جوابيه ي اعتراضي آيت الله بروجردي بر واكنش پخش توبه نامه منسوب به ايشان در محافل خبري
اگر اينجانب قصد توبه و التماس داشتم قبل از آنكه پدر و مادرم و جمعي از يارانم را به قتل رسانند و به همسرم تجاوز كنند و خانوادهام را آواره نمايند و علاقه مندانم را به صلابه كشند، چنين ميكردم!
چگونه توبه كنم در حالي كه هر روز عدهاي از هموطنانم بر چوبهي دارند! آيا از كساني طلب عفو كنم كه گدازههاي آتشفشان نفسهاشان هر لحظه ميسوزاند و ويران ميكند، و چشمان پدر و مادران اين سرزمين از جناياتشان خون ميگريد! با كدامين كلمات استغفار كنم از ياغيان و دزدان و قاتلان نسل و حرث تمدن بزرگ ايراني!
اينها دستان هر خودفروختهي بياصل و نسبي را به گرمي ميفشرند و حوالجات درخواستي را با كمال ميل تقديم ميكنند، جرم من اين بود كه نخواستم دعاگوي شياطين بزرگ ديني و ثناگوي مستكبرين مذهبي شوم، جنايتكاراني كه داروهاي اعتيادآور ميدهند تا نتوانم فرياد بكشم، و انواع بلاهائي كه از بيان آن شرم دارم بر من 50 ساله وارد ميكنند تا خرد شوم و آزادي را گدائي كنم، سريال اعترافات جعليام را در رسانهها نمايش ميدهند و فيلم آنرا در شهر توزيع ميكنند و دگربار در جرايدشان مينويسند: يك شخص روحانينما به نام "حسين ك" توبه كرد و درخواست عفو نمود.
در اين لحظات بسيار سخت، به حرمت خون همهي شهداي راه آزادي، كه در مملكت مدعي عدالت، هر لحظه بر تيراژ آن افزوده ميگردد، قسم ميخورم كه حسرت توبه را بر دلشان باقي گذاشتهام، و بعد از عمري مجاهدت كه طي آن، تقويمي ملتهب و پرتشويش را بر دوش كشيدم، در اين آخرين روزهاي وحشتناك و لحظات هولناك، در انتظار اعدام باقي ميمانم و مانند جدم، مرگ باعزت را بر زندگي ذلتبار ترجيح ميدهم.
ميدانم كه چه زنده باشم و چه مرا به قتل رسانند، بيشتر از گذشته در معرض شايعهسازيهاي وزارت اطلاعات قرار گرفتهام، فلذا باز هم سئوال ميكنم : اگر آنطور كه مرا افترا ميزنند، خائن به اسلام و مردم و وطنم بودم و اهل فساد و تجاوز و كلاهبرداري بودم، پس چرا طي 15 سال فعاليتم، شاكيانم فقط دادگاه ويژهي روحانيت و وزارت اطلاعات هستند؟! اگر بيسواد و بدعتگزارم و كاري خلاف شرع كردهام، پس چرا دادگاهم بطور علني و با حضور نمايندگان خبرگزاريها برگزار نشد، تا زحمت بيآبرو كردنم بر دوش متهمين رديف اول جنايت بر عليه بشريت نيفتد؟! چرا مانع از درمانم ميشوند در حالي كه از ناراحتيهاي قلبي و پاركينسون شديد رنج بسيار ميبرم؟! چرا مانع هجرتم به عراق ميشوند؟! آيا به فكر محافظت از جان من هستند، يا از افشاگري يك پيشواي مستقل مذهبي، در انظار جهاني ميهراسند؟!
لازم به ذكر است كه شايعهي دروغين توبهي آقاي بروجردي، در سايتهاي خبري وابسته به رژيم و در صفحهي 3 روزنامهي "ايران" مورخ 31 تيرماه 1386، منتشر گرديده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر