیمی از مردم بسیار حرف نامربوطی است. باید این راهکارهای علمی را در پیش بگیریم، وضع رفاه مردم را بالا ببریم، بیکاری را در جامعه بربیاندازیم، این جرائم حتما پایین خواهد آمد.

دويچه وله : در مورد استفاده از روانشناسان و کارشناسان امور اجتماعی چه می‌گویید؟

محمد سيف زاده : قطعاً اینها در دو قسمت مورد استفاده قرار می‌گیرند. یکی در هنگام تقنین است که قوانینی که نوشته می‌شود باید با روانشناسان، جرم‌شناسان، جامعه‌شناسان کیفری و حقوق‌دانان صحبت شود. همچنین وقتی متهمی دستگیر می‌شود با استفاده از جرم‌شناسان و روانشناسان و روانکاوان شروع به اصلاح اینها بکنند و در محیطی قرار بدهند و به آنها کار و تخصص یاد بدهند تا اینها بتوانند به طرف زندگی عادی خودشان بروند. چنانچه یک متهم اروپایی می‌گوید که وقتی جامعه به من ظلم می‌کند، من نامرد هستم اگر جواب این سیلی را با مشت ندهم. به این بازتاب‌ها باید توجه کرد و ریشه‌های اصلی جرم را باید شناخت و آنها را باید ریشه‌کن کرد و نه افرادی را که معلول این واقعه هستند.

دويچه وله : وقتی که روز یکشنبه خبر اعدام ۱۲ نفر را شنیدید، چه احساسی کردید به عنوان کسی که مخالف مجازات اعدام است؟

محمد سيف زاده : حقیقتاً من از این قضیه تکان خوردم، به لحاظ اینکه اولاً ما کلاً با اعدام مخالف هستیم و بعد هم اطلاعیه دادسرای انقلاب هیچ توضیحی نمی‌داد در باره زمان دستگیری، نحوه دستگیری و علت دستگیری اینها، محاکمه اینها و مرجعی که اینها را محاکمه کرده است، در مورد دادرسی اینها و این‌که آیا وکیل داشته‌اند یا نه. یک اعلامیه بسیار مبهم که هیچ چیز را روشن نمی‌کرد و این بسیار نگران‌کننده است. بنابراین من اعتقاد دارم که این اعدام‌ها، این محاکمات و صدور حکم، از زمان دستگیری مطلقاً با موازین قانونی حتی جمهوری اسلامی و دادرسی‌های عادلانه و منصفانه منطبق نبوده است.
لينك خبر««

۱۳۸۶ مرداد ۱۰, چهارشنبه

به مناسبت اولین سالگرد هتک حرمت بیت مرجعیت



درب منزل مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید محمدعلی کاظمینی بروجردی واقع در حوالی میدان خراسان تهران

اين روزها ، يادآور اتفاقات ناگوار مردادماه سال 85 است كه نيروهاي وزرات اطلاعات با يورش به بيت آيت الله العظمي آقا سيد محمدعلي كاظميني بروجردي و بازداشت 5 نفر از نزديكان ايشان، از جمله تنها دختر مرجع فقيد، منزل ايشان را به اهانت گرفتند و قفلها و درهایش را شکستند و بسیاری از کتب و آثار مهم و قدیمی آن روحانی پاکدامن را که عمری در عبادت و اطاعت پروردگار بی‏همتا بود به سرقت بردند.
در روز هشتم مرداد 1385، مأموران وزرات اطلاعات با يورش همزمان به بيت مرجع فقيد آيت الله العظمي سيد محمدعلي كاظميني بروجردي و نيز تهاجم مسلحانه به بيت آيت‏الله سيد حسين كاظميني بروجردي، با مقاومت شديد مردمي مواجه شده و در انتقال آيت الله كاظميني بروجردي به زندان اوين ناكام ماندند.
در ساعت يك بامداد پنجشنبه 12 مرداد 85، سران امنيت استان تهران به همراه ده‏ها تن از افراد مسلح با قرق كردن كوچه و خيابان محل زندگي آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي به بيت ايشان حمله كردند و به خاطر ترس از دفاع مردمي و وقوع حادثه‏اي مشابه روز 8 مرداد، از بازداشت ايشان صرف نظر كردند ولي با تهديد به اعدام گروگانها و همچنين با ابلاغ حكم يورش مسلحانه در جلسه ميلاد اميرالمؤمنين(ع) كه قرار بود عصر روز 13 رجب (17 مرداد) با شركت بي‏نظير اقشار عمومي تشكيل شود، تعهد به عدم برگزاري آن گرفتند.
ناگفته پيداست كه انعقاد چنين محافلي هميشه باعث نگراني و ترس حكومت بوده است. به هرحال در پي اين حكم تحميلي، آيت الله بروجردي با انتشار اعلاميه اي براي حفظ جان مردم و جلوگيري از هجوم نيروهاي يگان ويژه، اين جلسه را لغو نمود و با استناد به چند حديث، جلوگيري دولت از برگزاري محفل ميلاد امام اول شيعيان را از علائم حتمي ظهور امام زمان خواند و با ابلاغ يك فراخوان عمومي، از همه مؤمنين خيرخواه و مصلح و همچنين مجامع قضائي بين المللي درخواست كمك و حمايت نمود.
در حادثه روز 8 مرداد، سه دستگاه اتومبيل از وزارت اطلاعات كه براي بازداشت و انتقال آيت الله بروجردي مهيا شده بود توسط مردم معترض تخريب شد و در نهايت سردار طلائي در محل حاضر شده و با عذرخواهي ظاهري، اعلام نمود كه اين يورش توسط عوامل خودسر و ناشناخته انجام شده و قول پيگيري آن را داد.
پس از اين وقايع و در طول دو ماه كه منزل آيت الله بروجردي در محاصره بود و تمام رفت و آمدها از طريق دوربين هايي كه در محل نصب شده بود كنترل ميشد اما حفاظت نيروهاي از جان گذشته مردمي در اطراف منزل بنده خدا، امكان دستگيري و بازداشت ايشان را از بين مي برد.
درگیری و زد و خورد بین نیروهای حکومتی و محافظین بیت آیت الله کاظمینی بروجردی در اطراف منزل ایشان همچنان ادامه داشت بطوري كه روز پنجشنبه ششم مهرماه، 41 نفر از یاران و محافظان آیت الله کاظمینی بروجردی دستگیر شده بودند و روز جمعه هفتم مهرماه 35 تن دیگر نیز بازداشت شدند. در ادامه این تهاجمات تا بامداد دوشنبه رویهمرفته تقریبا 120 نفر از یاران و محافظان آیت الله بروجردی بازداشت و راهی زندان شدند.
در روز 13 مهرماه 85، وزارت اطلاعات طي يك نامه محرمانه، از معاونت امور روحانيون دفتر رهبري خواست تا يكي از قضات آشنا با مسائل امنيتي و با اختيارات ويژه در دادسراي ويژه، مسئوليت قضايي موضوع را به عهده بگيرد و حكم دستگيري آيت الله كاظميني بروجردي و هواداران ايشان را صادر كند.
به پشتوانه اين حكم و دستگيري هاي روزهاي گذشته و كمتر شدن نيروهاي مردمي، بامداد شنبه پانزدهم مهرماه 1385، نيروهاي يگان ويژه اقدام به دستگيري ايشان نمودند و بار ديگر با دفاع سرسختانه مردمي مواجه شدند كه اينبار خود را به سلاح سرد، مصلح كرده بودند.
از ساعات آغازين روز 15 مهر 85 تا ساعت 4 بامداد 16 مهر و در شرايط ماه رمضان، اين درگيري سخت و خونين ادامه داشت بطوري كه پليس ضد شورش با امكانات و تجهيزات ويژه نظامي وارد ميدان شد و با تير اندازي و استفاده از انواع گازهاي ضد شورش در يك منطقه مسكوني! بهاي سنگيني را براي بازداشت آيت الله كاظميني بروجردي متمحل شد. گفته ميشود ملکه سادات، نوه هشت ماهه آيت الله بروجردي بر اثر اصابت گازهاي خفه کننده دچار صدمات شديد تنفسي شده و هم اکنون تحت مداوا و درمان قرار دارند.
استفاده از سلاح سرد، گرچه موجب بروز حرف و حديث هايي بر ضدّ اين معتقدان از جان گذشته شد اما نگاهي به شدت و عمق فاجعه پيچيده 16 مهر 85 و حضور صدها نفر از نيروهاي مجهز لباس شخصي قبل از درگيري نيروهاي نظامي با امكانات ويژه، نشان از درايت ايشان در حفاظت از خود و اهل منزل اين روحاني شيعي در مقابل اين حملات وحشيانه دارد.
بر خلاف تبليغات كذبي كه ميشود، افراد مسلح به سلاح سرد و ساير نيروهاي مردمي از زن و مرد و پير و جوان، هيچ تهديدي براي مردم منطقه نبودند. آنها گاهي اين سلاحها را كه برخي شبيه قندشكن كوچك بود! و برخي چوب و برخي شمشير، بالاي سر مي بردند و چنين شعار ميدادند:
- يا حجة بن الحسن، ريشه ي ظلم رو بكن.
- واي اگر حسينم، حكم جهادم دهد؛
- در مسجد بسته است؛
- الله الله الله .... الله الله الله؛ و...

ای دشمن آزادی رویت سیاه بادا


گزارش ماهانه نقض گسترده، مستمر و برنامه ریزی شده حقوق بشر
فعالين ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمريکای شمالی
گزارش ماهانه (تیر 1386 ) در مورد نقض گسترده، مستمر و برنامه ریزی شده حقوق بشر در ايران
نهادهای مدافع حقوق بشر !ايرانيان مدافع حقوق بشر !
در اين گزارش بخش بسيار کوچکی از موارد نقض حقوق بشر در ايران را که توسط اين شبکه گرد آوری شده است به اطلاع می رسانيم:

ادامه مطلب »»
******* ::::::::: *******
اخبار مربوط به زندانیان سیاسی و نقض حقوق بشر